هیجدهمین انتخابات مجلس فدرال آلمان و صدراعظم جدید

رویداد
هیجدهمین انتخابات مجلس فدرال آلمان یا بوندستاگ، 22 سپتامبر برابر با 31 شهریور 1392 برگزار و طی آن تکلیف ۵۹۸ کرسی روشن میشود. در انتخابات پیشرو علاوه بر احزاب قدیمی نظیر حزب دموکرات مسیحی (CDU)، حزب سوسیال مسیحی بایرن (CSU)، حزب سوسیال دموکرات (SPD)، حزب دموکراتهای آزاد (FDP)، چپها (Die Linke)، و ائتلاف ۹۰ /سبزها (Bündnis 90/Die Grünen)، شمار زیادی از احزاب جدید التاسیس – از مهمترین آنها دزدان دریایی (Piraten)، حزب ناسیونال دموکرات (NPD)، بدیلی برای آلمان (AfD)، و رأیدهندگان آزاد (Freie Wãhler) - حضور دارند به طوری که شمار احزاب حاضر به ۳4 حزب میرسد. از بین احزاب تازه وارد دو حزب "دزدان دریایی" و حزب "بدیلی برای آلمان" بیش از سایرین امیدوار به کسب 5 درصد آرا برای حضور در پارلمان هستند هرچند که طبق نظرسنجیهای مختلف آرای احتمالی آنها از دو تا سه درصد آرا فراتر نخواهد رفت و قادر نخواهند بود که پیکرهبندی احزاب حاضر در بوندستاگ را تغییر دهند.
فضای انتخاباتی
در آلمان امروزی شکاف فزایندهای بین جامعه و نظام حزبی در حال شکلگیری است. شکاف مذکور در نبود مناقشات جدی بر سر قانون اساسی آلمان، این فرصت را فراهم آورده تا شکل زندگی، موضوعات و منافع فردی امکان بروز پیدا کند. به همین دلیل، طبقات اجتماعی خاص دیگر تعیینکننده نتایج انتخابات نیستند بلکه نتایج به احساسات فردی نشأت گرفته از رفاه فردی، امنیت اجتماعی و رفاه اجتماعی بستگی دارند. به عنوان مثال با نگاهی به آرای بهدست آمده توسط دو حزب بزرگ آلمان در انتخابات سال ۲۰۰۹ میتوان دید که اگرچه دوسوم اتحادیه های صنفی به حزب سوسیال دموکرات رأی دادهاند اما سهم آنها در آرای کلی تنها ۱۰ درصد است یا اگرچه ۷۵ درصد کاتولیکهایی که به کلیسا میروند به ائتلاف احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی رأی دادهاند اما سهم آنها نیز از کل آمار آرا از ۱۰ درصد فراتر نمیرود. این یعنی که نه گروههای کارگری و نه گروههای مسیحی آنقدر قوی نیستند که باعث پیروزی احزاب خود در انتخابات شوند و پیروزی در انتخابات وابسته به بسیج توده مردم قرار گرفته که اغلب در شکل طبقه متوسط تبلور یافتهاند. به همین خاطر است که میبینیم مرکل و اشتاین بروک بیش از تهییج پایگاههای سنتی خود تلاش دارند تا ۹۰ درصد غیرحزبی را به شرکت در انتخابات تشویق و بیش از هر چیز برای کسب آرای قشر متوسط با یکدیگر مبارزه کنند.
مسائل انتخاباتی
در این دوره از انتخابات، مسائل مطرح شده از سوی احزاب بیشتر ماهیتی داخلی دارد و مسائل سیاست خارجی و دفاعی وزن چندانی نیافتهاند. حتی به بحران یورو هم به خاطر پیامدهای بودجهای و مالیاتی آن، به چشم مسئله داخلی نگریسته میشود و مشکلات اجتماعی نظیر پایین بودن دستمزدها، تورم فزاینده، نابرابری فرصتهای آموزشی، بیمههای اجتماعی، و بهداشت و سلامت هستند که عمده بحثهای انتخاباتی را به خود اختصاص دادهاند. عمده مسائل انتخاباتی مطرح عبارتند از:
- عدالت اجتماعی: علیرغم اینکه اقتصاد آلمان رشد مناسبی داشته و از ثبات سود برده و بیکاری کاهش یافته اما شکاف طبقاتی به خصوص در دو سال گذشته افزایش یافته و افکار عمومی به شدت به آن حساس شده است. برقراری عدالت اجتماعی مهمترین شعار انتخاباتی حزب سوسیال دموکرات به حساب میآید اما معضل اشتاین بروک در این زمینه این است که شعار حزبش در تضاد با منش وی قرار دارد که از حامیان سرسخت اصلاحات رفاهی صورت گرفته در دوره شرودر است؛ اصلاحاتی که باعث شد تا این حزب در سال 2009 در انتخابات آرای زیادی را از دست بدهد.
