«الگوهای رفتاری در ژئوپلیتیک شمال غرب ایران»
«الگوهای رفتاری در ژئوپلیتیک شمال غرب ایران»
شنبه 21 فروردین 1395

الگوهای رفتاری شیوهها و رویکردهایی هستند که بازیگران مختلف سیاسی بر پایه اصول چندگانه جغرافیا، سیاست، قدرت، و منفعت نسبت به یکدیگر اتخاذ میکنند. الگوهای مزبور توسط بازیگران مختلف شامل: دولتها، رهبران سیاسی، نهادها و مؤسسات مدنی، اقتصادی، اجتماعی و رسانهای، نهادها و رهبران دینی و نظایر آن نسبت به یکدیگر اعم از دوست و دشمن و یا رقیب یا همکار اتخاذ میشود.
جمهوری آذربایجان با دارا بودن ویژگیهایی مانند: تجانس جغرافیایی، جمعیتی و قومی و فرهنگی با بخش شمال غرب ایران مهمترین همسایه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. این کشور بهعنوان بخشی از پازل قفقاز با وقوف در حاشیه دریای خزر در مجاورت همسایگی با ایران و خاصههای ژئوپلیتیکی هر دو کشور شرایط فوقالعاده ارزشمندی را ایجاد کرده است.
طی سالهای پس از فروپاشی با توجه به دگرگونی اوضاع منطقه و وقوع رویدادهای نوپدید؛ عامل اقتصاد، توسعه و نفوذ سرمایهداری غرب در فضاهای آزادشده از سلطه کمونیسم و سوسیالیسم اهمیت یافته، آمریکا و غرب را در موقعیت فرادستی قرارداد. کشور جمهوری آذربایجان با خصوصیاتی از نوع کشورهای در حال گذار به بازی در عرصه سیاست خارجی قدم نهاد. پدید آمدن این کشور نواستقلالیافته در همسایگی ایران سبب شد عرصهای برای گسترش روابط رقابتی بر اساس منافع متعارض ایجادشده، این همسایگی را تحتالشعاع خود قرار دهد و طی این سالها فرازوفرودهای روابط دو کشور را بر اساس فهم آنها از یکدیگر رقم زند. نظر به ویژگیهای ساختاری در حکومت آذربایجان روند تصمیمگیریهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و نظامی متأثر از نقش رئیسجمهور که عامل اصلی اجرای برنامهها و سیاستها است و بدون در نظر گرفتن رعایت آداب همسایگی، با توسعه حوزه نفوذ بیگانه و بازیگرانی(1) که در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژی و رسانهای در طول زمان برای توسعه حوزه نفوذ خود تقلا و رقابت میکنند، همراه بوده، از اینرو فضای قلمروها و مرزهای ژئوپلیتیک آنان دچار انبساط و انقباض است. لذا فرصتهای جدید، دشمنان و رقبا فضاهای فرصتی ایران را تحدید کرده است. تأمین منافع قدرتهای سلطهگر فرامنطقهای خدشه بر منافع بازیگران منطقهای و محلی وارد ساخته و تأثیر منفی بر سرنوشت مشترک آنها گذارده است، از اینرو در علتیابی عدم توسعه مناسبات فیمابین این مسئله به نحو بارزی رخنمایی میکند. و عرصه بروز و ظهور آن در حوزههای رسانهای و نقش هدایت و پشتیبانیکننده خارجی، فضاهای مجازی، تلویزیونهای اینترنتی، راهاندازی شبکههای ماهوارهای، نشریات مکتوب، با محور ایرانستیزی و تبلیغات ضدایرانی مشهود است. تبلیغ افکار تجزیهطلبانه و تندرویها و افراطگراییها در راستای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد تفرقه میان اقوام، شایعهسازی، مخدوش کردن چهره کارگزاران نظام منطق الگوی دوستی همسایگی را دگرگون مینماید.
