اتحادیه بحرین و عربستان و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
اتحادیه بحرین و عربستان و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
چهارشنبه 10 خرداد 1391

مقدمه
تحولات اخیر خاورمیانه بهعنوان یکی از مهمترین تحولات جهان همواره مورد توجه بسیاری از سیاستمداران و پژوهشگران بوده و همچنان امنیت، مهمترین دغدغة کشورهای این منطقه بهشمار رفته است. افزایش قدرت، دولتگرایی (Statism)، بقا (Survival) و توجه به نیروی نظامی (Military Power) ازجمله متغیرهای رئالیستیاند که در خاورمیانه بهشدت مورد توجه کشورهای عضو این مجموعه قرار گرفتهاند. از نظر رئالیستها دولت اصلیترین بازیگر و حاکمیت، ویژگی متمایزکننده آن است. دولت مستقل بهطور تفکیکناپذیری به استفاده از قدرت متصل است. بقا دومین اصلی است که رئالیستها را به هم مرتبط میسازد و رابطهای تنگاتنگ با امنیت بازیگران دارد؛ به این معنی که با از دست رفتن امنیت یک بازیگر، بقای بازیگر دیگر نیز به خطر میافتد و امنیت پیششرطی است که برای کسب اهداف دیگر لازم است. آنچه تحولات اخیر خاورمیانه و بهخصوص دولتهای عربی این منطقه و ازجمله بحرین با آن روبرو هستند، ناامنیای است که بهصورت مستقیم با بقای این دولتها در ارتباط است؛ تحولاتی که با تونس شروع شد و کماکان در مصر، لیبی، یمن، و بحرین ادامه دارد و از آن تحت عنوان بیداری اسلامی یاد میشود. بحرین ازجمله کشورهایی بوده است که مدت زمان بیشتری را صرف اعتراضات به دولت حاکم کرده است و آغاز آن را میتوان در فوریه 2011 دانست که تا کنون ادامه داشته است و روز به روز بر دامنه سرکوب مردم توسط دولت افزوده شده است. بحرین با وجود وسعت محدود سرزمینی از موقعیت استراتژیکی در منطقه برخوردار است که موجب بازتاب گسترده تحولات این کشور شده است.
موقعیت استراتژیک بحرین
بحرین به دلیل اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی آن از حساسیت خاصی برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردار است؛ به همین خاطر، توجه کشورهای منطقهای ازجمله ایران و عربستان و تلاش این دو برای تأثیرگذاری بر تحولات بحرین و کشورهای فرامنطقهای مانند آمریکا را به خود جلب کرده است، به صورتی که این کشور از دیرباز و از 1935 تا کنون بهعنوان پایگاه نظامی کشورهای دیگر بهخصوص انگلیس و آمریکا مورد توجه بوده است. آل خلیفه که تا کنون حکومت را در اختیار داشته است از قبایل نجد عربستان است؛ به همین سبب از نظر نسبی نیز خود را وابسته به عربستان سعودی میدانند. بحرین دارای مجمعالجزایری است که از طریق پلی به طول 25 کیلومتر که در 1986 افتتاح شد و هزینه آن را عربستان سعودی تأمین کرد، به عربستان متصل گردید. این امر نشان از توجه ویژهای دارد که عربستان به این کشور و متصل کردن آن به خاک خود داشته است. در این میان، احداث پل «ملک فهد» میان دو کشور دسترسی عربستان را به بحرین تسهیل نموده است. علاوه بر این، کمکهای بلاعوض عربستان به بحرین و افزایش سهم نفتی بحرین در حوزه نفتی مشترک ابوسعفه منجر به پیروی این کشور از سیاستهای عربستان شده است. گذشته از زمینههای اقتصادی، روابط ویژهای میان عربستان سعودی و بحرین وجود دارد، به صورتی که این روابط با پیوند سببی حمدبن عیسی آل خلیفه با دختر عبدا... بن عزیز آل سعود به اوج خود رسیده است. با الحاق بحرین به عربستان سعودی بقا، دولتمحوری، و قدرت اعمال نفوذ بر مرزها از سوی دولت بحرین به عربستان واگذار خواهد شد که در این صورت میتوان بحرین را جزئی از خاک عربستان نامید و پروژة جدایی بحرین از ایران در گام اول، استقلال بحرین در گام دوم، و الحاق آن در مرحله سوم به خاک عربستان تکمیل خواهد شد؛ به همین سبب در زمینه الحاق بحرین به عربستان از میان کشورهای خاورمیانه بیشترین منفعت برای عربستان در وهله اول و ایالات متحده آمریکا در وهله دوم است و در مقابل، بیشترین ضربه متوجه ایران خواهد بود که بهصورت مختصر میتوان به سه مورد ذیل اشاره کرد:
