ائتلاف بارزانی ـ طالبانی در کردستان عراق و موانع پیشرو
ائتلاف بارزانی ـ طالبانی در کردستان عراق و موانع پیشرو
یکشنبه 9 مهر 1391

کردستان عراق از چند دهه گذشته تحت تاثیر سیاستها و فعالیتهای دو حزب عمده آن یعنی حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی و اتحادیه میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی بوده است. این دو حزب در طول دوره پس از صدام همکاریها و تلاشهای مشترکی را برای ارتقای آرمانها و منافع کردی به انجام رساندند که دستاوردهای مهمی را برای اکراد در چهارچوب اقلیم کردستان و همچنین دولت مرکزی این کشور در پی داشته است. بر این اساس است که میتوان گفت بخش مهمی از امتیازات کردها در شمال عراق در شرایط کنونی مرهون همکاری و تلاش مشترک این دو حزب در قالب ائتلافی قومی ـ سیاسی بوده است. ائتلافی که در سال 2007 در قالب توافقنامه استراتژیک بین دو حزب به صورت رسمی پذیرفته شد و به منظور تشکیل حکومت مشترک به امضای طالبانی و بارزانی رسید و براساس آن حکومت اقلیم کردستان هر دو سال یک بار به ریاست یکی از اعضای دو حزب تشکیل میشود.
با وجود مولفههای مشترک و همکاریهای قابل توجه دو حزب اصلی «کردی» عراق در سالهای گذشته، درحال حاضر شواهد و نشانههایی از بروز برخی اختلافنظرها درمیان دو رهبر اصلی اکراد یعنی طالبانی و بارزانی بروز کرده که تردیدهایی را در مورد ادامه ائتلاف و همکاریهای آنان در منطقه کردستان عراق بهوجود آورده است. حمایت ضمنی طالبانی از نوری مالکی در جریان سلب اعتماد از نخستوزیر کنونی عراق ـ که بارزانی از مهمترین حامیان سلب اعتماد بوده است ـ و خودداری بارزانی از همکاری با طالبانی برای برگزاری نشستی برای ایجاد آشتی بین گروههای عراقی با سفر غیرمترقبه به اروپا از جمله شواهد و نشانههای بروز اختلاف در میان این دو رهبر کرد محسوب میشود. در این شرایط میتوان این پرسش اساسی را مطرح کرد که تداوم ائتلاف و همکاریهای استراتژیک بین طالبانی و بارزانی به عنوان رهبران دو حزب اصلی کردی با چه موانع و چالشهایی مواجه است؟ به نظر میرسد بتوان به چهار مولفه اصلی به عنوان چالشها و موانع اصلی تداوم همکاریها و ائتلاف دو حزب اتحادیه میهنی و حزب دموکرات اشاره کرد.
نخستین چالش را میتوان تفاوت رویکردهای دو طرف در مورد مسائل اساسی کردستان و عراق محسوب کرد که مهمترین آن قضیه کردی و آینده اقلیم کردستان است. در قضیه کردی در حالی که طالبانی عمدتا بر حفظ منافع کردی در چهارچوب کشور عراق تاکید میکند و بر این باور است که اکنون زمان اتحادهای بزرگتر مانند اتحادیه اروپا و نه تجزیه به واحدهای کوچکتر است، بارزانی تمایل خود به استقلال کردستان عراق و تلاش در این راستا را هرگز پنهان نکرده و بارها تهدید نموده در صورتی که کردهای عراق حقوق و منافع خود را در قالب کشور عراق بدست نیاورند، در مورد سرنوشت خود تصمیمگیری خواهند کرد. همچنین در مورد تعامل با گروههای عراقی و مشارکت در قدرت مرکزی طالبانی، تعامل با گروههای عرب و بهخصوص شیعیان را ترجیح میدهد و همچنین خواستار حضور موثر در بغداد و دولت مرکزی است، اما بارزانی بهخصوص در جریان کنار گذاشتن نوری مالکی رویکردی غیرتعاملی را از خود به نمایش گذاشته و بهخصوص به همراهی با گروههای شیعی چندان خوشبین نیست. علاوه بر اینکه بارزانی کسب حقوق و منافع گستردهتر در منطقه کردستان و حرکت به سوی درجههای بالاتری از استقلال و خودمختاری را به حضور موثر در دولت مرکزی ترجیح میدهد.
