تداوم تلاش بارزانی برای اعلام استقلال و نقش مهم ترکیه


تداوم تلاش بارزانی برای اعلام استقلال و نقش مهم ترکیه
 
 
 
سه‌شنبه 11 اسفند 1394
 
 
 
مسعود بارزانی رئیس کنونی اقلیم کردستان عراق که از چند ماه پیش، مدت ریاست قانونی او پایان یافته و بنا به دلایل بسیار از جمله اختلافات حزبی عمیق، هنوز هم بر سر قدرت مانده، مهم‌ترین میراث‌دار جریان ناسیونالیستی کُردی در عراق است. به عبارتی دیگر، مسعود بارزانی فرزند ملامصطفی بارزانی (1979ـ1903) رهبر تاریخی کردهای عراق را باید به عنوان رهبری توصیف کرد که بیش از دیگر سران احزاب و جریانات سیاسی کُرد عراقی، بر پروژه‌ی اعلام استقلال و جدایی از عراق و تشکیل دولت کُردی، پافشاری می‌کند. اگرچه دیگر احزاب اقلیم کردستان عراق نیز دست کم به طور آشکار، با تشکیل دولت کُردی و جدا شدن از عراق مخالفت نمی‌کنند، اما با این حال، اغلب آنان بر این باورند که باید از منظری واقع‌بینانه به این موضوع نگریست و پیش از اعلام استقلال، به زیرساخت‌ها اندیشید.

نگاهی به قلمرو قدرت و اختیارات بارزانی
مسعود بارزانی رهبر «حزب دموکرات کردستان» (PDK) است. این حزب در سال 1946 میلادی و در زمانی که ملا مصطفی بارزانی برای کمک به قاضی محمد و پروژه‌ی «جمهوری مهاباد» به ایران آمده بود، تاسیس شد. جالب اینجاست که مسعود بارزانی هم در شهر مهاباد ایران زاده شده و به عبارتی دیگر، حزب دموکرات و شخص مسعود بارزانی، با هم به دنیا آمده‌اند. این حزب که نقش مهمی در مبارزات کردهای عراقی داشته، از آغاز تاسیس یعنی از 69 سال پیش تاکنون، تنها دو رهبر داشته است. یعنی در آغاز ملا مصطفی رهبر حزب بود و پس از وفات او، یعنی از سال 1979 تاکنون، کرسی رهبری در اختیار مسعود بوده است. در حال حاضر، نیچروان بارزانی، برادرزاده و داماد مسعود، نخست وزیر اقلیم کردستان و جانشین رهبر حزب دموکرات است، مسرور فرزند ارشد مسعود، رئیس سرویس اطلاعاتی اقلیم است و فرزندان دیگر مسعود نیز پست‌های نظامی و سیاسی مهمی در اختیار دارند. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم و فرمانده‌ی کل نیروهای پیشمرگ است و بر اساس اطلاعات موثق و رسمی که در رسانه‌های کُردی و عربی منتشر شده، تنها سه نفر از کل درآمدهای نفتی اقلیم کردستان عراق خبردار هستند که به ترتیب عبارتند از مسعود و نیچروان بارزانی و همچنین آشتی هورامی وزیر انرژی و منابع طبیعی اقلیم. به طور روشن می‌توان گفت که با وجود فعالیت احزاب مهمی همچون اتحادیه میهنی به رهبری مام جلال طالبانی، جنبش تغییر یا گوران به رهبری نوشیروان مصطفی و احزاب اسلامی و اصل تفکیک قوا و مجلس و نهادهای مدنی، قدرت سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی در اقلیم کردستان عراق، در دست بارزانی قبضه شده است و شاید به همین خاطر است که او، بیش از دیگران، از ایده‌ی ضرورت جدایی از عراق و اعلام استقلال، حمایت می‌کند.
مسعود بارزانی، از چند سال پیش و به‌ویژه پس از کنار رفتن مام جلال طالبانی ـ به خاطر بیماری ـ نقش برجسته‌تری در معادلات منطقه‌ای و جهانی پیدا کرده و دیدارهای او با مقامات درجه یک آمریکایی، اروپایی و عربی، از بارزانی، چهره‌ای به وجود آورده که ظاهراً نمی‌توان در مورد عراق و کردها، بدون رایزنی با او تصمیم گرفت.
در مورد مهم‌ترین موانع و نیز اثرگذارترین پیشران‌ها و آسان‌کننده‌های روند استقلال کردهای عراق، می‌توان به تفصیل سخن گفت و شاید بتوان در چنین نوشتار کوتاهی، فقط به بررسی نقش یکی از عوامل اثرگذار این پرونده پرداخت.