1. گسترش نفوذ عربستان در خلیج فارس و افزایش قدرت مانور این کشور در منطقه
تحولات بحرین تا حدود زیادی میتوانست حضور نظامیان آمریکایی را در این کشور با چالش روبرو سازد که این تحول در بحرین افق روشنی را برای کمرنگتر کردن آمریکا روشن میساخت که با الحاق این کشور به عربستان این موضوع اهمیت خود را تا حدود زیادی از دست خواهد داد و با حضور گستردهتر عربستان در بحرین و سرکوب اعتراضات در این کشور امنیت نسبی را برای تقویت نیروهای نظامی فراهم میسازد. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بهخصوص عربستان و بحرین ازجمله کشورهای اصلی خریدار تسلیحاتی آمریکا هستند تا از این طریق قدرت چانهزنی خود را در منطقه و بهخصوص در برابر ایران افزایش دهند. در طرح فروش تسلیحاتی آمریکا، عربستان خریداری عمده بهشمار میرود؛ به صورتی که آمریکا در سال 2010 در پی به انجام رساندن طرح بزرگ فروش تسلیحاتی خود به عربستان با ارزش بیش از 60 میلیارد دلار بوده است. گذشته از این، بحرین بهعنوان یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس امنیتی وابسته به امنیت سایر کشورها داشته است؛ بنابراین با ناامنی در یک کشور سایر کشورها ازجمله عربستان نیز در معرض تهدید قرار میگیرند. بنابراین با کنترل بحرین توسط عربستان این احتمال تا حدود زیادی کاهش مییابد و سرنوشت تحولات عربستان هرچند در کوتاهمدت در دست دولت آل سعود قرار میگیرد.

2. کاهش نفوذ ایران در بحرین و تشدید فشار بر شیعیان این کشور از سوی دولت عربستان
بحرین کشوری جوان است که مدت زمان زیادی از استقلال آن نمیگذرد. شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه دومین پادشاهی است که پس از استقلال این کشور، بر آن حکومت کرده است. وی در حالی به حکومت رسید که به شیعیان، اصلاحات سیاسی و آزادی نسبی را در زمینه فعالیت سیاسی وعده داده بود. با این وجود، با روی کار آمدن وی خواستههای شیعیان برآورده نشد؛ در نتیجه برآورده نشدن این مطالبات، دولت حمد نیز با اعتراضات گستردهای روبرو شده که بخش اعظمی از این اعتراضات از سوی شیعیان بحرین بوده است. بنابراین حکومت سنیمذهب آل خلیفه بیشترین تهدید داخلی را از سوی شیعیان داشته است؛ به همین خاطر از ایران نیز بهعنوان کانون شیعی منطقه هراس داشته است، به صورتی که بارها دولت ایران را به تحریک شیعیان بحرین متهم کرده است. ازجمله مهمترین گروههای معارض دولت در بحرین میتوان به جبهه آزادیبخش اسلامی که شیعه است و در سال 1979 تشکیل گردید، جبهه آزادیبخش ملی، جبهه نیروهای پیشرو و جبهه نجات اسلامی اشاره داشت. تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر این کشور به حدی بوده است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحرینیها تظاهراتی را به منظور حمایت از دولت ایران ترتیب دادند که موجب درک تهدیدی جدید از سوی دولت آل خلیفه گردید، تا جایی که این دولت در 13 دسامبر 1981 اعلام کرد که موفق به سرکوبی کودتای جبهه شیعیمذهب آزادیبخش بحرین شده است که ادعا مینمود در تهران تمرکز داشته است. این اتهام در خصوص احتمال مداخله ایران در امور شیعیان بحرین، از ترس دولت بحرین از اکثریت شیعی آن ناشی میشود، به صورتی که در تحولات اخیر نیز دولت بحرین بارها ایران را به دخالت در امور داخلی خود متهم کرده است. گذشته از این حکومت بحرین برای تغییر بافت جمعیتی این کشور به نفع اهل سنت به مهاجران سنّی پاکستان، بنگلادش، اردن، و سایر کشورهای سنیمذهب تابعیت داده است. نکته مورد توجه عربستان در این زمینه ادعای ارتباط شیعیان ایران در تحولات اخیر با شیعیان بحرین در زمینه ایجاد سهم سیاسی شیعیان در سیاست بحرین و مهمتر از آن، تسری این جریانات به شیعیان کویت و عربستان است که چهبسا موجب ناامنی در عربستان و سایر کشورهای عربی گردد.
