جایگزینهای حزب عدالت و توسعه در ترکیه
چهارشنبه 2 بهمن 1392

حزب عدالت و توسعه، در سال 2001 توسط رجب طیب اردوغان بنا نهاده شد که مبتنی بر اسلامگرایی پیشرفته و معتقد به اصول سکولاریسم و لائیسم در ترکیه است. این حزب با پسوند اسلامی شناخته میشود اما اعضای آن رفتار خود را مبنی بر بازار آزاد و رابطه حسنه با اتحادیه اروپا و آمریکا قرار دادهاند. این حزب در انتخابات سال 2002، اکثریت 34.29٪ را در بیشتر نقاط ترکیه به خود اختصاص داد و تا کنون همچنان قدرت را در دست دارد. در این مدت، دستاوردهای بزرگی را برای حزب و ملت ترکیه به ارمغان آورده است، ولی در سالی که گذشت اتفاقاتی رخ داد که جایگزینهای AKP در عرصه سیاسی ترکیه را مطرح کرد. از این اتفاقات میتوان به تصویب شدن تغییرات قانون اساسی، طرح تغییر ساختار مجمع عالی قضات و دادستانها، قانون جدید سقط جنین، اقدامات پارک گزی و اخیراً نیز فساد مالی بهوجود آمده اشاره کرد. علاوهبر این در ترکیه به عنوان کشوری که خود را نمونهای از دموکراسی به دنیا معرفی میکند بیش از 10 سال است که چرخش جدی در حاکمیت صورت نگرفته است و این مسئله باعث نگرانی از اقتدارگرایی حزب حاکم ترکیه شده است که به نوعی میتوان فساد مالی اخیر را نیز ناشی از همین عدم چرخش قدرت دانست.
مسئلهای که در اینجا مطرح میشود این است که چه کسی و یا چه حزبی میتواند جایگزین حزب عدالت و توسعه در ترکیه شود و آیا اصولاً امکان این جایگزینی وجود دارد؟
در این قسمت شایسته است تا از موانع سر راه حزب عدالت و توسعه برای ماندن یکتنه در قدرت صحبت کنیم:
ـ اول از همه باید خاطرنشان کرد که در جهان کنونی که دموکراسی یکی از اصول قابل قبول دولتها و ملتها مطرح شده است یک حزب به تنهایی نمیتواند سالیان دراز بر اریکه قدرت تکیه بزند. مردم ترکیه نیز به این امر واقف هستند و از آنجاییکه خود را یک کشور دموکرات میدانند بیش از این نمیتوانند سیاستهای تکراری حزب حاکم را تحمل کنند. به همین دلیل است که اکثر نظریهپردازان ترک، معتقدند فرایند دموکراسیسازی در ترکیه با مشکل مواجه شده است.
ـ مسئله دوم و مهمتر از موضوع اول مشکل اقتصادی است. هرچند دولت اردوغان و حزبش بیشترین کارها را در بخش اقتصادی انجام داده و خدمات بیشماری را برای بهبود اقتصاد ترکیه با موفقیت به پایان رسانده است ولی آمار و ارقام این روزها نشان از افت اقتصادی ترکیه دارد. این موضوع با تصمیم بانک فدرال مبنی بر کاهش جریان وجوه ارزی از بازارهای در حال ظهور ترکیه، شروع شد که این مسئله تاثیر منفی در شاخصهای کلان اقتصاد ترکیه گذاشته است.
ـ موضوع بعدی، سیاست خارجی ترکیه بهخصوص تصمیماتی که در مورد سوریه گرفته است، میباشد. از زمانیکه بحران سوریه شروع شده است حزب عدالت و توسعه بهخصوص شخص اردوغان موضعگیریهای شدیدی علیه بشار اسد گرفته است و این مسئله به اینجا ختم نشده و اردوغان کمکهای تسلیحاتی بیشماری به مخالفان دولت بشار اسد کرده که این امر در داخل ترکیه باعث رنجش بخشی از مردم شده است.