- بحران مالی و بدهی منطقه یورو: هرچند رویکرد مرکل برای حل بحران مالی و بدهی منطقه یورو، فرصت مناسبی را برای احزاب مخالف فراهم ساخته تا سیاستها و اقدامات او را مورد انتقاد قرار دهند اما از آنجا که اغلب مردم با این سیاستها موافق هستند، احزاب مخالف نظیر حزب سوسیال دموکرات بر روی نقد سیاست مرکل در قبال این بحران فضای مانور چندانی ایجاد نکردهاند چون میدانند که نمیتوانند با این کار آرای زیادی را نصیب خود سازند. علاوه بر این، احزاب بزرگ از بحث درباره بحران یورو به خاطر تضعیف ایده همگرایی اروپا طفره رفتهاند. به جز حزب دموکراتهای آزاد که به موضوع به شکل مشخص پرداخته و مورد توجه نیز واقع شده است.
- سیاست انرژی و سیاست زیستمحیطی: اکثر احزاب حاضر در انتخابات در حفاظت از محیط زیست و گذار از انرژی اتمی در سال 2022 به سوی انرژیهای تجدید شونده به عنوان منبع اصلی تامین انرژی تفاهم کلی دارند. با این حال دولت مرکل به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی در این بخش و به خصوص شبکه خطوط انتقال برق، و عدم افزایش بهرهوری انرژی مورد انتقاد قرار دارد.
- سیاست خارجی و دفاعی: این موضوع به اندازه مسائل داخلی اهمیت خاصی در انتخابات نیافته و تضادی بین احزاب در زمینه مسائل مهم سیاست خارجی و دفاعی دیده نمیشود. بعضاً در تاکتیکها تفاوتهایی وجود دارد اما در سیاستهای اصولی تقریباً تمام احزاب یکی هستند.
- امنیت اطلاعات شهروندان: افشاگریهای اسنودن درباره جمعآوری اطلاعات مربوط به ارتباطات شهروندان آلمانی توسط آمریکا فرصت خوبی را در اختیار احزاب مخالف قرار داد تا مرکل را متهم به عدم واکنش مناسب و تصمیمگیری صحیح در اینباره کنند. از آنجا که آلمانیها با تجربه تاریخی دوران نازی و دوران کمونیست نسبت به آزادیهای فردی خود حساس هستند این موضوع گستردگی خاصی در افکار عمومی آلمان یافته و این امر میتواند بر روی آرای مرکل تاثیر گذارد.
نتیجه انتخابات و سناریوهای ائتلافی
اکثر نظرسنجیهای انجام شده، برای ائتلاف احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی ۳۹ تا ۴۲ درصد، برای حزب سوسیال دموکرات ۲۲ تا ۲6 درصد، برای ائتلاف 90 و سبزها ۱۱ تا ۱۵ درصد، برای حزب دموکراتهای آزاد ۵ تا ۷ درصد، برای چپها ۷ تا ۱۰، برای حزب دزدان دریایی ۲ تا ۴ درصد، برای حزب بدیلی برای آلمان ۱ تا ۳ درصد و برای الباقی احزاب روی هم ۳ تا ۷ درصد، شانس قائل هستند. یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی اشتاینبروک این است که به نظر میرسد این انتخابات بیشتر متاثر از شخصیت نامزدها است تا سیاستهای آنها. شخصیت یورش ناپذیر مرکل، و شناخته شدن با صفاتی چون دوست داشتنی، توانا، قابل اعتماد و دارای ویژگیهای رهبری او را در برابر اشتاین بروکی که دارای شخصیت تهاجمی و لحن بیان بی پرده و برخاسته از طبقهای بوروکراتیک است، پیش انداخته است. با این وجود پیش بینی ترکیب دولت آتی بسیار سخت است و تا روشن شدن نتایج انتخابات این موضوع نامشخص خواهد بود.
حزب دموکرات های آزاد، حزب محبوب مرکل برای ائتلاف، در سالهای گذشته درگیر مجادلات درون حزبی بوده، از شعارهای لیبرال خود فاصله گرفته و بدلیل محدودیتهای بودجه نتوانسته به وعده اصلی خود یعنی کاهش مالیاتها عمل کند. نتیجه اینکه این حزب با دشواریهای بسیاری برای رد شدن از تبصره 5 درصد روبروست و این میتواند حزب مرکل را به زحمت اندازد. در نتیجه احتمال ائتلاف حزب مرکل با حزب سوسیال دموکرات و تشکیل ائتلاف بزرگ وجود دارد. ولی این موضوعی است که همواره از طرف آنگلا مرکل و اشتاین بروک رد شده است.
حزب ۹۰ /سبزها نتیجه انتخاباتی 2009 خود را به احتمال زیاد تکرار خواهد کرد یعنی آرایی در حدود 10 تا 11 درصد. احتمال ائتلاف این حزب با مرکل بسیار ناچیز است چراکه در مانیفست انتخاباتی خود تعیین حداقل حقوق و افزایش مالیات بر ثروت را در دستور کار قرار داده است.
چپها با تمرکز بسیار بر سیاست اجتماعی باعث کاهش آرای حزب سوسیال دموکرات خواهند شد با این حال امکان ائتلاف آنها با این حزب و سبزها وجود دارد؛ امری که صدر اعظم آلمان نیز به آن اشاره کرده و از آن به عنوان خطر قرمز-قرمز-سبز نام برده است.
نظر شما