ملاقات در حاشیه اجلاس شانگهای؛ نگاهی به روابط ایران و ازبکستان
ملاقات در حاشیه اجلاس شانگهای؛ نگاهی به روابط ایران و ازبکستان
شنبه 5 مهر 1393

برقراری روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ازبکستان با توجه به جایگاه راهبردی دو کشور در دو منطقه غرب آسیا و آسیای مرکزی، افزایش همکاری و تبادل نظر میان مسئولان دو کشور را جهت منافع ملی و منطقهای ضروری میسازد. طی 23 سال گذشته، بین دولتها و ملتهای دو کشوری که با هم پیوندهای تاریخی دارند، روابط سیاسی، بازرگانی، اقتصادی، فرهنگی و انسانی احیا گردیده و پایههایی برای همکاریهای بلندمدت ایجاد شده است.
گسترش روابط سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و ازبکستان با در نظر گرفتن منافع ملی و احترام متقابل، در زمره اولویتهای سیاست خارجی کشورمان قلمداد میشده و تأکید مقامات ایرانی همواره این بوده است که سطح روابط تهران ـ تاشکند از سطح کنونی که بیشتر جنبه تجاری دارد فراتر رود.
باید اذعان کرد که در سالهای گذشته، مناسبات دو کشور در بخشهای مختلف گسترش یافته که یکی از دستاوردهای آن را میتوان امضای اسناد همکاری در حوزههای مختلف مشاهده نمود.
ظرفیتهای بالقوهای در روابط دوجانبه، بهویژه در بخش حملونقل، انرژی، علم و فرهنگ وجود دارد که امضای موافقتنامه پنججانبه مبنی بر ایجاد کریدور حملونقل بین ایران، ازبکستان، ترکمنستان، قطر، و عمان که کشورهای آسیای مرکزی و خلیج فارس را به هم متصل میکند، از آن جمله است. این کریدور دستاوردهای ارزنده و بزرگی در جهت شکوفایی اقتصادی و توسعه منطقه بههمراه خواهد داشت که بخشی از اهداف آن را ایجاد دالان ترانزیتی قابل اعتماد بهمنظور گذر منظم کالا و مسافر میان کشورهای آسیای مرکزی و بنادر خلیج فارس و دریای عمان، افزایش سرعت حملونقل کالا و مسافر با هدف بهینهسازی هزینههای حمل، جذب کالاهای گذری کشورهای دیگر از راه دالان حملونقل و گذر بینالمللی، افزایش اثربخشی روابط ترانزیتی بهمنظور تنظیم حملونقل و گذر کالا و مسافر از قلمرو طرفهای متعاهد، آسانسازی دسترسی به بازارهای بینالمللی با استفاده از حملونقل دریایی و زمینی از راه دالان حملونقل و گذر بینالمللی، تأمین امنیت سفر و اجرای استانداردهای بینالمللی ایمنی درباره حملونقل کالا و مسافر و نیز حفاظت محیط زیست طبق استانداردهای بینالمللی، سادهسازی و هماهنگ کردن اسناد رسمی و مراحل حاکم حملونقل و گذر بینالمللی کالا و مسافر بر پایه موافقتنامهها و استانداردهای بینالمللی موجود برشمرد.
بنا بر آنچه مشهود است، این دو همسایه بزرگ افغانستان با جایگاه راهبردی مهم و ویژگیهایی که در پرتو اشتراکات گوناگون جغرافیایی و فرهنگی، منافع مشترک منطقهای و دوجانبه، زمینههای بالقوهای را برای همکاری و تعامل در عرصههای مختلف، ازجمله جهت تحکیم صلح و ثبات منطقه و جهان دارا هستند که میتواند مبنای ارتقاء روابط باشد. وجود این اشتراکات فرهنگی، زبانی، و تاریخی بین جمهوری اسلامی ایران و ازبکستان، پتانسیل و ظرفیت خوبی را برای گسترش روابط در تمام سطوح ایجاد کرده است.
شایان ذکر است، درپی فروپاشی شوروی سابق و پس از آغاز رسمی روابط سیاسی با ازبکستان در سال 1991، رفتار سیاسی مسئولان دو کشور، نوید آغاز روابطی گرم و صمیمانه بین طرفین را میداد؛ اما در عمل چنین نشد و در طی این سالها شاهد فرازوفرودهایی در روابط دوجانبه بودهایم. اگرچه در عرصه روابط خارجی همکاریهای پراکندهای بین طرفین وجود داشت، اما آثاری از یک رابطه زنده و گرم و پرجاذبه مشاهده نمیشد. برخلاف آنچه انتظار میرفت، ازبکستان که بهعنوان کشور دوست، جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران داشته، برای توسعه زمینههای همکاریهای دوجانبه بهنفع دو ملت اهتمام و اراده کافی ازخود نشان نمیداد.
