عملیات سپر فرات؛ راه نجات اردوغان از بنبست سوریه؟

ورود ارتش ترکیه به شهر جرابلس سوریه و مناطق اطراف آن در غرب رودخانه فرات که با بمباران هوایی، گلولهباران و عملیات زمینی یگان زرهی ارتش ترکیه و نیروهای پیاده ارتش موسوم به ارتش آزاد سوریه (نیروهای سوری مورد حمایت ترکیه) صورت گرفت، هرچند در محافل خبری برخی کشورها نظیر ایران بازتاب گستردهای نداشت ولی ازنظر ترکیه، اقدام بسیار مهمی تلقی میشود. اقدامی که مانند مقابله با کودتای اخیر، علاوهبر حزب حاکم، حمایت دو حزب اصلی مخالف دولت را نیز درپی داشته است.
دولت ترکیه در جهت تحقق اهداف خارجی و داخلی زیر این عملیات را در خاک سوریه انجام داده است:
1. پیشگیری از اتصال کانتونهای کردنشین
پیوستگی کانتونهای جیزیره و کوبانی در شرق رودخانه فرات به کانتون عفرین در غرب این رودخانه، زمینه را برای تشکیل دولت کردی در آینده مساعدتر میکند و علاوهبر آن قدرت و نقش کردها را در آینده سوریه افزایش میدهد که این امر بهسبب پیوندهای عمیق حزب کردی اتحاد دموکراتیک سوریه با حزب پ.ک.ک ترکیه، هم امنیت داخلی ترکیه را تهدید میکند و هم اینکه پیوستگی کانتونهای کردنشین در شمال سوریه سبب میشود که کردها سراسر مرز سوریه با ترکیه را در دست داشته باشند. پروژه تشکیل دولت کردی در سوریه را آمریکاییها آغاز کردند. محافل غربی بعد از آزادسازی کوبانی، سایهای بسیار بزرگنمایی شده از جایگاه واقعی کردها در سوریه ایجاد کردند که مابه ازای آن القاء دشمنی دولت ترکیه با ملت کرد بود. درحالیکه در آزادسازی کوبانی، پیشمرگان کرد اقلیم کردستان عراق توسط ترکیه از عراق به کوبانی اعزام و نقش اصلی را در آزادی این شهر ایفا کردند ولی ادبیات نامناسب اردوغان درباره جنگ کوبانی، ترکیه را در مظان اتهام قرار داد. اکنون آمریکا با حمایت از عملیات ترکیه و کاهش حمایت از کردهای سوریه، جایگاه بادکنکی کردها را که خودش ایجاد کرده بود از بین برد.
2. استقرار ارتش بهاصطلاح آزاد سوریه
در این زمینه ترکیه درنظر دارد در جرابلس و مناطق همجوار دو تا سه هزار نیروی نظامی از ده گروه مختلف (ازجمله گروه نورالدین زنکی) که ترکیه آنها را مخالفین معتدل بشار اسد میداند بهجای گروه داعش یا گروه کردی اتحاد دموکراتیک مستقر نماید که این امر فرصت تنفس مجدد به ارتش آزاد که اخیراً بهشدت تضعیف شده بود، را میدهد و سبب میشود ترکیه در آینده سوریه جای پای محکمی در عرصه میدانی و پشت میز مذاکره داشته باشد.
3. تقویت امنیت شکننده مرزها در برابر داعش و سایر گروههای تروریستی
مرزهای ترکیه در برابر نفوذ داعش آسیبپذیری بیشتری در مقایسه با عملیاتهای پ.ک.ک در مناطق کردنشین دارد. زیرا اولاً عملیات تروریستی داعش عمدتاً در آنکارا و استانبول انجام میشود درحالیکه عملیات پ.ک.ک عمدتاً در مناطق کردنشین جنوب شرق و دور از مراکز سیاسی و اقتصادی ترکیه است. ثانیاً خطر پ.ک.ک از دهه 1980 تاکنون در ترکیه وجود دارد و در قاموس سیاست داخلی ترکیه شکنندگی امنیتی مهمی برای ترکیه محسوب نمیشود. ازاینرو تسلط ترکیه بر محدودهای به طول 90 و عرض 40 کیلومتر در خاک سوریه که فعلاً در اختیار دارد، آسیبپذیری مرزهای این کشور را کاهش میدهد.
