تنش در روابط آنکارا ـ بغداد
تنش در روابط آنکارا ـ بغداد
یکشنبه 29 بهمن 1391

روابط سیاسی ترکیه و عراق از اواخر سال 2011 میلادی رو به تیرگی نهاده و در سال 2012 شاهد اوج تنش سیاسی در خط آنکارا ـ بغداد بودیم. اظهارنظرهای تند رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، علیه همتای عراقیاش، نوری المالکی و متهم کردن دولت وی به عدم رعایت عدالت در حکومتداری و اتخاذ رویههای دیکتاتوری، رفتهرفته سمت و سویی پیدا کرد که از سوی دولت عراق به عنوان مصداق مداخله در مسائل داخلی عراق تلقی شده و مالکی نیز همواره در برابر اردوغان مواضع تندی اتخاذ کرده و پاسخ یکایک انتقادات اردوغان را داده است.
عقبنشینی نیروهای نظامی آمریکا از عراق و تغییر معادلات سیاسی و امنیتی این کشور، اوضاع را پیچیدهتر کرد و پناه دادن ترکیه به طارق الهاشمی، تنش سیاسی بین این دو همسایه را افزایش داد.
در شرایطی که به نظر میرسید اردوغان عزم خود را جزم کرده تا یکهتاز میادین دیپلماتیک منطقه شده و از دیگر رقبا پیشی بگیرد، فاکتور دیگری وارد معادلات سیاسی این دو کشور شد که پیشتر نقش چندانی در تغییر مسیر روابط سیاسی بغداد و آنکارا نداشت. این عامل مهم، ارتقای سطح روابط سیاسی و اقتصادی ترکیه و اقلیم کردستان عراق است که در سال 2012 به اوج خود رسید و ترکیه در این مسیر چنان پیش رفت که آمریکا نیز رسماً به این موضوع معترض شد.
رسانههای ترکیه از این موضوع خبر دادند که باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا، به آنکارا پیام داده که ارتقای اغراقآمیز و ناگهانی روابط آنکارا و اربیل و فاصله گرفتن از دولت مرکزی عراق از دید واشنگتن اقدام پسندیدهای نیست. در ماه گذشته فرانسیس ریکاردئونه، سفیر آمریکا در ترکیه، نیز همین اظهارات را تکرار کرد و از ترکیه خواست تا در تعیین میزان روابط سیاسی و اقتصادی خود با اقلیم کردستان عراق تجدیدنظر کند.
موضوع ارتباط آنکارا و اربیل زمانی اهمیت حقیقی خود را آشکار میکند که سه فاکتور مهم در روابط کردهای عراق و دولت ترکیه را در نظر داشته باشیم: نخست؛ دولت ترکیه نشان داده که در تغییر رویه روابط سیاسی خود با دولت مرکزی عراق، به موضوع تفاوت مذهبی اهمیت ویژهای میدهد و به احتمال قریب به یقین اگر مالکی شیعه نبود، اردوغان تمایلی برای انتقاد از وی نداشت. کما اینکه در رفتار سیاسی دولت اردوغان در قبال تحولات عربستان سعودی و بحرین شاهد صحت این موضوع بودهایم. اقلیم کردستان عراق به ریاست مسعود بارزانی و نخستوزیری برادرزاده جوان او نچیروان، در حال حاضر بر مبنای تصمیمات شخص بارزانی اداره میشود و حزب اتحادیه میهنی (به رهبری طالبانی) نقش چندانی در هدایت سیاست خارجی اقلیم ندارد. بارزانیها از دیرباز و از دوران عثمانیان، با توجه به ارادت بزرگان این خاندان به تصوف نقشبندیه، همواره نظر مثبتی به ترکیه داشته و فاکتور اشتراک مذهبی و طریقتی، بارزانیها را به جریان اسلامگرای حزب عدالت و توسعه نزدیکتر نموده و مسعود بارزانی در آخرین کنگره این حزب در سال 2012 به عنوان یک مهمان ویژه به زبان کُردی سخنرانی کرد و مورد استقبال بیسابقه قرار گرفت. دوم؛ موضوع منابع نفتی اقلیم، در حال حاضر در روابط اربیل ـ آنکارا چنان نقش برجستهای یافته که میتواند در آیندهای کوتاه، حتی رویکردهای بنیادین آنکارا نسبت به موضوع دولت مستقل کُردی را تغییر دهد. ترکیه در حال حاضر نفت اقلیم را به صورت ترانزیت تانکری به دو پالایشگاه خود انتقال می دهد و بر آن است تا در آینده امکان انتقال نفت را از طریق یک خط لوله 360 کیلومتری به اروپا فراهم کند. سوم؛ بارزانی از طریق ارتقای روابط خود با آنکارا، از دیگر رقبای کُرد خود پیشی میگیرد و متقابلاً دولت اردوغان از طریق جلب رضایت بارزانی، امکان کنترل نسبی دیگر جریانات کردی همچون پ.ک.ک و تحولات شمال سوریه را پیدا میکند.
اهمیت توافقات نفتی اربیل و آنکارا به حدی است که نوری المالکی در سال 2012 مانع از فرود هواپیمای حامل تانر ییلدز، وزیر انرژی ترکیه، در فرودگاه اربیل شد. ییلدز که به قصد شرکت در «کنفرانس نفت کردستان» به اربیل سفر کرده بود به ترکیه بازگشت و دو روز پس از این ماجرا، مالکی در گفتگو با روزنامه حریت ترکیه اعلام کرد: «توافقات اقتصادی خارجیان با اربیل باید با هماهنگی و اجازه دولت مرکزی عراق صورت بگیرد.»
البته مالکی تنها سیاستمدار معترض به این روابط نیست و طالبانی هم در گفتگو با حسن جمال تحلیلگر روزنامه ملیت ترکیه گفت: «به کاک مسعود گفتهام نباید همه تخم مرغها را در سبد ترکیه بگذارد. این موضوع باعث میشود برخی کشورهای دیگر از جمله کشور مهمی که نمیخواهم نام آن را بیاورید، به این اقدام معترض شود.» کنایه روشن طالبانی نشاندهنده نگرانی او از واکنش ایران نسبت به روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق است و این موضوع حاکی از آن است که ترکیه نمیتواند اقلیم را بهراحتی به حیاطخلوت خود تبدیل کند.
نامق تان، سفیر ترکیه در آمریکا، در گفتگو با حریت و همچنین اردوغان در سخنرانی خود در پراگ، به این موضوع اشاره کردند که نگرانیهای آمریکا بیمعنی است و واشنگتن بهدنبال آن است که امکان فعالیت اقتصادی و تجاری در اقلیم کردستان را بهطور انحصار در اختیار خود داشته باشد. با این حال مجموع رویدادها و اظهارنظرهایی که به اجمال به آنها اشاره شد نشان میدهد که تنش در روابط آنکارا و بغداد، ظرفیت آن را دارد که به یک معضل سیاسی مهم در منطقه تبدیل شود و جالب اینجاست که به گواه اغلب تحلیلگران صاحبنظر ترکیه، این ایران است که میتواند با رایزنی و میانجیگری دیپلماتیک خود، تا حد زیادی از تنش مزبور بکاهد.
نظر شما