اگر بخواهیم از جایگزینهای حزب عدالت و توسعه سخن بگوییم دو حزب بیش از همه قابل ذکر و مهم جلوه میکنند. حزب جمهوریخواه خلق ترکیه (CHP) و حزب حرکت ملی (MHP).
حزب جمهوریخواه خلق ترکیه: در تاریخ 9 سپتامبر سال 1923 توسط مصطفی کمال آتاتورک با نام "حزب خلق" تاسیس شد. این حزب؛ جمهوریت، مردمگرایی، منافع ملی و سکولاریسم را به عنوان چهار اصل بنیادی حزب به تصویب رساند. در سراسر دهه 1970 حزب جمهوریخواه خلق پیرو ایدئولوژی چپ دموکراتیک بود و برای تغییر جهت از طریق اصلاحات اجتماعی تلاش میکرد. در این فرایند، CHP از حزب دولتی به حزب مردمی و همچنین از حزب حفظ نظم موجود به حزب تغییر وضع موجود تبدیل شد. این حزب اکنون نیز همین رویه را دنبال میکند و به عنوان قویترین رقیب حزب عدالت و توسعه شناخته میشود. ولی چرا حزب جمهوریخواه خلق نتوانسته قدرت را به دست گیرد؟ در پاسخ به این سوال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) تمایل بیشتر اقشار ضعیف جامعه ترکیه و همچنین روستانشینان این کشور به حزب عدالت و توسعه. آبشخور این موضوع را هم میتوان در شعارهای سیاسی حزب AKP پیدا کرد و هم در این معادله که این قشر بیشتر شامل افراد مذهبی و معتقد به اسلام است که خود را بیشتر به حزب اسلامگرا نزدیک میبینند.
2) عدم وجود رهبری محبوب در راس قدرت حزب جمهوریخواه خلق.
3) ضعف در گزینش افراد سرشناس و محبوب در مجلس ترکیه از جانب حزب مزبور.
4) تکیه بیش از اندازه بر اصول اولیه حزب و ساختار بسته آن در هدفگذاری.
5) نداشتن برنامه بلندمدت برای تصاحب قدرت در ترکیه.
6) فاصله گرفتن از دین و اعتقاد عمیق به لائیسم در حالی که جامعه ترکیه را اکثریت مسلمان تشکیل میدهد.
این حزب از 1950 قدرت خود را در عرصه انتخابات ترکیه از دست داده است ولی با این وجود رقیب اصلی حزب حاکم در ترکیه میباشد.
حزب حرکت ملی: حزب حرکت ملی در سال 1969 توسط آلپ ارسلان تورکش تاسیس شد. در دهه هفتاد میلادی بزرگترین سنگر نیروهای پانترکیست به نام گرگهای خاکستری در ترکیه بود. حزب حرکت ملی تا انتخابات سال 1999 نتوانست پیروزی چشمگیری در عرصه سیاست انتخاباتی نشان دهد. ولی توانست در انتخابات آوریل 1999 پس از سالها با اقتدار بیشتری وارد پارلمان شود و با داشتن 129 کرسی در پارلمان در دولت ائتلافی بِلند اجویت شرکت کند. حزب حرکت ملی در انتخابات سال 2007 نیز توانست با کسب 14درصد آرا بیش از 70 نماینده وارد مجلس نماید.
از اصول اساسی این حزب، پایبندی به سنتهای دیرین ترکیه و کمک به جوامع ترکنشین به مانند ترکهای قفقاز و ترکان اویغور چین است. حزب هماکنون توسط باغچهلی اداره میشود و یکی از آلترناتیوهای حزب عدالت و توسعه برای تصاحب قدرت بهشمار میرود.