نیازهای بارزانی و حمایت‌های ترکیه
مسعود بارزانی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و نیز در حوزه‌ی کسب مشروعیت سیاسی و دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی، به حامیان بزرگی نیاز دارد و می‌توان گفت در چند سال اخیر و به‌ویژه پس از ظهور داعش و تهدیدات اثرگذار آن در عراق و سوریه، زمینه‌ی مناسبی فراهم شد تا بارزانی، مبارزات نیروهای پیشمرگ با داعش را به یک کارت مهم برای کسب مشروعیت و حمایت تبدیل کند. بر اساس آمارهای رسمی، در دو سال اخیر، نزدیک به یک هزار و پانصد نفر از نیروهای پیشمرگ تحت امر بارزانی در جنگ با داعش و دیگر گروه‌های افراطی و تروریستی، جان خود را از دست داده‌اند و علاوه بر آمریکا، ایران،  چند کشور عربی و تا حدودی ترکیه، چندین کشور اروپایی نیز، تسلیحات و مهمات اثرگذرای را در اختیار اقلیم کردستان عراق گذاشته و همچنین وظیفه‌ی آموزش نیروهای پیشمرگ را نیز بر عهده گرفته‌اند و سفر ده‌ها مقام مهم آمریکایی و اروپایی به اربیل، همه‌ی نور صحنه‌ی اقلیم کردستان عراق را بر چهره‌ی بارزانی تابانده است. اگر چه در این میان، ترکیه انتظارات اقلیم را برآورده نکرد و آنگونه که باید و شاید، به کمک کردها نشتافت، اما در دو حوزه‌ی مهم یعنی انتقال و فروش نفت اقلیم به بازارهای جهانی و لابی‌گری برای دخیل نمودن و سهیم کردن نسبی بارزانی در پرونده‌ی سوریه و معادلات دیپلماتیک، به او کمک کردند و علیه اظهارات بارزانی در مورد ضرورت استقلال کردها، از باب مخالفت درنیامدند.
ترکیه با استان دهوک ـ از قلمروهای مهم حزب دموکرات و بارزانی‌ها ـ همسایه است و با توجه به این که  نمی‌توان از عراق، ایران و سوریه، انتظار داشت که از استقلال کردهای عراقی حمایت کنند، مهم‌ترین همسایه و حامی منطقه‌ای بارزانی، ترکیه خواهد بود.

