رویکرد کشورهای منطقه نسبت به نیروی بعثی ـ تکفیری (داعش) و آینده این گروه

با مداقه در ظهور و افول جنبشهای تروریستی مانند القاعده و طالبان، این جمعبندی حاصل میشود که شکلگیری و نضج جنبشهای تروریستی در منطقه خاورمیانه روندها و پویشهای مشابهی دارند، به طوری که با هدف کوتاهمدت کشورهای منطقه و فرامنطقهای برای مقابله با یک بازیگر و دستیابی به منافع ملی در سیاست خارجی، تولد و یا تقویت یک جریان با کمک مالی، معنوی و تجهیزاتی کشورهای منطقه صورت میگیرد، اما با قدرتگیری آن جریان و بازتعریف اولویتها و اهداف جنبش از سوی سران آن، تغییر مسیر و رویکرد جنبش از حامیان آن اتفاق میافتد تا در مدت کوتاهی دوستان قبل به دشمنان حال تغییر چهره دهند.
این تجربه سیاسی در مورد دولت اسلامی عراق و شام نیز صدق میکند، به طوری که کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس با هدف سقوط نظام حاکم سوریه، تضعیف حاکمیت عراق و کاهش قدرت و نفوذ ایران در منطقه به حمایت و تجهیز نیروی بعثی ـ تکفیری که بعد از سال 2007 بهشدت ضعیف و ناتوان شده بوده پرداختند، این جنبش از ضعف حاکمیت عراق و سوریه بهره برده و به تقویت خود پرداخت و با تصرف شهرهایی مانند موصل و تقویت مالی تا 450 میلیون دلار این گروه تروریستی عملاً دیگر به حمایت مالی حامیان خود محتاج نبود و زمینه واگرایی و تغییر سیاست این گروه از ریاض و آنکارا فراهم شد، به طوری که ترکیه که تا چندی قبل ارتباط قوی امنیتی و اطلاعاتی با این گروه تروریستی داشت و حتی غنیمتهای جنگی بهدستآمده مانند نفت را در جنگ سوریه از آنها خریداری میکرد و اجازه استفاده از سرزمین خود را در جنگ سوریه به این گروه میداد، هماکنون شاهد تهدیدات سرزمینی این گروه تروریستی است تا اردوغان ضمن محکومیت اقدامات این گروه، از مبارزه با تروریسم سخن میگوید.
جهتگیری ریاض نیز تفاوتی با رویکرد آنکارا نداشته است. با ادعای ابوبکر بغدادی در ایجاد خلافت اسلامی در عراق و دعوت مسلمانان متخصص به محدوده سرزمینی تحت قدرت خود و احتمال تسری خشونت و ناامنی به درون مرزهای سرزمینی عربستان و نیز نزدیکی مواضع ایران بهعنوان رقیب منطقهای آن و آمریکا، ریاض از انهدام یک گروه تروریستی وابسته به داعش پرده برمیدارد.
رویارویی نظامی دو گروه داعش و النصره در شهرهای رقه و دیرالزور در شرق سوریه، نمایشی از تقابل عربستان و ترکیه با این گروه است؛ خاصه آنکه شاهد تولد و تقویت گروههایی مانند جبهه اسلامی، جیش المجاهدین و جبهه انقلابیون سوریه علیه نیروی بعثی ـ تکفیری (داعش) هستیم، به طوری که سخنگوی این گروه تأکید کرده که این گروه متشکل از گردانهای نورالدین الزنکی و گردان الانصار و برخی دیگر از گروههای کوچک است که بهدنبال آزادسازی منطقه حلب و ادلب و حومه آنها از دست داعش میباشد که ناظران سیاسی پیگیری این سیاست را دور باطلی میدانند در دفع خطر این نیروی بعثی ـ تکفیری و تولد گروههای تروریستی دیگر.
پیشبینی میشود در شرایط حاضر با قطع حمایت کشورهای حامی این گروه بعثی ـ تکفیری و تطویل جنگ فرسایشی در عراق و سوریه و مصرف منابع مالی بهدستآمده، شاهد افول قدرت داعش در این قسمت از خاورمیانه بوده، لذا دولت اسلامی عراق و شام کانون فعالیت خود را به کشورهایی مانند لبنان، پاکستان، افغانستان و شمال آفریقا منتقل خواهد کرد، به طوری که در حال حاضر نیز شاهدیم این گروه متوجه کشورهایی مانند لبنان شده که هم از حاکمیت ضعیفی برخوردار است و هم استعداد خاصی در پرورش گروههای تروریستی دارد؛ از این رو، داعش عبدالسلام اردنی را بهعنوان امیر داعش انتخاب میکند و گروه تروریستی احرار السنه ـ بعلبک اعلام میکند با ابوبکر بغدادی، سرکرده این گروه، بیعت کرده است.
نظر شما