اروپا باید با اتخاذ مواضع مؤثر در مورد ایران، گفتگوهای هستهای را نجات دهد

یکی از محققان سیاست ایران در شورای اروپایی روابط خارجی، نقطهنظرات خود در مورد دوستی دوباره ایران و اتحادیه اروپا و نقش محوری که بلوکی از ٢٨ کشور قدرتمند میتوانند در پیشرفت گفتگوهای هستهای ایران و شش قدرت جهان ایفا کنند را برای ایران ریویو شرح میدهد.
الی گرانمایه که در اکتبر ٢٠١٣ بهعنوان محقق مهمان در قالب برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا به شورای اروپایی روابط خارجی پیوسته است و از مه ٢٠١٤ در این مؤسسه تحقیقاتی پرنفوذ بهعنوان محقق سیاسی کار میکند، بر این باور است که بنبست هستهای بین ایران و غرب، کشورهای عضو اتحادیه اروپا را واداشت تا دوباره در مورد برخی از مسائل مهم ازجمله برخورد با بحرانهای منطقهای در حال گسترش در خاورمیانه، برآورده کردن نیازهای اروپا در زمینه انرژی، و امنیت انسانی، با ایران کار کنند. وی بر این باور است که اروپا از اهمیت ایران بهعنوان بازیگری تأثیرگذار در خاورمیانه آگاه است. گرانمایه پذیرفته است که مشکلات زیادی برای ایران و کشورهای گروه ١+٥ یا ٣+٣، برای دستیابی به توافقی جامع و نهایی در مورد برنامه هستهای تهران تا ضربالاجل تمدیدشده ٢٤ نوامبر وجود دارد. گرانمایه به اتحادیه اروپا پیشنهاد میدهد که اگر اجرای توافق نهایی به شکلی غیرمنطقی توسط کنگره آمریکا متوقف شود، تا زمانی که تهران تعهد خود به دیپلماسی و توافقنامه حاصلشده را نشان میدهد، تلاش کند تا مذاکرات را با اتخاذ موضعی مستقل در مورد ایران و تغییر دامنه تحریمهای چندجانبه و جدا کردن کشورهای عضو خود از حوزه اثر تحریمهای ثانویه آمریکا نجات دهد.
وی افزود «این اقدام موجب میشود که از گزینههای دوگانه ناخواسته برای اروپا اجتناب شود و در عین حال، برای روند دیپلماسی زمان میخرد؛ بهویژه اگر کنگره و رئیسجمهور آمریکا با یکدیگر اختلاف پیدا کنند».
ایران ریویو برای بحث در مورد فرازوفرودهای گفتگوهای هستهای بین ایران و گروه ١+٥ (شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بهعلاوه آلمان)، رویکرد اروپا به گفتگوهای هستهای و تحریمهای ضدایرانی، با الی گرانمایه مصاحبه انحصاری ترتیب داد. گرانمایه محقق حوزه سیاست خارجی است که در شرکت حقوقی هربرت اسمیت فریهیل اِلاِلپی در لندن و توکیو از ٢٠١١ تا ٢٠١٣ کار کرده است. وی لیسانس خود را در زمینه حقوق دریافت کرده است و کارشناسی ارشد از دانشگاه کمبریج دارد. وی کارشناسی ارشد خود در حقوق را با تمرکز بر حقوق بینالملل عمومی و روابط بینالملل از دانشگاه ویرجینیا دریافت نموده است.