رفاقت با ترکیه یا اردوغان؟

ترکیه در گذشته و به‌ویژه در دوران زمامداری ژنرال‌ها و چهره‌های ملی‌گرا و حزب جمهوری خلق (CHP)، از مهم‌ترین مخالفین استقلال کردهای عراق بوده اما در حال حاضر چنین نیست. یکی از عواملی که می‌تواند به عنوان یک پیشران و فاکتور تقویتی و حمایتی مهم، در رسیدن مسعود بارزانی به آرمان‌هایش، موثر باشد، نقش ترکیه در این پرونده‌ی مهم منطقه‌ای است. در تحلیل این موضوع باید گفت: در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه (AKP) در ترکیه و به‌ویژه بر مبنای خط فکری احمد داوداوغلو در سیاست خارجی این کشور، نگاه و رویکرد آنکارا نسبت به عراق و کردهای عراق تغییر یافته است.
در رویکرد نوین ترکیه به اقلیم کردستان عراق، بنا به این دلایل، گسترش روابط به اربیل، ارزشمند و اجتناب‌ناپذیر است:
1. تقویت رابطه با اقلیم کردستان عراق، به‌ویژه در بعد امنیتی، بهترین تدبیر برای کنترل پ.ک.ک و موازنه‌ی بین کردها است.
2. اقلیم کردستان عراق، می‌تواند بهترین منبع انرژی فسیلی برای ترکیه باشد که از سویی نفت و گاز مورد نیاز این کشور را تامین می‌کند و از دیگر سو با انتقال و فروش آن به اروپا و دیگر کشورها، نه‌تنها مبلغ کلانی به عنوان حق ترانزیت عاید ترکیه می‌شود بلکه کمک می‌کند که این کشور را به یک هاب بزرگ انتقال نفت و گاز تبدیل کند و در کنار انتقال منابع ارزشمند کردها، نفت و گاز جمهوری آذربایجان نیز روانه شود و ترکیه در موقعیت اقتصادی بهتر و مطلبوتری قرار بگیرد.
3. رسانه‌ها و نهادهای مدنی و دینی غیردولتی ترکیه در کنار کارآفرینان و تاجران بزرگ این کشور، کاری کردند که اقلیم کردستان عراق به یک بازار بزرگ و ارزشمند برای مصرف کالاهای ترکیه‌ای تبدیل شود. در حال حاظر نه‌تنها لوازم خانگی و مواد غذایی و منسوجات ترکیه، بازار کردستان را در دست گرفته و گوی رقابت را از بازیگر مهمی همچون ایران ربوده‌اند، بلکه در حوزه‌های صدور خدمات مهندسی، ساختمان‌سازی و جاده‌سازی نیز، ترک‌ها نبض اقلیم کردستان را در دست گرفته‌اند و علاوه بر این‌ها، عامل مهم و حیاتی دیگری به نام «سبک زندگی» نیز وجود دارد که کردهای عراق را به ترکیه بسیار نزدکی کرده است و اگر در گذشته، ادبیات، فرهنگ، سینما و دیگر عناصر مهم زندگی فرهنگی و اجتماعی ایرانی و عربی برای کردهای عراق، جذابیت بیشتری داشت، در حال حاضر، کالای ترکیه‌ای و سبک زندگی ترکی تا حد زیادی جای آنها را گرفته و روز به روز بر شمار نوجوانان و جوانانی که زبان ترکی استانبولی را فراگرفته‌اند، افزوده می‌شود.
4. ارتباط با اقلیم کردستان عراق برای ترکیه فرصت طلایی و ارزشمندی ایجاد می‌کند تا به کمک کردها ظرفیت‌های اعراب سنی و ترکمان‌ها نیز مورد استفاده و حمایت قرار بگیرد.
با وجود اهمیت همه‌ی نکاتی که در بالا مورد ارزیابی قرار گرفت، ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که ارتباطی که در حال حاضر بین اقلیم و ترکیه وجود دارد، ارتباط بین کلیت اقلیم و کلیت شاکله‌ی سیاسی ترکیه نیست. چرا که در اقلیم، احزاب اتحادیه‌ی میهنی و جنبش تغییر به عنوان گروه‌های مهم نزدیک به ایران، با تعمیق روابط اربیل و آنکارا مخالفند و در دیگر سو، سه حزب مهم مخالف اردوغان در مجلس ملی ترکیه یعنی حزب جمهوری خلق (CHP) به رهبری کلچداراوغلو، حرکت ملی (MHP) به رهبری باغچلی و دموکراتیک خلق‌ها (HDP) به رهبری دمیرتاش، از تعمیق رابطه با اقلیم، حمایت نمی‌کنند. شاید از این منظر بتوان چنین گفت؛ رابطه‌ی موجود، یک ارتباط دوسویه بین حزب دموکرات کردستان و حزب عدالت و توسعه است و بعید نیست که در صورت افول هر کدام از این دو جریان، پرونده‌ی استقلال کردهای عراق هم به شکل جدی تحت تاثیر قرار بگیرد.