مناسبات ترکیه و سوریه در بحران
مناسبات ترکیه و سوریه در بحران
چهارشنبه 27 مهر 1390

بروز و ظهور بحرانهای منطقهای این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که بهراستی ساختار امنیت بینالمللی کدام است و روندهای اساسی که تکلیف امنیت در این عرصه را تعیین مینمایند چیست؟
آنچه مسلم است شرایط تازهای پدیدار شده که ماهیت گفتمان و روشهای راهبردی در جهان را تغییر داده و معادلات راهبردی آن ضرورتاً با اصول و مبانی و قواعد پیشین حلوفصل نمیشوند، دولتها آزادی عمل گذشته در برخورد با موضوعات داخلی و حل بحرانها و اعتراضات مردمی با روشهای سخت را نداشته و دخالتهای بینالمللی شرایط جدیدی را وضع کرده که یکی از آنها دخالت مستقیم و نظامی توسط قدرتهاست که نمونههای آن در حال افزایش است.
نتیجه اینکه در سطح تحلیل کلان دخالت نهادهای فراملی آشکار و پنهان تصمیمگیر و استراتژیستهایی که سناریوهای جهانی و منطقهای را ترسیم کرده و تغییرات و تحولات عمده را با استفاده از ظرفیتهای اساسی فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی کارگردانی و مدیریت میکنند امروز بیش از پیش آشکار و عملیاتی شده است.
موضوع خاورمیانه نیز که از مناطق حساس و تأثیرگذار بر نظم جهانی تلقی میگردد، در این مقوله قابل ارزیابی است و به قول برژینسکی، تحلیلگر مشهور یهودی، سناریوی این منطقه با تقویت ناتو و بهعهده گرفتن نقش فعال توسط آمریکا در خاورمیانه بهخصوص مسئله اسرائیل و فلسطین و صورتبندی جدیدی از یک راهبرد کارا و مؤثر برای مقابله با نفوذ اسلام سخت تکمیل میگردد.
یکی از این راهکارها طرح خاورمیانه بزرگ با هدف تغییر نظم موجود در منطقه و مهندسی مجدد آن بهظاهر با خواست مردمی و نظارت قدرتهای بزرگ میباشد که بهنظر میرسد شرایط بهوجودآمده فرصتی را برای استفاده از امواج تغییر در منطقه بهوجود آورده است.
تبعاً بروز حوادث در سوریه یکی از قطعات این پازل بزرگ محسوب میگردد که قرار است تغییرات عمدهای در آن رخ دهد تا بهنوعی روند اساسی تغییرات بعدی و سیاستهای جهانی در منطقه را تسهیل نماید، اما کشور ترکیه که بهعنوان بازوی اجرایی این طرح بزرگ و بهعنوان مرکز دیپلماسی منطقهای و دولتمحور از طرف آمریکا انتخاب شده، فعالیتهای میانجیگرانه خود را برای کنترل موضوع در چندین جبهه آغاز نمود.
ابتدا با باز گذاشتن مرزهای خود به روی پناهندگان سوری، جدیت خود را برای ورود به این بحران، به دنیا و بهخصوص دولت بشار اسد نشان داد. قدم بعدی انجام رایزنیهای سیاسی و استفاده از ظرفیتهای رسمی و غیررسمی برای جلب رضایت دولت اسد به انجام مذاکره با مخالفان و استفاده از زمان برای انجام اصلاحات گام به گام و دریافت مشوقهای جهانی با تضمین ترکیه نظیر سرمایهگذاری پلکانی منطبق با اصلاحات صورتگرفته توسط دولت سوریه بود که نتایجی را در بر نداشت.
متعاقب آن دولت ترکیه سعی نمود اقدامات میانجیگرانه خود را مؤثر جلوه داده تا جلوی تصمیمات سخت شورای امنیت علیه سوریه را گرفته و یا حداقل به تأخیر اندازد.
