تمدید ضربالاجل هستهای: چالشهای پیشِ رو
تمدید ضربالاجل هستهای: چالشهای پیشِ رو
مقاله اختصاصی کاوه افراسیابی برای سایت ایران ریویو
شنبه 11 مرداد 1393

علیرغم مذاکرات جدی و فشرده میان ایران و گروه ١+٥، بهدلیل شکافهای عمیق میان مواضع طرفهای مذاکرهکننده، دستیابی به توافق نهایی تا ٢٠ ژوئیه ناممکن است و مطابق با موافقتنامه اقدام مشترک در ژنو که در اواخر نوامبر سال گذشته میلادی به امضا رسید، ضربالاجل تعیینشده تمدید شد. سؤال مهم در این رابطه این است که این امر چه تأثیری بر روند مذاکرات و بر منافع طرفین مذاکره، یعنی ایران و کشورهای گروه ١+٥ مینهد؟
دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در سخنان خود در وین با اشاره به پیشرفتهای مهم بهدستآمده در شش دور مذاکرات فشرده در چند ماه گذشته، بر اهمیت و لزوم رسیدن به «درک مشترک» جهت دستیابی به توافقنامهای جامع در آینده نزدیک تأکید کردند. این در حالی است که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، و جان کری، وزیر خارجه آمریکا، نیز بر سخنان دکتر ظریف صحه نهادند و برخی نمایندگان تندرو و رسانههای منتقد در آمریکا را ناامید کردند؛ نمایندگانی که معتقدند زمان بهنفع طرف غربی نیست و ائتلاف تحریمها علیه ایران در حال فروپاشی است.
یکی از مسائل قابل توجه در این میان، بازنشسته شدن دو تن از مذاکرهکنندگان اصلی هستهای در پاییز سال جاری میلادی است: کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که برای مدتی طولانی نقشی قابل تحسین در پیشبرد مذاکرات طرف غربی داشت و ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا که بهسبب ایفای نقشی مهم در مذاکرات و همچنین بهدلیل اتخاذ دیپلماسی دوجانبه موفق و پنهانیاش در مورد ایران، در کانون توجه رسانهها قرار گرفت؛ دیپلماسیای که از زمان دولت گذشته ایران از اواخر مارس سال گذشته میلادی آغاز شده بود. خارج شدن این دو دیپلمات معتدل از عرصه مذاکرات که آشنایی کاملی به پرونده هستهای دارند، نوعی پسرفت را بههمراه دارد؛ با این حال، باید دید جانشینان آنها چه ویژگیهایی دارند. این در حالی است که برخی از رسانهها از تداوم ریاست کاترین اشتون بر گفتگوهای هستهای گروه 1+5 با ایران خبر دادهاند.
چالش دیگر پیشِ روی تمدید مذاکرات، انتخابات میاندورهای کنگره آمریکاست که ممکن است در جریان آن، مسئله هستهای ایران به عرصه فوتبال سیاسی، بهویژه از سوی سیاستمداران تندرو طرفدار رژیم صهیونیستی بدل گردد که مخالف هرگونه توافق منطقی هستند و بر تسلیم ایران تأکید دارند. این رویداد ممکن است عرصه سیاسی داخلی آمریکا را در زمان دستیابی به توافق جامع پیچیده کند. این در حالی است که نظرسنجیهای اخیر نشان میدهند اکثریت قابل توجه آمریکاییها موافق دستیابی به توافق با ایران هستند. همچنین براساس گزارشی که اخیراً از سوی شورای ملی ایرانیان آمریکا منتشر شده، آمریکا بهدلیل تحریم ایران در عرصه تجارت خود، دهها میلیارد دلار زیان کرده است. این امر ابزار قدرتمندی در اختیار دولت اوباما قرار میدهد تا برای رسیدن به توافقنامه نهایی، همه تلاش خود را برای گشودن بازارهای ایران به روی شرکتهای آمریکایی بهکار گیرد.