ولی موضوع قابل ذکر در اینجا این است که آیا این احزاب میتوانند قدرت را در ترکیه تصاحب کنند یا نه؟
باید قبول کرد که از این به بعد عرصه انتخاباتی ترکیه، میدان رقابت بین 3 حزب: AKP, CHP, و MHP است و حزبهای دیگر از جمله DP و یا ANAP در شرایط کنونی نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. با توجه به دلایلی که در مورد حزب CHP مطرح شد تصاحب کامل قدرت توسط این حزب امری دشوار به نظر میرسد. بهخصوص مسئله دین در اینجا مهم جلوه میکند. برخلاف CHP، حزب حرکت ملی دین را یکی از اصول خود قبول کرده است. علاوهبر این حزب MHP، در تاریخ 40 ساله خود فعالیتهای به مراتب بیشتر و تاثیرگذارتری نسبت به سایر احزاب موجود در صحنه سیاسی ترکیه داشته است که این موضوع موقعیت برتری را به این حزب میبخشد. یکی دیگر از نقاط قوت این حزب وجود افراد معروف و باسابقه در دستگاه حکومتی کشور ترکیه است که خود را مدیون و وابسته به این حزب میدانند.
ولی این حزب برای رسیدن به قدرت با مشکلات عدیدهای روبهرو است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) نداشتن برنامه منسجم و مطابق با نیازهای روز شهروندان ترک
2) عدم وجود سیاست کلی در مورد کشور به خصوص طرحهای اقتصادی
3) نداشتن پشتوانه مالی (این یکی از دلایلی است که از طرف خود حزب نیز اشاره میشود).
4) بیاعتنا بودن نسبت به زنان جامعه ترکیه در مقایسه با دو حزب رقیب و نداشتن برنامه خاص برای زنان
5) مشکل رهبری؛ در نگاه مردم ترکیه رهبر حزب حرکت ملی (باغچهلی) هنوز به عنوان مامور سازمان اطلاعاتی ترکیه شناخته میشود که این موضوع از محبوبیت وی میکاهد.
سناریوهای پیشرو
با توجه به اتفاقاتی که در ترکیه رخ داده است، این احتمال وجود دارد، دولتی که در آینده تشکیل خواهد شد دولتی ائتلافی باشد. در اینجا سعی میشود تا شکلی از این دولت ائتلافی ارائه گردد.
مدل اول: محتملترین شکل از ائتلاف، ائتلاف حزب حاکم یعنی حزب عدالت و توسعه با حزب حرکت ملی است. به دلیل اشتراکات در ریشههای تاریخی و اسلامی این ائتلاف به واقعیت نزدیکتر میباشد. از آنجاییکه این دو حزب مشکل عقیدتی خاصی ندارند ائتلاف این دو حزب محتملتر است و با توجه به اینکه حزب عدالت و توسعه در چند سال اخیر در عرصه سیاست خارجی خود به «نوعثمانیگری» روی آورده است و یکی از اصول اصلی حزب حرکت ملی نیز همین موضوع میباشد؛ این دو حزب در ظاهر به هم نزدیکتر میباشند.
مدل دوم: ائتلاف حزب جمهوریخواه خلق با حزب حرکت ملی. تنها وجه اشتراک میان این دو حزب وجود رقیبی به نام حزب عدالت و توسعه میباشد که از نگاه برخی کارشناسان میتوانند در صورت ائتلاف حریف خود را پشت سر بگذارند. از لحاظ ایدئولوژی نیز میتوان پیوند کوچکی میان این دو حزب پیدا کرد؛ گنجاندن مردمگرایی در اصول حزب جمهوریخواه خلق و رجوع به سخنان آتاتورک در مورد ملت و ملیت، این حزب را به حزب حرکت ملی میتواند پیوند بزند. ولی همانطور که در ابتدای سخن نیز گفته شد، اگر ائتلافی بین این دو حزب انجام بگیرد نه به خاطر مسائل ایدئولوژی و اعتقادی، بلکه به یک دلیل قوی سیاسی انجام خواهد گرفت و آن پشت سر گذاشتن حزب عدالت و توسعه است.
به نظر میرسد به دلیل اختلافات عمیق دو حزب جمهوریخواه خلق و حزب عدالت و توسعه هیچ ائتلافی (در آینده نزدیک) ترکیه بین این دو حزب صورت نخواهد گرفت.
نظر شما