مسئلۀ کرکوک و معادلات پیش روی عراق و کردها


مسئلۀ کرکوک و معادلات پیش روی عراق و کردها
 
 
شنبه 30 خرداد 1394
 
 
 
مسئلۀ کرکوک و دیگر مناطق کردنشین خارج از قلمرو اقلیم کردستان عراق که دراصطلاح «مناطق متنازع علیها» خوانده می‌شود، یکی از پیچیده‌ترین مسائل سیاسی، حقوقی و اجتماعی عراق به‌شمار می‌آید؛ همۀ شواهد نیز نشان می‌دهد که حل این مسئلۀ بغرنج، به مذاکرات طولانی‌مدت بین کردها و بغداد نیاز دارد.
بند 140 قانون اساسی عراق، مربوط به حل مسئلۀ کرکوک است و ازآنجایی‌که رسیدن به توافق و راه‌حل نهایی برای رفع این معضل، به زیرساخت‌های حقوقی، سیاسی و اجماع‌نظر شیعه، سنی و کُرد نیاز دارد، در متن قانون اساسی، راهکار موقتی درنظر گرفته شده و توافق اولیه‌ای صورت گرفته است که سرنوشت کرکوک براساس همه‌پرسی از مردم آن تعیین شود؛ اما فرجۀ لازم برای برگزاری این همه‌پرسی سپری شده و طی چند سال اخیر، با وجود اصرار مداوم کردها، بغداد حاضر نشده است در این زمینه کاری انجام دهد و کرکوک دارای موقعیت ویژه‌ای شده که حاکمیت و قدرت اجرایی آن، بین دولت مرکزی بغداد و کردها تقسیم شده است. البته پس از حملۀ داعش به موصل و سقوط این شهر بزرگ، نیروهای پیشمرگ کُرد، بنا به درخواست نوری المالکی، نخست‌وزیر وقت، کنترل شهر را به‌طور کامل در دست گرفتند.

نگاهی به گذشته
کردها، کرکوک را «قدس کردستان» می‌نامند و الحاق این شهر استراتژیک و ثروتمند به قلمرو اقلیم کردستان را به‌عنوان آرمانی بزرگ تلقی می‌کنند و حاضر نیستند از این مطالبه صرف‌نظر کنند. البته کردها نه‌تنها در دو دهۀ اخیر، بلکه در سالیان آغازین قرن بیستم نیز همواره درمورد هویت کُردی شهر کرکوک، اقدامات فراوانی انجام داده‌اند و شواهد تاریخی نشان می‌دهد که امپراتوری عثمانی هم در سال‌های آخر زمامداری، برای حفظ امنیت کرکوک و تثبیت حاکمیت خود در این شهر، بارها با طوائف کُرد درگیر شده است. پس از سقوط امپراتوری عثمانی و در سال‌های نخستین پس از جنگ جهانی اول نیز بارها مسئلۀ کرکوک در نشست‌های مربوط به معاهدات سور و لوزان مورد بحث و چانه‌زنی قرار گرفته و جمهوری ترکیه، در مذاکرات خود با انگلیس و فرانسه، چندین بار درمورد سرنوشت کرکوک و موصل بحث کرده است و حتی برخی از مورخان و تحلیلگران سیاسی ترکیه بر این باورند که مصطفی کمال آتاترک در اوایل تأسیس جمهوری ترکیه، صرفاً به‌علت آنکه رضایت انگلیسی‌ها را جلب کند، حاضر شده از مطالبات تاریخی درمورد موصل و کرکوک کوتاه بیاید. مسئلۀ کرکوک در نیمۀ دوم سدۀ بیستم و در روند مبارزات طولانی ملامصطفی بارزانی هم همواره یکی از نقاط ضعف و نقاط مبهم همۀ مذاکرات بوده است.
محمود عثمان، پزشک مخصوص و مشاور ملامصطفی بارزانی که در دوران مذاکرات کردها و صدام حسین، ریاست هیئت مذاکره‌کنندۀ کردها را برعهده داشت، چندی پیش در گفتگو با نگارندۀ این سطور، بر این موضوع تأکید نمود که مسئلۀ کرکوک بارها با صدام حسین در مذاکرات طولانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و اساساً هم در آن دوران و هم در دوران کنونی، همواره سه مسئلۀ مبهم در مذاکرۀ بین کردها و دولت مرکزی بغداد وجود دارد که عبارتند از: 1. درآمد نفت و تقسیم آن، 2. کنترل نیروهای پیشمرگ، و 3. مسئلۀ کرکوک.
بنابراین مسئلۀ کرکوک، دست‌کم از هشتاد سال پیش، همواره یکی از جدی‌ترین مسائلی بوده که در مذاکرات بین کردها و بغداد همواره درخصوص آن بحث شده و هیچ‌گاه در این مورد نتیجۀ روشنی حاصل نشده است.

