جایگاه ترانزیتیِ ترکیه و امنیت انرژی اروپا


جایگاه ترانزیتیِ ترکیه و امنیت انرژی اروپا


 
یکشنبه 8 دی 1392
 
 
 

به‌اعتقاد احمد داوود اوغلو، «ترکیه به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خاص خود دارای عمق استراتژیک است»، و به ‌همین دلیل باید در ردیف کشورهای منحصر‌به‌فرد قرار گیرد و به‌عنوان یک قدرت مرکزی محسوب شود. این دکترین بر‌این‌باور است که ترکیه باید نقش رهبری مناطق پیرامونی خود را به عهده گرفته و اهمیت استراتژیک جهانی برای خود کسب کند. یکی از عوامل تحقق این امر، نقش و جایگاه این کشور در مبادلات و ترانزیت انرژی از شرق به غرب است. این هدف که رضایت ایالات متحده را نیز به‌همراه دارد، همزمان تضعیف جایگاه کشورهای ایران و روسیه در منطقه خزر را نیز به‌همراه دارد.
به‌گونه‌ای کلی‌تر، از نظر آمریکایی‌ها، ترکیه می‌تواند کشورهای منطقه را وارد جامعه بین‌المللی کرده و امنیت انتقال انرژی خزر به اروپا را تأمین کند. همچنین در رابطه با ترکیه دو هدف استراتژیک مطرح است: نخست اینکه می‌بایست از بسته شدن راه‌های انرژی اوراسیا به روی آمریکا و غرب جلوگیری به‌عمل آورد، و دوم اینکه نباید آسیای مرکزی و قفقاز را تحت حاکمیت روسیه و ایران با‌نفوذ رو به گسترش آنها رها کند. از همین‌رو عوامل‌ ‌ژئوپلتیکی و ‌انرژی ‌در ‌سیاست منطقه‌ای ترکیه ‌در‌حوزۀ ‌خزر ‌نقش مهمی ‌دارد. ‌ترکیه ‌مایل ‌است‌ شرکت‌های این کشور ‌‌به ‌منابع ‌سرشار ‌دریای خزر ‌دسترسی داشته باشند. این‌کشور ‌همچنین ‌از ‌ساخت ‌خط لوله‌های جدید ‌در ‌خاک ‌خود ‌پشتیبانی ‌می‌کند؛ چرا که ‌کنترل ‌مسیرهای ‌ترانزیتی، ‌ناگزیر موجبات ‌افزایش ‌نفوذ ‌ترکیه ‌در ‌ماورای ‌قفقاز، ‌آسیای ‌مرکزی و خاورمیانه را به‌همراه دارد. از طرفی ‌تبدیل ‌شدن این کشور ‌به ‌مرکز ‌ترانزیت ‌نفت ‌و ‌گاز ‌به ‌اتحادیه ‌اروپا، ‌شانس ‌ترکیه ‌را ‌برای ‌عضویت ‌در ‌اتحادیه ‌اروپا ‌افزایش ‌خواهد ‌داد. ‌این کشور ‌به‌‌منظور ‌رسیدن ‌به ‌این ‌اهداف، ‌گاهی نیز ‌جنبۀ ‌زیست ‌محیطیِ ‌عبور ‌نفتکش‌ها ‌از ‌تنگه‌‌های ‌دریای ‌سیاه ‌را ‌مطرح ‌می‌کند.
ترکیه با افزایش 5/8 درصدی تولید ناخالص داخلی در سال 2011 (پس از افزایش 9 درصدی در سال 2010) و افزایش 50 تا 200 درصدی درآمد سرانۀ گزارش شده در طول 10 سال گذشته، سریع‌ترین رشد اقتصادی را در اروپا داشته است. اما رشد سریع این کشور، مشکلات مهم اقتصاد ترکیه (عمدتاً کمبود منابع انرژی و به خصوص نفت و گاز طبیعی) را پنهان نگه داشته است. لذا با رشد اقتصاد ترکیه، تقاضای انرژی این کشور نیز افزایش یافته است.
ترکیه در سال 2012، 91% از نفت و 98% از گاز طبیعی مورد نیاز خود را وارد کرده و این واردات در‌حال افزایش است؛ زیرا برآورد می‌شود مجموع تقاضای انرژی این کشور تا سال 2020، حدود 4% در سال افزایش پیدا کند. با وجود کمبود منابع انرژی در ترکیه، موقعیت استراتژیک آن بین تأمین‌کنندگان حوضه خزر و مصرف‌کنندگان اروپایی، این کشور را به جایگاهی مهم در انتقال منابع فسیلی تبدیل کرده و جذابیت آن را برای کشورهای اروپایی که می‌خواهند وابستگی منابع انرژی خود به روسیه را کاهش دهند، افزایش داده است. لذا امروزه ترکیه به کانون اصلی ترانزیت تقریبیِ 4 تا 6% از عرضه نفت دنیا تبدیل شده و تعدادی از شبکه‌های مهم انتقال گاز طبیعی و نفت را در اختیار دارد.