بهدنبال انعقاد موافقتنامه موقت ژنو یا برنامه اقدام مشترک در ٢٣ نوامبر ٢٠١٣، جو سازنده و نویدبخشی ایجاد شد که بر امکان دستیابی ایران و شش قدرت جهانی به یک موافقتنامه نهایی و جامع و پایان دادن به سالها نزاع و اختلاف در مورد برنامه هستهای ایران دلالت داشت. با این حال، بعد از شکست دو طرف در دستیابی به توافق در ضربالاجل ٢٠ ژوئیه، تردید و دلواپسی بر فضای مذاکرات حاکم گردید. پیشبینی شما برای چهار ماه آینده چیست؟ اگر مذاکرات شکست بخورد و هیچ توافق جامعی حاصل نشود چه خواهد شد؟
تمدید مذاکرات را نباید شکست دو طرف در دستیابی به توافق نهایی هستهای تلقی کرد. گروه ٣+٣ و ایران، فضای سیاسی بینظیری را برای دستیابی به توافقی جامع ایجاد کردند. نیاز به زمان بیشتر بعد از یک دهه تلاش برای پرونده هستهای تعجبآور نیست. مذاکرات در نهایت در مرحله جدی قرار دارد که مباحث مهمی در آن مطرح میشود. کشورهای مذاکرهکننده در تلاشند موارد پیچیده مورد اختلاف را حل کنند و نسبت به این هدف متعهدند.
اکنون کمتر از سه ماه به پایان دوره تمدیدشده باقی مانده است. اختلافات بنیادی بین ایران و گروه ٣+٣ در مورد مسائل مهم، ازجمله غنیسازی و مسائل مرتبط به آن، تعداد درخواستی سانتریفیوژها و مدت زمان توافقنامه باقی است. همه طرفها برای این بنبست راهحل سیاسی را در برابر گزینههای نامطلوب ترجیح میدهند؛ ازاینرو، دو طرف باید به مزایایی که توافق نهایی هستهای برای آنها دارد فکر کنند و به مصالحه مورد نیاز برای رسیدن به توافقی جامع تن دهند.
در صورت عدم دستیابی به توافق نهایی در ٢٤ نوامبر، دو طرف مذاکرات را ترک خواهند کرد. بدترین سناریو برای ایران و گروه ٣+٣ شکست کامل مذاکرات در پایان نوامبر است. این امر مسلماً خطای بزرگی از سوی هر دو طرف بعد از سرمایهگذاری عظیم سیاسی تا این مرحله از توافقات است.
هیچکدام از طرفین بستن در دموکراسی در این مرحله و بعد از ماهها تلاش برای دستیابی به توافق نهایی را عاقلانه نمیدانند. در یک سناریوی ایدئال، طرفها میتوانند به توافق نهایی بعد از زمان تمدیدشده دست یابند. در غیر این صورت، بهترین کار برای هر دو طرف تمدید مذاکرات است؛ اما با توجه به جو داخلی در ایران و آمریکا، احتمال تمدید دیگری برای مذاکرات وجود ندارد.
راه حفظ دیپلماسی و اجتناب از شکست مذاکرات توسط ایران و گروه ٣+٣، رسیدن به توافق بخشی است. این توافق جامعتر از برنامه اقدام مشترک در نوامبر سال گذشته است، اما از توافق جامع مورد نظر نیز محدودتر است. این توافق طرفها را قادر میسازد تا مذاکرات مستمر در مورد موضوعات برجسته را توجیه کنند، با این توضیح که پیشرفت کافی حاصل شده است و امید زیادی برای حل اغلب موضوعات پیچیده وجود دارد.
راهحل جایگزین دیگر این است که در پایان دوره تمدیدشده، طرفها به توافق نهایی دست نیابند و در مقابل، موافقتنامه ضمنی حاصل شود که بهصورت داوطلبانه توافقنامه موقت را برای چند ماه تمدید میکند. این اقدام زمان بیشتری را برای استمرار مذاکرات بدون الزام طرفین به تمدید رسمی موافقتنامه موقت فراهم میکند.
