زلزله مهاجرت معکوس در سرزمین‌های اشغالی


زلزله مهاجرت معکوس در سرزمین‌های اشغالی
 
 
 
چهارشنبه 3 دی 1393
 
 
 
مهاجرت به‌معنی ترک سرزمین اصلی و دیار مادری خود با هدف اسکان در شهر یا سرزمین دیگر است که این اقدام می‌تواند به‌دلایل مختلفی همچون اهداف اقتصادی، سیاسی، و یا حتی دینی انجام شود. برهمین‌اساس درصورت بازگشت مهاجران به وطن اصلی خود پدیده جدیدی شکل می‌گیرد که از آن به‌عنوان مهاجرت معکوس یاد می‌شود.
رژیم صهیونیستی نیز با پدیده مهاجرت ارتباط معناداری دارد و اصولاً برپایه ترغیب افراد و گروه‌های مختلف برای مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی شکل گرفته است. بااین‌حال در سال‌های اخیر و پس از شکست‌های مفتضحانه رژیم صهیونیستی از حماس و همچنین حزب‌الله لبنان و آسیب‌پذیری بالای مناطق اشغالی دربرابر راکت‌های نه‌چندان پیشرفته آنها، نه‌تنها آمار مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی کاهش چشمگیر داشته، بلکه با افزایش مهاجرت معکوس عملاً این رژیم بنیان خود را درمعرض تهدید می‌بیند.
نشریه فارین پالیسی آمریکا اخیراً گزارشی را براساس آمارهای اداره مهاجرت رژیم صهیونیستی تهیه کرده است که طبق آن در خوش‌بینانه‌ترین حالت حدود 750 هزار نفر یا به‌عبارت بهتر بیش از ده درصد جمعیت این رژیم در خارج از اسرائیل اقامت دارند. این درحالی است که منابع مستقل آماری بسیار بیش از این را اعلام می‌کنند. اعلام این موضوع به‌معنی آن است که بیش از ده درصد جمعیت اعلامی رژیم صهیونیستی بیش از یک سال است که در خارج سرزمین‌های اشغالی اقامت داشته‌اند.
همچنین براساس نظرسنجی جدیدی که توسط روزنامه هاآرتص انجام شده است بیش از یک‌سوم ساکنان سرزمین‌های اشغالی نیز خواهان ترک این مناطق هستند. آمارهای مشابه هم از تمایل جوانان که نیمی از جمعیت این رژیم را تشکیل می‌دهند برای زندگی در خارج حکایت دارند. براساس آمار اداره مرکزی رژیم صهیونیستی، این گروه که اغلب دارای تحصیلات دانشگاهی هستند کمتر به هویت صهیونیست پایبند هستند و بیشتر به‌دنبال اهداف مادی و فرصت‌های شغلی و تحصیلی، خواهان ترک اسرائیل و مهاجرت به کشورهایی همچون آمریکا، استرالیا، کانادا و آلمان هستند.
آمارهای دیگر هم نشان می‌دهد میل مهاجرت در میان اسرائیلی‌هایی که خارج از سرزمین‌های اشغالی متولد شده‌اند نیز به‌شدت بالاست و این افراد که چهل درصد کل جمعیت این رژیم را تشکیل می‌دهند اغلب ترجیح می‌دهند یا به کشور خود برگردند و یا به دیگر کشورهای غربی مهاجرت کنند؛ برای مثال بخش قابل توجهی از جامعة رژیم صهیونیستی را مهاجران روسی تشکیل می‌دهند که پس از فروپاشی شوروی با انگیزه‌های اقتصادی به این سرزمین مهاجرت کرده‌اند و اکنون به‌دلایل مختلف ازجمله اقتصادی مجدداً در فکر ترک منطقه هستند.
این موضوع برای دیگر ساکنان مناطق اشغالی هم صادق است و براساس نظرسنجی‌های انجام‌شده حدود شصت درصد از صهیونیست‌ها ضمن تماس با سفارت‌های خارجی برای گرفتن تابعیت دوم اقدام کرده‌اند که نشانه‌ای از تمایل این افراد برای فرار از اسرائیل است.
دلایل مختلفی برای مهاجرت معکوس صهیونیست‌ها ذکر می‌شود، اما برخلاف تصور عمومی، عوامل اقتصادی و ایدئولوژیک بیش از نگرانی‌های امنیتی ناشی از حمله راکتی فلسطینی‌ها، در خروج ساکنان مناطق اشغالی از اسرائیل مؤثر است. بیشترین دلیلی که ازسوی صهیونیست‌ها برای مهاجرت ذکر می‌شود وضعیت نامناسب این رژیم برای یک زندگی آرام و مطلوب است. 
علاوه‌بر اقتصاد وجود اختلاف طبقاتی و تبعیض‌های آشکار میان گروه‌های مختلف یهودیان، عامل مهم دیگری است که در سرخوردگی شهرک‌نشینان و تمایل آنها به خروج از سرزمین‌های اشغالی مؤثر است. با توجه به ماهیت تأسیسی رژیم صهیونیستی، جامعه اسرائیل از ترکیب ناهمگونی از یهودی‌ها (75 درصد)، اعراب (بیست درصد)، و دروزی‌ها و سایر مذاهب (پنج درصد) تشکیل شده است. برهمین‌اساس یهودی‌ها که خود را از اعراب برتر می‌دانند تبعیض‌های زیادی را علیه آنها اعمال می‌کنند. ازسوی‌دیگر در میان خود یهودیان نیز، یهودیان اشکنازی (با منشأ کشورهای غربی) خود را از یهودیان سفاردی (شرقی‌تبار) برتر می‌دانند و بهترین موقعیت‌های شغلی را نصیب خود می‌کنند.
این موضوع سبب شده تا جامعه اسرائیل با گذشت بیش از شش دهه، نتواند گروه‌های مختلف را حول تعریف واحدی از هویت اجتماعی متمرکز کند که تسریع روند مهاجرت معکوس افراد مختلف یکی از عواقب ناگوار این وضعیت است.
برآیند شرایط فوق سبب شده تا رژیم صهیونیستی با یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های حیات خود مواجه شود و ازیک‌سو با توقف مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی و ازسوی‌دیگر با گسترش روند مهاجرت معکوس، ‌عملاً موازنه جمعیتی این رژیم بیش از پیش به نفع اعراب و فلسطینی‌ها تغییر کند.