نفت
• خط لوله باکو- تفلیس- جیهان (2/1 میلیون بشکه در روز): میدان نفتی آذری- چراغ گونشلی در دریای خزر را به بندر جیهان ترکیه در جنوب شرقی ساحل مدیترانه متصل می‌کند.
• خط لوله کرکوک- جیهان (65/1میلیون بشکه در روز): میدان‌های نفتی عراق را به بندر جیهان متصل می‌کند.
• تنگه بسفر (تقریباً 3 میلیون بشکه در روز): نفت روسیه و دریای خزر را به بازارهای جهانی می‌رساند.

گاز طبیعی
• خط لوله باکو- تفلیس- ارزروم ( 05/1 تریلیون فوت مکعب): میدان گازی شاه دنیز را در بخش متعلق به آذربایجان در دریای خزر به ارزروم در شرق ترکیه اتصال می‌دهد.
• خط لوله جریان آبی (1/1 تریلیون فوت مکعب): شبکه توزیع گاز روسیه را به آنکارا متصل می‌کند.
• خط لوله تبریز- آنکارا (49 تریلیون فوت مکعب): ذخایر گاز طبیعی ایران را به ترکیه متصل می‌سازد. در‌این‌مورد، ارسال گاز به ترکیه همواره به‌دلیل قطع آن از سوی ایران و حملات پ.ک.ک در‌منطقه مرزی بین ایران و ترکیه با اختلال مواجه شده است.
• خط لوله رومانی- بلغارستان- ترکیه (630 تریلیون فوت مکعب): شبکه توزیع گاز روسیه را به استانبول متصل می‌کند.
• خط لوله ترکیه- یونان (420 تریلیون فوت مکعب): شبکه‌های گاز ترکیه و یونان را متصل کرده و امکان تبدیل شدن ترکیه به یکی از پل‌های ارسال گاز به اروپا را فراهم کرده است و انتظار می‌رود که این کشور به یکی از بخش‌های اصلی پروژه حلقه گازی جنوب اروپا تبدیل شود.
ترکیه گام‌های دیگری را نیز برای گسترش منابع و کاهش مشکلات انرژی خود برداشته است. تراکم تنگه بسفر، باعث شده تا ترکیه مسیرهای انتقال زمینی را ایجاد کند و به‌دنبال یافتن مسیرهای ارسال جایگزین باشد. یکی از این پروژه‌ها «کانال استانبول» است که به‌منظور کاهش ترافیک در تنگه و کاهش خطر حوادث دریایی، مسیری را برای رفت و آمد تعداد 160 کشتی در روز بین دریای سیاه و دریای مرمره ایجاد خواهد کرد. مسیر طراحی شده، ارسال نفت ترانزیت شده در بسفر را تا حد زیادی کاهش خواهد داد و یکی از شلوع‌ترین دروازه‌های دنیا را حذف خواهد کرد. هرچند این طرح در داخل کشور با مخالفت‌هایی درباره دامنه پیش‌بینی شده و منافع ناشی از کاراییِ آن مواجه شده است؛ اما قرار است که این کانال پس از هشت سال ساخته و با هزینه‌ای بیش از 10 میلیارد دلار در سال 2023 افتتاح شود. انتظار می‌رود که انجام مطالعات امکان سنجیِ آن دو سال طول بکشد که پس از آن نیز، فرایند مناقصه برای قرارداد ساخت- بهره برداری- انتقال، شش ماه به طول خواهد انجامید.
ترکیه به‌عنوان بخشی از تلاش‌های هماهنگ برای گسترش دامنۀ واردات انرژی خود و ایفای نقش «پل انرژی» برای اتحادیه اروپا در تعدادی از پروژه‌های انتقال گاز و نفت دریای خزر به اروپا نیز مشارکت دارد. طبق گفته وزارت خارجه ترکیه، «هدف این کشور برقراری جریان پیوسته و مطمئنی از منابع بیشتر هیدروکربن دریای خزر و خاورمیانه به سمت ترکیه و اروپا از طریق سرزمین ترکیه است». افزایش وابستگی اروپا به ترکیه نه تنها درآمد و اهمیت ترکیه را در عرصه منطقه‌ای افزایش می‌دهد، بلکه منابع انرژی این کشور را گسترش داده و به آنکارا امکان می‌دهد تا نیازهای انرژی خود را مرتفع نماید. شش طرح پیشنهادی موازی برای ارسال گاز و نفت به اروپا از میدان‌های گازی شاه دنیز وجود دارد که به‌طور بالقوه دارای منابع بیشتری از آسیای مرکزی و خاورمیانه هستند.