آقای ظریف، وزیر خارجه ایران، گفته است که هیچ توافقنامه نهایی حاصل نمیشود، مگر اینکه تمامی تحریمهای دوجانبه و چندجانبه علیه ایران، ازجمله تحریمهای شورای امنیت برداشته شوند. با این حال، در دوره قبلی مذاکرات در وین که هجده روز بهطول انجامید، طرف غربی اعلام کرد که آماده رفع تحریمها بهصورت مرحله به مرحله است که این امر مورد قبول ایران نیست. راهحل نهایی این بنبست در مورد تحریمها چیست؟
مطمئناً توافق هستهای جامع، متضمن اقدامات اعتمادساز ایران و گروه ٣+٣ برای رفع بیاعتمادی است. کاهش تحریمها در این رابطه نقش مهمی ایفا میکند. توافقنامه نهایی هرکدام از اقدامات ایران را منوط به رفع برخی تحریمها میکند. گروه ٣+٣ مشخص ساختهاند که در پایان توافقنامه نهایی در صورتی که ایران به تعهداتش عمل کند، زمینه برای رفع تمامی تحریمهای دوجانبه و قطعنامههای شورای امنیت که مرتبط با پرونده هستهای باشند، فراهم خواهد شد.
فشار سیاسی زیادی بر گروه ٣+٣ علیه هر نوع رفع فوری تحریمها وجود دارد. علاوه بر این، چهارچوب قانونی تحریمهای برنامه هستهای ایران بسیار پیچیده است و حل آنها نه ماهها، بلکه سالها زمان میبرد.
حتی اگر آمریکا و اروپا میخواستند تمامی تحریمها را در طی چند ماه لغو کنند، این امر تأثیر کمی بر خطرپذیری روانی شرکتها برای تجارت با ایران داشت. توافق نهایی مانند توافقنامه موقت، متضمن اقدامات متقابل برای رفع تحریمهای ایران است. دولت ایران باید مردم و بخش تجاری خود را برای این واقعیت ناخوشایند و اجتنابناپذیر آماده کند.
آیا تندروهای کنگره و طرفداران رژیم صهیونیستی در دو مجلس آمریکا که رسماً بهدنبال تضعیف دیپلماسی در قبال ایران هستند و از اقدام نظامی یا تحریمهای بیشتر صحبت میکنند، میتوانند مسیر آینده مذاکرات هستهای را منحرف سازند و مذاکرات را در نهایت به شکست بکشانند؟ در این رابطه، آیا رژیم صهیونیستی از اهرمهای فشار خود در کنگره برای نابودی مذاکرات استفاده میکند؟
باید به خاطر داشت که در هر نظام دموکراتیک، گروههای مخالفی وجود دارند که برخلاف منافع ملی کشور عمل میکنند. در مورد مذاکرات هستهای صداهای مخالفی در تهران و واشنگتن دیسی وجود دارد. مدیریت مخالفان و جلوگیری از تضعیف روند دیپلماتیک حل مسئله هستهای بستگی به دولت دارد. کنگره آمریکا نهاد بسیار قدرتمندی است که اختیارات قانونی وسیعی در اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران یا ممانعت از اجرای کامل توافقنامه نهایی دارد. این امر مسلماً مخالف روح دیپلماسی در روند دستیابی به توافق جامع است.
با این حال، تاکنون دولت باراک اوباما توانایی زیادی برای محدود کردن مخالفان دیپلماسی با ایران در کنگره داشته است؛ برای مثال، مدت کوتاهی بعد از امضای موافقتنامه موقت هستهای، تندروها در کنگره برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران تلاش را آغاز کردند. این تلاشها از حمایت تعداد قابل توجهی از اعضای دموکرات و جمهوریخواه کنگره برخوردار بود، تا جایی که خطر استفاده از قدرت وتوی رئیسجمهوری در مورد لوایح کنگره را درپی داشت. در نهایت، کاخ سفید توانست مبارزه پیچیدهای علیه تندروها را هدایت کند و از حمایت کافی از روند دیپلماتیک و اجتناب از تصویب تحریمهای جدید علیه ایران برخوردار شود.
هرچند نگرانیهایی وجود دارد که اعضای کنگره آمریکا تلاش کنند اختیارات اوباما برای مذاکره با ایران را محدود سازند، همچنان خوشبینی زیادی وجود دارد که کاخ سفید میتواند به شکل مؤثری با چنین مخالفانی برخورد کند. رئیسجمهور دامنه وسیعی از معافیتهای اجرایی دارد که دست وی را برای کاستن از تحریمهای ایران بهعنوان بخشی از توافق نهایی باز میگذارد و ازاینرو، نیاز به رأی مثبت کنگره در مرحله اول توافق را به تعویق میاندازد.