از سوی دیگر جمهوری سکولار آذربایجان با هویتی لائیک و نظام سیاسی متمایل به ملیگرایی، تبلیغات و فعالیتهای دینی ایران و نحوه ارتباط و تأثیرگذاری بر روی شیعیان آذربایجان را تهدید حاکمیتی قلمداد نموده و در مقابل رفتارهایی از خود بروز داده و در راستای آن به ترسیم سناریوهایی پرداخته و تبلیغات شبکههای برونمرزی ایران را رصد نموده و نقدهایی بر آن مطرح میکند. بیشک شایع شدن برخی سناریوهای مرتبط با دو کشور در رسانههای زیر نفوذ دولتی تحلیل خوشایندی را تولید و تفسیر نمینماید و در نهایت مجموع این رویهها طرفین را به سمت و سوی بدبینی و بیاعتمادی سوق داده است.
دولتهای ایران که همواره بر حسن همجواری تأکید داشته و سیاست آخرین دولت جمهوری اسلامی ایران (دولت یازدهم) بر توسعه و تحکیم روابط با همسایگان شکل یافته در شرایط کنونی فضای پسافرجام که دول جهان تمایل به حضور و مشارکت در فعالیتهای اقتصادی ایران دارند، بهنوعی بهبود شرایط را نوید میدهد لذا ضروری است در فضای اعتمادسازی و با تأکید بر وجوه ژئوپلیتیک مشترک ازجمله؛ اشتراکات تاریخی، دینی و فرهنگی که بستر وسیع و قابل بهرهبرداری و منحصربهفردی برای طرفین است از نظر کارشناسی مورد بازنگری قرارگرفته تا سوءتفاهمات قبلی مرتفع شود و با رویکردی آسیبشناسانه به روابط دوجانبه همسایگانی با مرزهای متنوع، طویل مشترک در جهت ارتقای ارزشها و منافع دو کشور اندیشه نمایند. علیرغم وجود پتانسیلهای وافر همگرایی و تلاش در جهت بسط روابط، دو کشور هنوز نتوانستهاند از ظرفیتهای موجود بهرهبرداری بهینه کنند.
جمهوری آذربایجان با دارا بودن قویترین اقتصاد در منطقه قفقاز و بهمثابه دروازه ورود به این منطقه، میتواند مزیت ترانزیتی مفیدی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی گردد. در کنار آن ایران نیز با مزایای پرشمارش میتواند با توسعه روابط، تحولی در محیط جغرافیایی در ابعاد گوناگون ایجاد نماید. از مهمترین مزیت تجاری ایران برای جمهوری آذربایجان کوتاه بودن مسیر و طولانی بودن مرزهای دو کشور است. این مزیت میتواند از طریق ایران، بازار اقتصادی آذربایجان را به بازارهای اقتصادی خلیجفارس و از آنجا به بازارهای بینالمللی وصل کند.
فعال شدن کمیسیونهای مشترک، پیگیریهای مستمر از نحوه اجرایی شدن توافقات صورت گرفته و میزان پیشرفت برنامهها، تسهیل در امور اجرایی شدن توافقات میتواند اثر مثبتی در پیشرفت روابط بگذارد.
گسترش مراودات فرهنگی در چهارچوبهای کارشناسی و تخصصی از سوءاستفادههای جاعلان تاریخ، دین و فرهنگ پیشگیری کرده و بهتبع آن سوءبرداشتها از بین خواهد رفت. سیاست رسانهای مدون و بهدور از مداخله و فشار خارجی مبتنی بر فعالیتهای منطقی و منطبق بر منافع دوجانبه و منطقهای، بدون حاشیههای همسایهستیزی میتواند به تنویر افکار عمومی منجر شده، تأثیرات مثبت روانی آن در باز ساخت منطقه قفقاز که درگیر بحران بالقوهای است تسری یابد. در پایان دو کشور میتوانند در گفتمانی دیگر و با بازنگری اهداف خود در سطح منطقهای، جهان اسلام و بینالملل، نقاط مشترکشان را بازیابند و در کاهش بحرانها در سطوح ذکرشده، نقش پویا و پایای خود را ایفا نمایند.