4. ایجاد منطقه حائل در خاک سوریه
شکلگیری منطقه حائل هم فضای پشتیبانی و پناهگاهی مناسبی برای گروههای مسلح مورد حمایت ترکیه فراهم میسازد و هم این کشور را از پذیرش آوارگان بیشتر سوری رها میکند و حتی ممکن است درصورت موفقیت طرح ایجاد منطقه حائل بخشی از آوارگان کنونی در خاک ترکیه در منطقه حائل در سوریه اسکان داده شوند. البته دراینخصوص بهرغم موافقت ضمنی آمریکا، مخالفت روسیه هنوز رفع نشده است.
5. نمایش قدرت نظامی و تقویت روحیه ارتش
ارتش ترکیه بعد از کودتای نافرجام بهدلیل برکناری تعداد زیادی از فرماندهان عالیرتبه با گونهای خلاء فرماندهی روبهرو شده و بهخاطر نگاه تنفرآمیز ایجاد شده در بین مردم، با شوک بزرگی مواجه شده بود. عملیات برونمرزی سپر فرات هم چهره و روحیه تخریب شده ارتش را ترمیم میکند و هم قابلیت فرماندهان باقیمانده و جدید را به اثبات میرساند. بنابراین، عملیات جرابلس بیش از همه بهنفع ارتش ترکیه تمام میشود.
ناکارآمدی سیاستهای اولیه ترکیه در بحران سوریه اکنون بر همه روشن شده است. علت اصلی این شکست، اشتباه محاسباتی آنکارا بود که فکر میکرد رژیم بشار اسد بهزودی ساقط و نظام جدیدی مبتنی بر پایگاه اجتماعی ـ سیاسی اخوانالمسلمین با الگوگیری از حزب عدالت و توسعه در سوریه مستقر میشود. علت دیگر این عدم موفقیت، خوشبینی به همراهی آمریکا به مثابه بزرگترین متحد ترکیه بود. درحالیکه آمریکاییها متناسب با منافع خود بهصورت مداوم تاکتیکهای خود را در سوریه عوض کردند و سیاست آمریکا در سوریه به مرحلهای رسید که در مغایرت کامل با منافع ترکیه شد، در چنین شرایطی ترکیه خود را شکست خورده و منزوی حس میکرد. بعد از عادیسازی مناسبات با روسیه و تعامل بیشتر با ایران، کودتای نافرجام 15 ژوئیه 2016، راه نجات را برای اردوغان باز کرد و معادله شکل گرفته بین ترکیه ـ آمریکا در مسئله سوریه برعکس شد. بدینگونه که در کنار زمینهسازی برای تشکیل دولت کردی در شمال سوریه توسط کاخ سفید، رسانههای آمریکا و اروپا جنگ نرمی علیه ترکیه و شخص اردوغان به راه انداختند و اکنون رسانههای ترکیه و منطقه همین جنگ را علیه آمریکا بهخاطر کودتای ترکیه راه انداختهاند. چنین شرایطی آمریکا را وا میدارد تا برای پیشگیری از گرایش بیشازپیش ترکیه بهسمت روسیه و ایران، در موضوع سوریه به ترکیه امتیاز بدهد. دراینمیان تصمیم کلیدی آنکارا در افزایش تعامل با ایران و روسیه نیز راه نجات اردوغان در بنبست سوریه را هموارتر ساخته است. زیرا روسیه نسبت به عملیات ارتش ترکیه در سوریه مخالفت بارزی نداشته و مخالفت ایران نیز بسیار معتدل بود که در نتیجه آن مخالفت دولت بشار اسد نیز گویی از سر رفع تکلیف بوده و ادبیاتی بسیار ملایمتر از مواضع قبلی دمشق در برابر ترکیه دارد.
با توجه به دستاوردهای ذکر شده، هرچند ترکیه با این عملیات خود را زیربار تعهد و مسئولیت بینالمللی بزرگی برده است و درصورت عدم موفقیت در مراحل بعدی، ضربه بزرگی به وجهه این کشور وارد میشود ولی قدر مسلم این است که این عملیات ممکن است راه خروج ترکیه و شخص اردوغان از بنبست سوریه باشد.
نظر شما