خط لوله‌های پیشنهادی نفت و گاز عبارتند از:
• خط لوله نابوکو (1/1 تریلیون فوت مکعب): در‌ ابتدا به‌عنوان خط لوله اصلی برای تنوع بخشی به تأمین گاز اروپا پیشنهاد شد که گاز عراق و دریای خزر را به قطب گاز اروپای مرکزی در «باوم‌ گارتن ان دِرمارچ» اتریش منتقل می‌کند. قرار بود که این خط لوله از خط لوله فعلی BTE در گرجستان یا خط لوله آتی عراق تغذیه کند یا از خط لوله موجود تبریز- آنکارا استفاده کند. اما اتمام ساخت خط لوله ترانس آناتولی در آینده‌ای نزدیک به احتمال زیاد به کار قسمت شرقی پروژه نابوکو پایان خواهد داد.
• خط لوله نابوکوی غربی (350 میلیارد فوت مکعب): در ابتدا به‌عنوان بخشی از خط لوله نابوکو بود، اعلام شروع ساخت خط لوله ترانس آناتولی باعث شد تا کنسرسیوم نابوکو، پروژه اصلاح شده‌ای را ارائه کند که فقط شامل بخش اروپایی خط لوله اصلی بود. پیش‌بینی می‌شود که این خط لوله از طریق خط لوله ترانس آناتولی تغذیه شود.
• خط لوله اتصال ترکیه- یونان- ایتالیا (10 میلیارد فوت مکعب): بخشی از خط لوله تکمیل شده ترکیه- یونان است، این توسعه برنامه‌ریزی شده خط لوله، یونان را به خط لوله اروپایی در جنوب ایتالیا متصل می‌کند.
• خط لوله گازی ترانس آناتولی (570 میلیارد فوت مکعب): بخشی از قسمت شرقی اصلی خط لوله نابوکو است، این لوله، گاز دریای خزر را از مرز گرجستان- ترکیه به مرز ترکیه- اروپا متصل می‌کند و انتظار می‌رود در‌صورت ساخت نابوکوی غربی به آن متصل شود.
• خط لوله سامسون- جیهان (1.5 میلیون بشکه در روز): این خط لوله پیشنهادی نفت خام از شمال- به جنوب امتداد دارد و سامسون در شمال ترکیه را به بندر مدیترانه‌ایِ جیهان متصل می‌کند. این خط لوله با فراهم کردن مسیر زمینی جایگزین به مدیترانه، ترافیک نفتکش‌ها را در بسفر کاهش می‌دهد.
از آنجائیکه خط لوله‌های موجود در اروپا برای نیازهای گازی اتحادیه اروپا در آینده کافی به‌نظر نمی‌رسد چند پروژه موازی متشکل از ترکیه، روسیه، آذربایجان و اروپای شرقی در‌حال انجام است. دو طرح موازی برای عرضه به اروپا وجود دارد، یک مسیر شمال- جنوب که گاز روسیه را از طریق خط لوله جریان آبی و خط لوله طراحی شده جریان جنوبی انتقال می‌دهد و مسیر شرق- غرب که گاز دریای خزر، آسیای مرکزی و نهایتاً کشورهای عربی را ابتدا از طریق خط لوله بهبود یافتۀ باکو- تفلیس- جیهان و سپس از طریق خط لوله طراحی شده ترانس آناتولی، پس از آن از طریق خط لوله اتصال ترکیه- یونان و سپس از طریق خط لوله طراحی شده نابوکوی غربی انتقال می‌دهد. دو پروژه‌ای که روسیه نیز در آنها مشارکت دارد (جریان شمالی و جریان جنوبی) حائز اهمیت هستند اما بر خواست اروپا برای گسترش منابع انرژی تأثیرگذار نیستند.