مانع دوم را میتوان بیاعتمادیهای متقابل بین طالبانی و بارزانی و دو حزب دانست که از تجارب ذهنی گذشته و برخی تحولات روابط دو طرف ناشی میشود. دو حزب بهرغم همکاریهای قابل توجه کنونی در دهههای گذشته رقابتها و منازعات مختلفی را سپری کردهاند. رقابتها و منازعاتی که در جریان آن هریک از دو حزب در ائتلاف با دولتهای مختلف در بغداد، ترکیه یا ایران در مقابل حزب دیگر مبارزه کرده که بسیاری از آنها در جهت منافع آن دولتها بوده است. مهمترین این نوع منازعات جنگ بین نیروهای نظامی حزب دموکرات و اتحادیه میهنی در دهه 1990 برای چندین سال بود که خسارات و تلفات مختلفی را به دو گروه وارد کرد، اما سرانجام به صلح و توافق بین اتحادیه و حزب دموکرات منجر شد. این نوع تجارب در کنار رقابتها و سوءظنهای محدودتر اما دائمی بین دو حزب باعث شده تا بیاعتمادی و تردیدی همیشگی بر روابط دو طرف حاکم باشد و همکاریهای کامل آنها را تحتالشعاع قراردهد.
مانع سوم که البته موضوعی عمومی بین تمام احزاب و گروههای سیاسی در کشورها و مناطق مختلف است، رقابت دو حزب برای کسب مشروعیت سیاسی و جایگاه مناسب در کردستان عراق است که به ناچار با افزایش اختلافات، همکاریهای آنان را متاثر میسازد. در حالی که بارزانی تاکید بر آرمانها و منافع کردی نهتنها در عراق بلکه در سطح منطقهای را به عنوان مهمترین موضوع برای کسب جایگاه و مشروعیت برای خود دنبال میکند، اتحادیه میهنی همکاری با گروههای دیگر کردی و پذیرش بیشتر انتقادات و مطالبات مردمی را مورد توجه قرار داده است. همچنین رقابتهای بین دو حزب در سطوح سیاسی و امنیتی دیگر نیز قابل اشاره است که باعث میشود همانند بسیاری از احزاب در ساختارهای سیاسی مختلف همکاری و ائتلاف بلندمدت دو طرف تحت تاثیر قرار بگیرد.
چهارمین موضوع به عنوان مساله چالشآفرین آن است که با ظهور و تقویت گروههای اپوزیسیون مختلف در اقلیم کردستان عراق و بهخصوص ارتقای جایگاه جنبش گوران چشمانداز معادلات و ائتلافهای سیاسی در کردستان دچار تغییراتی شده است. بهخصوص اینکه در شرایطی که حزب دموکرات تمایل چندانی به مشارکت دادن جدی به گروههای اپوزیسیون در ساختار قدرت حکومت اقلیم ندارد، اتحادیه میهنی گرایشات مهمی نسبت به همکاری با اپوزیسیون از خود نشان داده است.
در مجموع با توجه به مولفههای فوق میتوان اذعان کرد که چالشهای مهمی پیش روی طالبانی و بارزانی برای تداوم ائتلاف سیاسی وجود دارد و احتمال بروز گسستهایی در همکاریها و ائتلاف موجود دور از ذهن نیست. با این حال باید به این نکته توجه داشت که این دو حزب در مورد تعقیب منافع و اهداف کردی و تاکید بر برخی مطالبات در مقابل دولت مرکزی همانند اکثر گروههای کردی اتفاقنظر دارند و بر این اساس حتی در صورت کاهش سطح ائتلاف و همکاریها در مورد مسائل اساسی، حداقل برای حفظ دستاوردهای موجود کماکان برخی هماهنگیها و همکاریهای خود را حفظ خواهند نمود.
نظر شما