ایران و شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد
ایران و شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد
شنبه 21 مرداد 1391

برگزاری شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد با میزبانی ایران در 26 الی 31 اوت 2012، یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی ایران در بستر در حال تغییر خاورمیانه بعد از بهار عربی است.
بهار عربی فارغ از ابعاد و زوایای گوناگونش، باعث اهمیت و نقش بیش از پیش سازمانهای بینالمللی در ترسیم چشمانداز آینده تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا شد. در همین راستا اصولاً ائتلاف غربی ـ عربی با استفاده ابزاری از سازمانهای بینالمللی و منطقهای در طول نزدیک به دو سال گذشته، در راستای عملیاتی کردن اهداف استراتژیک خود در منطقه اقدام نمود و در صدد محدود کردن امیال و اهداف سیاست خارجی کشورهای عضو «محور مقاومت» برآمد و اهداف سیاست خارجی کشورهای مهمی همانند ایران را نیز با چالشهایی مواجه ساخت.
بر این اساس، سازمانهای بینالمللی فعال در تحولات این منطقه در بستر بعد از بیداری اسلامی، سازمانهایی همانند اتحادیه عرب، شورای امنیت سازمان ملل متحد و شورای همکاری خلیج فارس بودهاند. سازمانهایی همانند اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا، و اکو در مسیر این تحولات در مجموع منفعل عمل کردهاند. سازمانهایی همانند گروه 8، سازمان همکاری شانگهای و جنبش عدم تعهد نیز در این روند تاکنون بیشتر نقش ناظر را دارا بودهاند.
هدف عمده سازمانهای فعال فوق از مداخله در تحولات این منطقه نیز تاکنون عمدتاً تأمین منافع قدرتهای بزرگ غربی ـ عربی و یا قدرتهای تأثیرگذار در این سازمانهای بینالمللی و منطقهای بوده است. بنابراین، در تحولات بعد از بیداری اسلامی، عمده حضور و ایفای نقش کنشگران، قدرتها و سازمانهای فرامنطقهای در معادلات این منطقه متأثر از ایفای نقش کنسرتی از قدرتهای بزرگ و منطقهای در عرصه تحولات این منطقه مهم ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیکی با بهرهگیری از دکترینهایی همانند «مسئولیت حمایت» و «حمایت از غیرنظامیان» بوده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه جدی داشت این است که ایفای نقش سازمانهای بینالمللی و منطقهای فعال در تحولات این منطقه در نزدیک به دو سال گذشته و در دورنمای آتی برای کشورهای مختلف خاورمیانه و ازجمله ایران، دارای پیامدهای قابل توجهی بوده است.
یکی از این پیامدها این است که سازمانهای بینالمللی مهمی همانند سازمان ملل متحد (و بهخصوص شورای امنیت) و ناتو در تحولات بعد از بهار عربی در مسیر اهداف و امیال استراتژیک قدرتهای بزرگ در مسائل مرتبط به صلح و امنیت بینالمللی عمل نمودهاند. از این منظر، نقش این سازمانها در تحولات بعد از بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا نه بهعنوان تأمینکننده ماهوی صلح و امنیت بینالمللی، بلکه بهعنوان تأمینکننده ماهوی اهداف سیاست خارجی این قدرتها قابل تحلیل است. از این رو، عملکرد و فعالیت این سازمانها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بعد از بهار عربی، در راستای تحدید نفوذ و حدود «محور مقاومت» و «گفتمان اسلامگرایی» در منطقه قرار گرفته است.
نکته دیگر اینکه به لحاظ راهبردی تلاش برای تغییر رژیم از طریق توسل به سازمانهای بینالمللی در این منطقه جغرافیایی بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 برای سومین بار در حال تکرار است و این نکتهای است که حاکمیت، نفوذ و رویکرد کشورهای مستقلی همانند ایران و همپیمانانش را در منطقه خاورمیانه در روند آتی بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
آخرین نکته گفتنی این است که در سالهای آتی و متأثر از فعالیت سازمانهای بینالمللی مهمی همانند ناتو در عرصه تحولات این منطقه، خاورمیانه مجدداً مرکز ثقل تعارض و تضاد نقش قدرتهای بزرگی همچون چین، روسیه، آمریکا، و کشورهای اروپایی خواهد شد و لزوم بهرهگیری کشورهایی همانند ایران از سازوکارهای بیطرفانه بینالمللی همانند جنبش عدم تعهد را ضروری مینماید.
نتیجه اینکه فعالیت و حضور سازمانهای بینالمللی در تحولات منطقهای خاورمیانه و شمال آفریقا بعد از بیداری اسلامی تاکنون عمدتاً فایدهمحورانه و مبتنی بر شبکهای شدن قدرت و ارتباطات به نفع محور غربی ـ عربی در عرصه بینالمللی بوده است. آینده حضور این سازمانهای بینالمللی در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا در بستر بعد از بهار عربی قطعاً متأثر از منافع قدرتهای بزرگ، تابع بِدهبِستانهای استراتژیک بینالمللی و منطقهای و در جهت مقابله با اهداف سیاست خارجی کشورهای مهمی همانند جمهوری اسلامی ایران در این منطقه خواهد بود.
بیتردید برگزاری شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد با میزبانی ایران در اواخر تابستان سال 2012 در تهران، یکی از فرصتهای بینظیری است که جمهوری اسلامی ایران را در مسیر مقابله با این اثرگذاری بینالمللی ـ با استفاده از سازوکار سازمانهای بینالمللی ـ علیه اهداف سیاست خارجی بیطرفانه ایران، یاری میدهد.
نظر شما