در صورت اتمام این پروژه‌ها، به دلیل کاهش سهم تأمین گاز مصرفی اروپا از طرف روسیه و کاهش کنترل مسکو بر شبکه خط لوله، نقش ترکیه در امنیت انرژی اتحادیه اروپا می‌تواند افزایش یابد.
ترکیه تمایل دارد تا واردات گاز از ایران را برای مصرف خود و تأمین خط لوله‌های بیشتر افزایش دهد اما گسترش بیشتر دامنۀ واردات گاز طبیعی اروپا از طریق ایران به‌دلیل وضع تحریم‌های اتحادیه اروپا (که از اکتبر 2012 اجرایی شده) منتفی شد. خط لوله پیشنهادی نابوکو در ابتدا قرار بود با گاز ایران تکمیل شود، زیرا این خط لوله بزرگ‌تر از آن به‌نظر می‌رسید که عرضه فعلی گاز آذربایجان از میدان‌های شاه دنیز بتواند به‌طور کامل آن را تأمین کند. اگر قرار است پروژه تاناپ- نابوکو برای ترکیه و اتحادیه اروپا توجیه اقتصادی داشته باشد، باید منابعی به‌غیر از میدان شاه دنیز آذربایجان (که قادر نیست این خط لوله 30 میلیارد متر مکعبی (1 تریلیون فوت مکعب) را پر کند) را در‌برگیرد. هرچند در دسترس‌ترین منبع به لحاظ تکنولوژیکی و لجستیکی، ایران است اما تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران (و نیز مناقشات باکو - تهران)، این امر را غیرممکن ساخته است و ترکمنستان را به محتمل‌ترین تأمین کننده دیگر تاناپ- نابوکو تبدیل کرده است.
توجه ترکیه به خط لوله‌های دیگر دریای خزر نه تنها ناشی از تمایل این کشور برای تبدیل شدن به پل انرژی جدید اروپا و تنوع بخشی به وارادات انرژی خود، بلکه به‌دلیل تمایل این کشور برای واردات مطمئن انرژی است؛ زیرا خط لوله عراق- ترکیه و خط لوله ایران- ترکیه برای آنکارا قابل اطمینان نیستند. به‌دلیل مشکلات فنی، حملات پ.ک.ک و قطع اعلام نشده گاز از سوی ایران، واردات گاز از ایران بارها به مقداری کمتر از مقدار تعهد شده در قرارداد یعنی 10 میلیارد متر مکعب در سال کاهش یافته است.
همچنین واردات گاز طبیعی از ایران نیز پر هزینه‌تر شده است. در مارس سال 2012، قیمت گاز ایران از 423 دلار به ‌ازای هر 1000 متر مکعب در سال 2011 به بیش از 500 دلار به‌ ازای هر 1000 متر مکعب افزایش یافت که از قیمت پرداختی ترکیه بابت گاز روسیه (418 دلار به ازای هر 1000 متر مکعب) و آذربایجان (282 دلار به ازای هر متر مکعب) بالاتر بود. به‌طور نسبی، ترکیه در سال 2012، 400 دلار در هر 1000 متر مکب برای گاز روسیه و 330 دلار در هر 1000 متر مکعب برای گاز آذربایجان پرداخت کرد. این اختلاف در‌مورد قیمت‌گذاری موجب شکایت ترکیه از ایران شد و به سرد شدن روابط بین دو کشور کمک کرد.
بنابراین، نزد مقامات آنکارا، جستجوی منابع در خزر و انتقال آنها به اروپا به‌عنوان یک «بازی بزرگ» جدید شناخته می‌شود و ترکیه را به یکی از شرکای موثر و مهم کشورهای اروپایی در تلاش برای کاهش وابستگی خود به‌منابع انرژی روسیه تبدیل می‌کند، تا ضمن تضمین امنیت انرژیِ خود و اروپا، بر اهمیتِ نقش و جایگاه استراتژیک و عمقِ آن صحّه گذارد.