جمهوری آذربایجان با دارا بودن ویژگیهایی مانند: تجانس جغرافیایی، جمعیتی و قومی و فرهنگی با بخش شمال غرب ایران مهمترین همسایه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. این کشور بهعنوان بخشی از پازل قفقاز با وقوف در حاشیه دریای خزر در مجاورت همسایگی با ایران و خاصههای ژئوپلیتیکی هر دو کشور شرایط فوقالعاده ارزشمندی را ایجاد کرده است.
طی سالهای پس از فروپاشی با توجه به دگرگونی اوضاع منطقه و وقوع رویدادهای نوپدید؛ عامل اقتصاد، توسعه و نفوذ سرمایهداری غرب در فضاهای آزادشده از سلطه کمونیسم و سوسیالیسم اهمیت یافته، آمریکا و غرب را در موقعیت فرادستی قرارداد. کشور جمهوری آذربایجان با خصوصیاتی از نوع کشورهای در حال گذار به بازی در عرصه سیاست خارجی قدم نهاد. پدید آمدن این کشور نواستقلالیافته در همسایگی ایران سبب شد عرصهای برای گسترش روابط رقابتی بر اساس منافع متعارض ایجادشده، این همسایگی را تحتالشعاع خود قرار دهد و طی این سالها فرازوفرودهای روابط دو کشور را بر اساس فهم آنها از یکدیگر رقم زند. نظر به ویژگیهای ساختاری در حکومت آذربایجان روند تصمیمگیریهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و نظامی متأثر از نقش رئیسجمهور که عامل اصلی اجرای برنامهها و سیاستها است و بدون در نظر گرفتن رعایت آداب همسایگی، با توسعه حوزه نفوذ بیگانه و بازیگرانی(1) که در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژی و رسانهای در طول زمان برای توسعه حوزه نفوذ خود تقلا و رقابت میکنند، همراه بوده، از اینرو فضای قلمروها و مرزهای ژئوپلیتیک آنان دچار انبساط و انقباض است. لذا فرصتهای جدید، دشمنان و رقبا فضاهای فرصتی ایران را تحدید کرده است. تأمین منافع قدرتهای سلطهگر فرامنطقهای خدشه بر منافع بازیگران منطقهای و محلی وارد ساخته و تأثیر منفی بر سرنوشت مشترک آنها گذارده است، از اینرو در علتیابی عدم توسعه مناسبات فیمابین این مسئله به نحو بارزی رخنمایی میکند. و عرصه بروز و ظهور آن در حوزههای رسانهای و نقش هدایت و پشتیبانیکننده خارجی، فضاهای مجازی، تلویزیونهای اینترنتی، راهاندازی شبکههای ماهوارهای، نشریات مکتوب، با محور ایرانستیزی و تبلیغات ضدایرانی مشهود است. تبلیغ افکار تجزیهطلبانه و تندرویها و افراطگراییها در راستای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد تفرقه میان اقوام، شایعهسازی، مخدوش کردن چهره کارگزاران نظام منطق الگوی دوستی همسایگی را دگرگون مینماید.
از سوی دیگر جمهوری سکولار آذربایجان با هویتی لائیک و نظام سیاسی متمایل به ملیگرایی، تبلیغات و فعالیتهای دینی ایران و نحوه ارتباط و تأثیرگذاری بر روی شیعیان آذربایجان را تهدید حاکمیتی قلمداد نموده و در مقابل رفتارهایی از خود بروز داده و در راستای آن به ترسیم سناریوهایی پرداخته و تبلیغات شبکههای برونمرزی ایران را رصد نموده و نقدهایی بر آن مطرح میکند. بیشک شایع شدن برخی سناریوهای مرتبط با دو کشور در رسانههای زیر نفوذ دولتی تحلیل خوشایندی را تولید و تفسیر نمینماید و در نهایت مجموع این رویهها طرفین را به سمت و سوی بدبینی و بیاعتمادی سوق داده است.