از اهمیت تکثر قومی و مذهبی تا منابع مهم انرژی
شهر کرکوک، مرکز استان تمیم، درواقع، خود یک عراق کوچک است؛ زیرا تکثر و گوناگونی اقوام و مذاهب عراق را تماماً می‌توان در این شهر مشاهده کرد. کردها، اعراب شیعه و سنی، مسیحیان، ترکمان‌ها و دیگران، در این شهر در کنارهم زندگی می‌کنند و از این لحاظ می‌توان گفت بافت جمعیتی و فرهنگی رنگارنگ آن باعث شده است که تعیین سرنوشت کرکوک دشوار باشد. چهل درصد از ذخایر نفتی عراق در کرکوک است و این شهر برای کل عراق از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
کردها به‌دنبال آن هستند که با الحاق کرکوک، سعدیه و مناطق متنازع علیهای دیگر به قلمرو اقلیم، شرایط خود را به‌گونه‌ای تغییر دهند که هم ازلحاظ زیرساخت‌های اقتصادی و هم ازنظر جمعیت و گستردگی جغرافیایی، از توان بیشتری برای پافشاری بر مسئلۀ استقلال برخوردار باشند. بی‌تردید، مسئلۀ کرکوک، یکی از ابعاد بسیار مهم پروندۀ استقلال کردهاست. بسیار دشوار است که تصور شود کردها راضی می‌شوند استقلال کردستان را در همین چهارچوب کنونی قلمرو اقلیم کردستان بپذیرند. به‌عبارت‌دیگر، چانه‌زنی برای پذیرش کردستان منهای کرکوک، برای کردها لطف چندانی ندارد و آنان، الحاق این شهر به قلمرو کردستان ایدئال و مطلوب خود را به‌عنوان مسئله‌ای تلقی می‌کنند که حاضر نیستند بر روی آن هیچ بحثی صورت بگیرد؛ اما در این حوزه موانع مهمی وجود دارد که مهم‌ترین آنها را چنین می‌توان دسته‌بندی کرد:
1. نه شیعه و نه سنی، به‌عنوان دو عنصر مهم تشکیل‌دهندۀ جامعۀ عراق، حاضر به پذیرش چنین مطالبه‌ای نیستند. درواقع، اگر شیعه و سنی بر روی مسائل مختلف، با همدیگر اختلاف داشته باشند، بر روی ضرورت حفظ تمامیت ارضی عراق و عراقی ماندن کرکوک اتفاق‌نظر دارند؛
2. در بعد مداخلات داخلی، اجتماعی، و فرهنگی کرکوک، مسائل مهمی همچون: دیدگاه‌های خاص ترکمان‌ها وجود دارد. با آنکه بین ترکمان‌های شیعه و سنی، در برخی مسائل سیاسی و منطقه‌ای اختلافات خاصی هست، اما هر دو دسته، ازلحاظ خط فکری و سیاسی، رابطۀ مستقیمی با آنکارا دارند و جایگاه آنها در معادلات آتی کرکوک، برای ترکیه مهم است؛
3. بیشترین نفوذ سیاسی در کرکوک، از آنِ حزب اتحادیۀ میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی است و این درحالی است که حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، در دیگر مناطق کردنشین از نفوذ ویژه‌ای برخوردار است و درحالی‌که حزب دموکرات، با ترکیه روابط استراتژیک دارد، حزب اتحادیۀ میهنی، با تهران و جریانات شیعی بغداد، روابط مطلوبی دارد و این مسئله بر آیندۀ کرکوک تأثیرگذار خواهد بود.