همزمان ترکیه با برگزاری نشستهایی برای مخالفان در استانبول و ایجاد هماهنگی بین مخالفان، سعی در آرام نمودن اوضاع و جلب اعتماد گروههای ذینفوذ سوری نمود تا با اتخاذ روشی میانه و معتدل از قبیل برقراری ارتباط با مخالفان و دولت سوریه مسیر را برای شروع تدریجی اصلاحات باز نماید.
اما بهنظر میرسد ترکیه به این نتیجه رسیده همانطور که نتوانست از گسترش بحران در موضوع جنگ عراق حتی با دادن وعده پناهندگی به خانواده صدام جلوگیری نماید، موضوع سوریه هم بهتنهایی و با دخالت میانجیگرانه قابل حل نیست و نیاز به دخالت جدیتر وجود دارد و از طرفی ورود سوریه به مرحله تهدیدات لفظی و اولتیماتوم به آتش کشاندن منطقه و بستن آبراههای بینالمللی در صورت حمله به خاک سوریه باعث گردید اردوغان، نخستوزیر ترکیه هم با اتخاذ راهبردهای حساس و پیچیدهای نظیر تحریم یکجانبه سوریه از طرف ترکیه بازی را به چالشهای جدیتری کشانده و با انجام مانور نظامی در مرزهای مشترک اوضاع را وارد مرحله تخاصمآمیز نماید که قطعاً تبعات سنگینی برای هر دو طرف در بر خواهد داشت.
جمعبندی
1. ترکیه علیرغم محدودیتهای بهوجودآمده در تأثیرگذاری بر بحران سوریه با زیر پا گذاشتن اصول سیاست خارجی خود بازی را ادامه خواهد داد تا همسو با نقش تعریفشده برای این کشور در طرح خاورمیانه در راستای سیاستهای منطقهای غرب و آمریکا حرکت کرده و از دل تهدید بهوجودآمده برای خود فرصتهایی را خلق نماید. اگر به سیاست خارجی ترکها در سالهای گذشته نگاه کنیم متوجه میشویم که اردوغان در این راه پیرو تورگوت اوزال، رئیسجمهور این کشور، در دهه 1990 است که در آن سالها اوزال تلاش کرد با ورود به جنگ کویت تعریفی جدید از نقش ترکیه در مناسبات منطقهای ارائه دهد.
2. ترکیه با در نظر گرفتن ارتباط خوبی که با اخوانالمسلمین و شورای مخالفان سوریه دارد، امیدوار است با سقوط بشار اسد شرایط جدیدی برای استقرار دولتی غیرعلوی با مدل سکولار و غربی در سوریه مستقر شود که موجب گسترش عمق استراتژیک ترکیه و ارتقاء سطح امنیتی آن در مقابل کردها گردد.
3. آمریکا در منطقه خاورمیانه سه هدف اصلی حفظ سلطه سنتی غرب در این منطقه، دسترسی آسان به منابع نفتی، تضمین امنیت اسرائیل و سرکوب عوامل ضدآمریکایی را دنبال میکند و ترکیه میتواند در سه حوزه فوق نظیر تضمین امنیت انرژی، ممانعت از گسترش اسلامگرایی افراطی با ارائه الگوی اسلام آمریکایی و در نهایت ایجاد ثبات در منطقه نقشی اساسی ایفا نماید.
4. در نهایت اینکه بهنظر میرسد ترکها پس از اجرای گزینههایی از قبیل تعامل سازنده و ارائه امتیازات مختلف و یارگیریهای سیاسی در ابتدای بحران سوریه، اکنون همجهت با آمریکا و اروپا تمام گزینهها را بر روی میز دارند؛ یعنی از ارتباط سازمانیافته با مخالفان گرفته تا تحریم اقتصادی و همچنین احتمال ایجاد منطقه حائل در مناطق مرزی مشترک بین دو کشور به بهانه پیشگیری از خشونت و کشتار مخالفان توسط دولت بشار اسد و انجام اقدامات بازدارنده نظامی مؤثر برای رسیدن به هدف و اعمال نفوذ بر بحران سوریه بهرهبرداری خواهند نمود.
نظر شما