عوامل مؤثر بر تغییر رویهها و بهعبارتی، وجود موانع را میتوان در تلاش قدرتهای فرامنطقهای، تبلیغات گسترده غرب از فعالیتهای بنیادگرایی و انتساب رفتارهای تروریستی به ایران، سوق افکار عمومی بهسمت ایرانهراسی، عدم تمرکز کافی دستگاه دیپلماسی ایران به جریانات در این منطقه و توجه به موضوعات و پروندههای حساستر، و از سویی گرایشات غربگرایانه مقامات مسئول ازبکستان، بهویژه دیدگاه سکولار و غربمدارانه که چندان با فرهنگ ایران اسلامی سازگاری نداشته و آنها را به دوری از ایران متقاعد میسازد، اهتمام روسیه برای حفظ اقمار گذشته، فعالیتها و تحرکات صهیونیستها در منطقه که به تخریب جایگاه ایران مصممند، و حضور رقبایی چون چین و ترکیه را در این عرصه برشمرد.
در حالی که ایران بهدنبال متوازن کردن مناسبات خارجی خود میان شرق و غرب است و تلاش میکند سیاستهای منطقهای و جهانی خود را متناسب با منافع مدنظر خود پیش ببرد، ضمن افزایش سطح مناسبات دوجانبه با کشورهای همسایه، بهدنبال نقشآفرینی فعال در قالب سازمانهای منطقهای مانند شانگهای و غیرمتعهدها نیز هست.
نشست شانگهای فرصت مناسبی برای مقامات ارشد ایران بهوجود آورد تا بتوانند در عالیترین سطح با رهبران حاضر در نشست، دیدار و درباره موضوعات روز منطقه و جهان بحث و تبادل نظر کنند.
در حاشیه این اجلاس، ملاقاتی میان اسلام کریماف، رئیسجمهور ازبکستان و آقای دکتر روحانی انجام شد. در این دیدار، کریماف خواهان گسترش هرچه بیشتر روابط تهران ـ تاشکند شد، آمادگی کشورش را برای گسترش بیشازپیش همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران اعلام کرد و خواستار تشکیل گروهی مشترک برای پیگیری تفاهمات بهمنظور تسریع در اجرایی شدن توافقات فیمابین شد. دکتر روحانی نیز با اشاره به اظهارات رئیسجمهور ازبکستان مبنی بر اراده تاشکند برای توسعه روابط با ایران، اظهار نمود ما از این اراده شما برای توسعه روابط استقبال میکنیم و تلاش خواهیم کرد تحول جدی در روابط همهجانبه دو کشور بهویژه در زمینه اقتصادی ایجاد شود. وی با تصریح اینکه اراده ما بر روابط نزدیکتر با جهان براساس منافع و حقوق ملت ماست، به سیاست برد ـ برد و منافع دو طرف تأکید کرد.
گسترش روابط سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و ازبکستان با در نظر گرفتن منافع ملی و احترام متقابل، در زمره اولویتهای سیاست خارجی کشورمان قلمداد میشده و تأکید مقامات ایرانی همواره این بوده است که سطح روابط تهران ـ تاشکند از سطح کنونی که بیشتر جنبه تجاری دارد فراتر رود.
باید اذعان کرد که در سالهای گذشته، مناسبات دو کشور در بخشهای مختلف گسترش یافته که یکی از دستاوردهای آن را میتوان امضای اسناد همکاری در حوزههای مختلف مشاهده نمود.
ظرفیتهای بالقوهای در روابط دوجانبه، بهویژه در بخش حملونقل، انرژی، علم و فرهنگ وجود دارد که امضای موافقتنامه پنججانبه مبنی بر ایجاد کریدور حملونقل بین ایران، ازبکستان، ترکمنستان، قطر، و عمان که کشورهای آسیای مرکزی و خلیج فارس را به هم متصل میکند، از آن جمله است. این کریدور دستاوردهای ارزنده و بزرگی در جهت شکوفایی اقتصادی و توسعه منطقه بههمراه خواهد داشت که بخشی از اهداف آن را ایجاد دالان ترانزیتی قابل اعتماد بهمنظور گذر منظم کالا و مسافر میان کشورهای آسیای مرکزی و بنادر خلیج فارس و دریای عمان، افزایش سرعت حملونقل کالا و مسافر با هدف بهینهسازی هزینههای حمل، جذب کالاهای گذری کشورهای دیگر از راه دالان حملونقل و گذر بینالمللی، افزایش اثربخشی روابط ترانزیتی بهمنظور تنظیم حملونقل و گذر کالا و مسافر از قلمرو طرفهای متعاهد، آسانسازی دسترسی به بازارهای بینالمللی با استفاده از حملونقل دریایی و زمینی از راه دالان حملونقل و گذر بینالمللی، تأمین امنیت سفر و اجرای استانداردهای بینالمللی ایمنی درباره حملونقل کالا و مسافر و نیز حفاظت محیط زیست طبق استانداردهای بینالمللی، سادهسازی و هماهنگ کردن اسناد رسمی و مراحل حاکم حملونقل و گذر بینالمللی کالا و مسافر بر پایه موافقتنامهها و استانداردهای بینالمللی موجود برشمرد.