3. تسلط هر چه بیشتر عربستان بر اقتصاد بحرین بهخصوص صادرات نفتی این کشور
بحرین از نظر اقتصادی نیز بیشترین روابط را با عربستان سعودی و امارات متحده عربی داشته است که مهمترین دلیل برای اثبات این ادعا را میتوان ورود و خروج آزادانه سرمایه و پول از سوی کشورهای مذکور در این کشور دانست. مرکزیت بحرین در خطوط کشتیرانی خلیج فارس و تردد آزادانه کشتیها که اغلب به بنادر کشورهای ثروتمند جنوب خلیج فارس رفتوآمد میکنند، از مزایای سیاسی و اقتصادی این کشور محسوب میشود. علاوه بر این، وجود نفت و آلومینیوم در بحرین از عواملی است که اقتصاد آن را رونق بخشیده است. یکی از مهمترین ویژگیهای اقتصادی بحرین موقعیت خاص بازرگانی آن است و حدود یکچهارم درآمدش از راه بازرگانی و دادوستد به دست میآید و به طور کلی میتوان گفت که بحرین از نظر اقتصادی دو وجه مشخصه دارد: اول، وجه مربوط به اقتصاد نفتی و دوم، وجه مربوط به تجارت بینالمللی است که هر کدام ویژگی و مختصات جداگانه خود را دارد. در زمینه تولید صنایع نفتی نیز مسئولان بحرینی تلاش کردند صنایع متعددی را در کشور خود با همکاری و کمکهای بلاعوض کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و بهخصوص عربستان سعودی و کویت احداث نمایند. اهمیت بحرین بهعنوان شاهراه عبور کشتیها و لولههای نفتی تا جایی است که بسیاری از آمارها نشان میدهند بخش عمدهای از نفت مصرفی جهان از این منطقه عبور میکند و هرگونه ناامنی در این منطقه موجب گسترش بیثباتی در بازارهای نفتی خواهد شد؛ به همین سبب آمریکا نیز تلاش کرده است مهمترین پایگاههای نظامی خود را در این منطقه مستقر سازد و همکاری خود را با عربستان افزایش دهد.
در نهایت میتوان اینگونه ارزیابی کرد که با توجه به سوابق روابط ایران با عربستان سعودی و بحرین، هدف اصلی الحاق بحرین به عربستان، برهم زدن موازنه منطقهای به ضرر ایران بوده است. در این زمینه نیز میتوان به نقش ایالات متحده و روابط نظامی و تسلیحاتی این کشور با عربستان سعودی اشاره کرد که با الحاق بحرین به عربستان، پایگاه نظامی آمریکا در منطقه همچنان پابرجا خواهد ماند؛ از سوی دیگر، کنترل بازارهای نفتی نیز از سوی آمریکا و عربستان بهصورت جدیتری پیگیری خواهد شد. بنابراین عربستان تلاش دارد نفوذ ایران را در منطقه از چند جهت کاهش دهد؛ ازجمله بعد اقتصادی از طریق تسلط نسبی عربستان بر بازارهای اقتصادی و نفتی خاورمیانه، بعد نظامی بهصورت افزایش قدرت تسلیحاتی خود و همکاری نزدیکتر با آمریکا در پایگاههای نظامی آمریکایی در بحرین، بعد سیاسی بهصورت افزایش قدرت چانهزنی عربستان در مسائل منطقهای و مطرح کردن خود بهصورت قدرت اول منطقه و برادر بزرگ کشورهای عربی و در نهایت، کاهش نفوذ فرهنگی و قدرت نرم ایران در منطقه از طریق تسلط بر پاشنه آشیل کشورهای عربی یعنی شیعیان بحرین، عربستان و کویت؛ بنابراین میتوان گفت که عربستان سعودی در زمینه الحاق بحرین به کشور خود قصد دارد توازن منطقهای را به نفع خود برهم بزند و در این راه از ابزار آمریکا نیز بهره ببرد.
نظر شما