چه تفاوتی بین رویکرد اروپا و آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران میبینید؟ بهنظر میرسد اروپا تمایل بیشتری برای یک برنامه هستهای تعدیلشده و رفع تحریمها دارد. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
اروپا و آمریکا در چهارچوب گروه ٣+٣، رویکرد یکپارچه خود در مورد ایران را حفظ کردهاند. برای اروپاییها تعهدات مربوط به منع گسترش بسیار جدی است و در مورد آینده مسیر برنامه هستهای ایران نگرانند. این نگرانی در اثر تنشهای دیپلماتیک بین غرب و ایران در یک دهه گذشته افزایش یافته است. تقویت معاهده منع گسترش، هدف اصلی اروپاییهاست. چندان محتمل نیست که آنها در چهارچوب یک توافقنامه نهایی حاضر به پذیرش واژههای نرمی در قبال ایران شوند؛ ازاینرو، آمریکا و اروپا الزامات حداقلی مشابهی در مورد جزئیات توافقنامه نهایی دارند.
با وجود این، اروپاییها فضای سیاسی بیشتری دارند که در توافقنامه نهایی درجهای از توانایی غنیسازی ایران را بپذیرند. با توجه به محدودیتهای سیاسی دولت آمریکا که توسط اعضای راستگرای کنگره و متحدانشان تحمیل شده، پذیرش آشکار توانایی غنیسازی ایران توسط آمریکا مشکل است.
روند رفع تحریمهای یکجانبه اروپا علیه ایران نسبت به آمریکا آسانتر است. مکانیسم رفع تحریمهای اروپا آسانتر است؛ زیرا اروپاییها برعکس آمریکا مجبور نیستند به خاطر آن با گروههای مخالف در نهادهای قانونگذاری معامله کنند. با این حال، این تفاوت رویکرد به این معنا نیست که اروپاییها تمایل بیشتری برای رفع تحریمهای ایران دارند. توافقنامه نهایی متضمن سطح بالایی از همکاری بین آمریکا و اروپا در زمینه ترتیبات و زمانبندی رفع تحریمهاست.
شما اخیراً در یکی از مقالات خود نقشی که کشورهای سهگانه اروپایی میتوانند در افزایش امکان دستیابی به توافقنامه جامع با ایران ایفا کنند را مورد تحلیل قرار دادهاید. کشورهای اروپایی چگونه میتوانند به انعقاد توافقنامه پایدار و بادوام که به یک دهه خصومت بین ایران و غرب در مورد فعالیتهای هستهای تهران پایان دهد، کمک کنند؟
اکنون که توافقنامه موقت تمدید شده است، گزینههای در دسترس کمی برای اروپا در افزایش امکان دستیابی به توافقی جامع وجود دارد. در طول دوره تمدیدشده اروپا به رهبری کاترین اشتون در تضمین رعایت الزامات از سوی همه طرفها و روح توافقنامه موقت نقش دارند. در دوره تمدیدشده و بهعنوان جزء ضروری توافقنامه نهایی، اعتمادسازی گسترده ضرورت دارد. اروپا میتواند فعالیتهای دیپلماتیک خود با ایران را از طریق راههایی گسترش دهد که برای آمریکا میسر نیست. بسیاری از وزرای خارجه اروپایی از زمان انتخاب آقای روحانی، از تهران بازدید کردهاند که ازجمله آنها وزرای خارجه ایتالیا، اتریش، بلژیک، لتونی، لهستان، اسپانیا، یونان، اسلواکی و سوئد هستند. این لیست در حال افزایش است و کمک زیادی به اعتمادسازی و ایجاد درک بهتر بین غرب و ایران میکند. این امر همچنین بیانگر آن است که گزینههای دیگری برای آینده ایران و تقویت دولت ایران وجود دارد.