فقدان یکپارچگی بین کشورهای ١+٥ و افزایش شکاف بین روسیه و آمریکا بر سر اوکراین نیز مسئله پیچیده دیگری است که ممکن است در ماههای آینده و بهدنبال اعمال تحریمهای شدیدتر آمریکا و اروپا علیه روسیه، شکل بارزتری به خود بگیرد، هرچند برخی کشورهای اروپایی بهدلیل هراس از عواقب اقتصادی، مخالف اقدامات ضدروسی هستند. باید به خاطر سپرد که وزاری خارجه چین و روسیه در آخرین دوره مذاکرات وین، به دیگر وزاری خارجه نپیوستند که این خود گویای عدم انسجام در مقاصد و اهداف گروه 1+5 است و روابط متزلزل غرب و شرق را در شرایط کنونی مورد تأکید قرار میدهد. در این میان، تحولات سریع محیط ژئوپلیتیک همزمان با مذاکرات هستهای را نیز باید عامل مهم دیگری در به چالش کشیدن تمدید این مذاکرات قلمداد کرد. در زمان امضای توافقنامه ژنو، بنبست هستهای ایران تنها مسئله مهم بینالمللی بهشمار میآمد، اما در طی چند ماه، بحرانهای متعددی در اوکراین، عراق و همچنین غزه پدید آمد که در صدر مسائل بینالمللی قرار گرفت و مسئله هستهای ایران را تحتالشعاع قرار داد.
با اینکه دیگر بحرانهای منطقهای و بینالمللی فشار زیادی را بر دستگاههای دیپلماتیک در شرق و غرب تحمیل میکنند، حل چالشهای مذاکرات هستهای همچنان اهمیت زیادی دارد. این مسائل را باید در کنار این سؤال قرار داد که عبارت تمدید ضربالاجل هستهای (تا اواخر نوامبر ٢٠١٤) به چه معناست؟
از نقطهنظر ایران، مسئله کاهش بیشتر تحریمها فراتر از بازگرداندن ٢/٤ میلیارد دلار پولهای بلوکهشده ایران براساس توافقنامه ژنو است. طبیعتاً تهران خواهان اعتمادسازی بیشتر قدرتهای جهان و آزاد کردن داراییهای بلوکهشدهاش در بانکهای خارجی و عدم اختلال در فروش نفت و گاز خود است.
در مقابل، ایران باید به تعهداتش در قالب توافقنامه ژنو عمل کند و به اقدامات شفافسازی همچون همکاری بیشتر با سازمان بینالمللی انرژی اتمی، رقیقسازی ذخایر اورانیوم ٢٠ درصدی و موارد دیگر ادامه دهد. تهران حتی باید جهت اثبات حسن نیت خود در مذاکرات در ماههای آینده گامهایی را در جهت شفافسازی بیشتر بردارد تا تعهد راسخ خود را برای دستیابی به یک توافق برد ـ برد نشان دهد. موافقت ایران با عدم نصب سانتریفیوژهای بیشتر به خودیِ خود نشانه مهمی است که باید در غرب ارزش بالایی داشته باشد و تمامی جنجالها در مورد توانایی هستهای پنهانی ایران را متوقف کند. اما برخی کارشناسان آمریکایی با نادیده گرفتن این نشانه مهم پیشنهاد کردهاند که قدرتهای بزرگ در طول مدت تمدید ضربالاجل از ایران تقاضاهای بیشتری داشته باشند که شامل کاهش بیشتر ذخایر ایران شود، در حالی که اینگونه درخواستها از طرف ایران رد خواهد شد؛ زیرا براساس توافقنامه ژنو توجیه منطقی ندارد.
یکی از مزایای تمدید ضربالاجل که دکتر ظریف در سخنان خود بهروشنی به آن اشاره کرده، امکان مذاکره در مورد مسائلی است که در طی بیش از یک دهه روی هم انباشته شدهاند. در این زمان در کنار دیگر مسائل میتوان به مسئله قطعنامههای تحریم سازمان ملل پرداخت؛ همانطور که در توافقنامه ژنو بر این قید تأکید شده است که همه طرفها باید گامهای بیشتری را جهت رسیدن به گام نهایی بردارند، که شامل بررسی ملاحظات شورای امنیت در ارتباط با این مسئله میشود. همکاری با شورای امنیت برای تهیه قطعنامهای جدید در مورد ایران همزمان با پیشرفت در مذاکرات امری ضروری است و عامل مهمی در شکستن مقاومت کنگره آمریکا در برابر توافقنامه نهایی محسوب میشود. در این راستا، نامه صدها نماینده کنگره به اوباما که خواهان حضور در مذاکرات شدند، قابل توجه است.
از سوی دیگر، تمدید مذاکرات اثرات جانبی نیز درپی دارد که یکی از مهمترین آنها تأثیر آن بر تأسیسات آب سنگین اراک است. قرار بود رآکتور اراک قبل از امضای توافقنامه ژنو در سال ٢٠١٥ آغاز به کار کند و در توافقنامه قید شد که ایران از آغاز به کار آن خودداری نماید یا حتی تزریق سوخت هستهای به آن تا توافق نهایی را به تعویق اندازد. زمان به نفع این تأسیسات مهم نیست و هرچه زودتر مسئله هستهای حل شود، بهتر خواهد بود.
نظر شما