بنا بر آنچه مشهود است، این دو همسایه بزرگ افغانستان با جایگاه راهبردی مهم و ویژگیهایی که در پرتو اشتراکات گوناگون جغرافیایی و فرهنگی، منافع مشترک منطقهای و دوجانبه، زمینههای بالقوهای را برای همکاری و تعامل در عرصههای مختلف، ازجمله جهت تحکیم صلح و ثبات منطقه و جهان دارا هستند که میتواند مبنای ارتقاء روابط باشد. وجود این اشتراکات فرهنگی، زبانی، و تاریخی بین جمهوری اسلامی ایران و ازبکستان، پتانسیل و ظرفیت خوبی را برای گسترش روابط در تمام سطوح ایجاد کرده است.
شایان ذکر است، درپی فروپاشی شوروی سابق و پس از آغاز رسمی روابط سیاسی با ازبکستان در سال 1991، رفتار سیاسی مسئولان دو کشور، نوید آغاز روابطی گرم و صمیمانه بین طرفین را میداد؛ اما در عمل چنین نشد و در طی این سالها شاهد فرازوفرودهایی در روابط دوجانبه بودهایم. اگرچه در عرصه روابط خارجی همکاریهای پراکندهای بین طرفین وجود داشت، اما آثاری از یک رابطه زنده و گرم و پرجاذبه مشاهده نمیشد. برخلاف آنچه انتظار میرفت، ازبکستان که بهعنوان کشور دوست، جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران داشته، برای توسعه زمینههای همکاریهای دوجانبه بهنفع دو ملت اهتمام و اراده کافی ازخود نشان نمیداد.
عوامل مؤثر بر تغییر رویهها و بهعبارتی، وجود موانع را میتوان در تلاش قدرتهای فرامنطقهای، تبلیغات گسترده غرب از فعالیتهای بنیادگرایی و انتساب رفتارهای تروریستی به ایران، سوق افکار عمومی بهسمت ایرانهراسی، عدم تمرکز کافی دستگاه دیپلماسی ایران به جریانات در این منطقه و توجه به موضوعات و پروندههای حساستر، و از سویی گرایشات غربگرایانه مقامات مسئول ازبکستان، بهویژه دیدگاه سکولار و غربمدارانه که چندان با فرهنگ ایران اسلامی سازگاری نداشته و آنها را به دوری از ایران متقاعد میسازد، اهتمام روسیه برای حفظ اقمار گذشته، فعالیتها و تحرکات صهیونیستها در منطقه که به تخریب جایگاه ایران مصممند، و حضور رقبایی چون چین و ترکیه را در این عرصه برشمرد.
در حالی که ایران بهدنبال متوازن کردن مناسبات خارجی خود میان شرق و غرب است و تلاش میکند سیاستهای منطقهای و جهانی خود را متناسب با منافع مدنظر خود پیش ببرد، ضمن افزایش سطح مناسبات دوجانبه با کشورهای همسایه، بهدنبال نقشآفرینی فعال در قالب سازمانهای منطقهای مانند شانگهای و غیرمتعهدها نیز هست.
نشست شانگهای فرصت مناسبی برای مقامات ارشد ایران بهوجود آورد تا بتوانند در عالیترین سطح با رهبران حاضر در نشست، دیدار و درباره موضوعات روز منطقه و جهان بحث و تبادل نظر کنند.
در حاشیه این اجلاس، ملاقاتی میان اسلام کریماف، رئیسجمهور ازبکستان و آقای دکتر روحانی انجام شد. در این دیدار، کریماف خواهان گسترش هرچه بیشتر روابط تهران ـ تاشکند شد، آمادگی کشورش را برای گسترش بیشازپیش همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران اعلام کرد و خواستار تشکیل گروهی مشترک برای پیگیری تفاهمات بهمنظور تسریع در اجرایی شدن توافقات فیمابین شد. دکتر روحانی نیز با اشاره به اظهارات رئیسجمهور ازبکستان مبنی بر اراده تاشکند برای توسعه روابط با ایران، اظهار نمود ما از این اراده شما برای توسعه روابط استقبال میکنیم و تلاش خواهیم کرد تحول جدی در روابط همهجانبه دو کشور بهویژه در زمینه اقتصادی ایجاد شود. وی با تصریح اینکه اراده ما بر روابط نزدیکتر با جهان براساس منافع و حقوق ملت ماست، به سیاست برد ـ برد و منافع دو طرف تأکید کرد.
نظر شما