دولتهای ایران که همواره بر حسن همجواری تأکید داشته و سیاست آخرین دولت جمهوری اسلامی ایران (دولت یازدهم) بر توسعه و تحکیم روابط با همسایگان شکل یافته در شرایط کنونی فضای پسافرجام که دول جهان تمایل به حضور و مشارکت در فعالیتهای اقتصادی ایران دارند، بهنوعی بهبود شرایط را نوید میدهد لذا ضروری است در فضای اعتمادسازی و با تأکید بر وجوه ژئوپلیتیک مشترک ازجمله؛ اشتراکات تاریخی، دینی و فرهنگی که بستر وسیع و قابل بهرهبرداری و منحصربهفردی برای طرفین است از نظر کارشناسی مورد بازنگری قرارگرفته تا سوءتفاهمات قبلی مرتفع شود و با رویکردی آسیبشناسانه به روابط دوجانبه همسایگانی با مرزهای متنوع، طویل مشترک در جهت ارتقای ارزشها و منافع دو کشور اندیشه نمایند. علیرغم وجود پتانسیلهای وافر همگرایی و تلاش در جهت بسط روابط، دو کشور هنوز نتوانستهاند از ظرفیتهای موجود بهرهبرداری بهینه کنند.
جمهوری آذربایجان با دارا بودن قویترین اقتصاد در منطقه قفقاز و بهمثابه دروازه ورود به این منطقه، میتواند مزیت ترانزیتی مفیدی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی گردد. در کنار آن ایران نیز با مزایای پرشمارش میتواند با توسعه روابط، تحولی در محیط جغرافیایی در ابعاد گوناگون ایجاد نماید. از مهمترین مزیت تجاری ایران برای جمهوری آذربایجان کوتاه بودن مسیر و طولانی بودن مرزهای دو کشور است. این مزیت میتواند از طریق ایران، بازار اقتصادی آذربایجان را به بازارهای اقتصادی خلیجفارس و از آنجا به بازارهای بینالمللی وصل کند.
فعال شدن کمیسیونهای مشترک، پیگیریهای مستمر از نحوه اجرایی شدن توافقات صورت گرفته و میزان پیشرفت برنامهها، تسهیل در امور اجرایی شدن توافقات میتواند اثر مثبتی در پیشرفت روابط بگذارد.
گسترش مراودات فرهنگی در چهارچوبهای کارشناسی و تخصصی از سوءاستفادههای جاعلان تاریخ، دین و فرهنگ پیشگیری کرده و بهتبع آن سوءبرداشتها از بین خواهد رفت. سیاست رسانهای مدون و بهدور از مداخله و فشار خارجی مبتنی بر فعالیتهای منطقی و منطبق بر منافع دوجانبه و منطقهای، بدون حاشیههای همسایهستیزی میتواند به تنویر افکار عمومی منجر شده، تأثیرات مثبت روانی آن در باز ساخت منطقه قفقاز که درگیر بحران بالقوهای است تسری یابد. در پایان دو کشور میتوانند در گفتمانی دیگر و با بازنگری اهداف خود در سطح منطقهای، جهان اسلام و بینالملل، نقاط مشترکشان را بازیابند و در کاهش بحرانها در سطوح ذکرشده، نقش پویا و پایای خود را ایفا نمایند.
1ـ از آنجاکه ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) در قفقاز بهتبع آن آذربایجان به دنبال توسعه نفوذ و سلطهگری است همسایگی غیرمستقیم ناتو نمیتواند در چهارچوب روابط همسایگی و همکاری متقابل سودمند تعریف شود و از این منظر برای ایران وضعیت خوشایند و مطلوبی نخواهد بود. بیهیچ شبههای حضور رژیم اشغالگر قدس در حواشی مرزهای ایران حتی در داخل کشور همسایه تهدیدی جدی است نخست برای جمهوری آذربایجان در بلندمدت سپس برای جمهوری اسلامی ایران
2ـ بهطور آشکار محور تهران ـ مسکو ـ ایروان از نظر آذربایجان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در عدم نزدیکی دو کشور است.
نظر شما