اگر توافقی حاصل شود، اروپا میتواند نقش مهمی در اجرای آن داشته باشد و پیشگام رفع تحریمهای مورد توافق باشد، در حالی که اقدامات آمریکا در این رابطه وقتگیرتر و مشکلتر است. اروپا نقش محوری در اجرای مراحل اولیه توافقنامه نهایی با ایران از راههایی دارد که برای دولت آمریکا بسیار سخت خواهد بود؛ اما بدین منظور اروپا باید بر موانعی غلبه کند که حتی مانع تعاملات تجاری محدود و برگشتپذیر اروپا با ایران میشود.
نگرانیهایی وجود دارد که اروپا نباید کورکورانه پیرو کنگره مانعتراش آمریکا باشد و منافع خود را در صورتی که کنگره مانع اجرای توافقنامه نهایی شود به خطر بیندازد. در حالی که تهران تعهد خود به دیپلماسی و دستیابی به توافق را نشان داده است، اتحادیه اروپا باید مذاکرات را با اتخاذ مواضع مستقلتر در مورد ایران و تغییر دامنه تحریمهای چندجانبه و جدا کردن کشورهای عضو خود از حوزه اثر تحریمهای ثانویه آمریکا نجات دهد. این اقدام باعث میشود که از گزینههای دوگانه ناخواسته برای اروپا اجتناب شود و در عین حال برای روند دیپلماسی زمان میخرد، بهویژه اگر کنگره و رئیسجمهور آمریکا با یکدیگر اختلاف پیدا کنند.
آیا اتحادیه اروپا دارای منافعی است که ممکن است در صورت ادامه اختلاف با ایران به خطر بیفتد؟ آیا تحریمهای ضدایرانی ازجمله تحریمهای نفتی اثرات منفی بر بلوک اقتصادی دارد؟ آیا شما هیچ نوع تمایلی را در شرکتها و مؤسسات اروپایی برای بازگشت به بازار سودآور ایران و سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ در کشور مشاهده کردهاید؟
بنبست هستهای بین ایران و اروپا مانع تعامل کشورهای اروپایی با ایران در موضوعات مهم دیگر میشود. ازجمله موضوعات مهم برخورد با بحرانهای منطقهای در حال گسترش در خاورمیانه، برآورده کردن نیازهای اروپا در زمینه انرژی و امنیت انسانی است. اروپا بهخوبی میداند که ایران بازیگر مهمی در خاورمیانه است و هنوز گفتگوهای کمی با ایران در مورد مسائل منطقهای انجام شده است، بدین سبب که نگرانیهایی وجود دارد که این اقدام ممکن است به مذاکرات هستهای صدمه بزند و یا اهرم فشاری در اختیار ایران قرار دهد.
در حالی که تحریمها بخشهای مالی و نفت ایران را هدف گرفتهاند، تأثیر زیادی بر بلوک اقتصادی ندارند و این تنها اثر قابل توجه بر استراتژی بلندمدت انرژی در اروپاست. تنشهای رو به افزایش بین اروپا و روسیه نیاز اروپا به متنوعسازی منابع خود را پررنگتر کرده است. در صورتی که تحریمها در قالب توافقنامه نهایی رفع شود، ایران میتواند بخشی از راهحل اروپا باشد.
تمایل آشکار و روشنی در کشورهای اروپایی برای تجارت با ایران مانند روزهای قبل از تحریم وجود دارد. زمانی که تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران اجرایی شد، شرکتهای اروپایی بهخاطر میزانی از تجارت با ایران، قیمت بیشتری نسبت به شرکتهای آمریکایی پرداختند. این شرکتها به ایجاد چهارچوبهای پیچیدهای در سالهای اخیر مجبور شدند تا بتوانند با مقررات تحریم در سالهای اخیر انطباق پیدا کنند. علیرغم بازار پرسود و در دسترس ایران برای آنها، احتمال کمی وجود دارد که کشورهای اروپایی تا زمانی که شواهد محکمی مبنی بر رفع تحریمهای بخشهای مالی و نفت ایران بهعنوان جزئی از توافقنامه نهایی نداشته باشند، مایل به بازگشت به ایران باشند.
نظر شما