کرکوک، داعش و اولویت‌های سیاسی شیعه، سنی و کردها
حملات گستردۀ گروه تروریستی – تکفیری داعش بر تمام معادلات عراق تأثیر گذاشته است و مسئلۀ کرکوک نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از اصلی‌ترین تحلیل‌ها درمورد علت اصلی حملات داعش علیه کردها این است که اساساً داعش به‌دنبال حمله به کردها و گشودن جبهه‌ای جدید نبود و آنها فقط زمانی تصمیم گرفتند به کردها حمله‌ور شوند که مسعود بارزانی پس از سقوط موصل و استقرار نیروهای پیشمرگ در کرکوک اعلام کرد: مادۀ 140 به‌صورت خودکار اجرایی شده و کردها هیچ‌گاه از کرکوک خارج نخواهند شد. البته فرماندهان نیروهای پیشمرگ، درمورد سعدیه و جلولا و چندین منطقۀ دیگر نیز چنین اظهاراتی بر زبان آوردند و ظاهراً این سخنان و مواضع کردها بود که داعشی‌ها را خشمگین نمود و سبب آن شد که جنایت بزرگ حمله به شهر تاریخی شنگال یا سنجار (دیار کردهای ایزدی) و ربوده شدن 1500 زن و دختر، عواطف کردها را برای همیشه جریحه‌دار کند.
در شرایط فعلی، در مرزی به طول بیش از 1100 کیلومتر، کردها با داعش همسایه شده‌اند و این بزرگ‌ترین خطری است که اقلیم کردستان عراق را تهدید می‌کند. کردها در سیزده ماه گذشته در پیکار با داعش متحمل هزینه‌ها و خسارات فراوانی شده‌اند. به گفتۀ مقامات اربیل، در این درگیری‌ها، تاکنون 1400 نفر از نیروهای پیشمرگ جان باخته و شش هزار نفر از آنان نیز مجروح شده‌اند. باوجوداین، حتی درصورتی‌که ادامۀ جنگ با داعش به پیروزی کردها و دولت مرکزی عراق بینجامد و احتمال حملۀ داعش به کرکوک به صفر برسد، باز هم امید چندانی به حل کوتاه‌مدت و میان‌مدت این معضل وجود ندارد. اگر قرار باشد ماه‌های پیش روی عراق و مسئلۀ روند آزادسازی موصل و رمادی و بیرون راندن داعشی‌ها، به‌گونه‌ای از توافق برای قدرت گرفتن سنی‌ها و ایجاد یک اقلیم سنی منجر شود؛ درآن‌صورت، احتمالاً نیروهای شیعه ترجیح خواهند داد که نزاع و اختلاف‌نظر بر سر کرکوک، در میدان سنی – کُردی دنبال شود.
ازدیگرسو، نمی‌توان این موضوع مهم را نیز از یاد برد که بین کردها، درمورد سرنوشت و نحوۀ ادارۀ کرکوک، اختلافاتی وجود دارد که آن را می‌توان به این شکل نشان داد:
1. پ‌ک‌ک بر این نظر است که کرکوک باید به کانونی خودگردان تبدیل شود و دارای موقعیت اداری و سیاسی خاصی باشد که نه به بغداد و نه اربیل، وابستگی مستقیم نداشته باشد؛
2. حزب اتحادیۀ میهنی به رهبری جلال طالبانی، در کرکوک از بیشترین نفوذ برخوردار است و ازآنجایی‌که بنا به برخی دلایل عملگرایانه، درحال‌حاضر روابط خوبی با پ‌ک‌ک دارد، اجازه داده است بخشی از نیروهای پ‌ک‌ک در کرکوک مستقر شوند. این حزب نیز درخصوص کرکوک دیدگاه‌های خاصی دارد و با آنکه با الحاق کرکوک به کردستان، با دیگران هم‌نظر است، ترجیح می‌دهد چنین چیزی در شرایطی باشد که به قدرت گرفتن بارزانی منجر نشود.