استراتژی دریایی ایران
استراتژی دریایی ایران
یکشنبه 28 اردیبهشت 1393

فرانک هافمن عضو دپارتمان نیروی دریایی آمریکا اعتقاد دارد «عصرنوین ماهان» فرارسیده است این ادعا اگرچه بهواسطة مشاهدات و حقایق عینی نظامی قابل تایید نیست اما در اقتصاد به سهولت مورد پذیرش قرار میگیرد چرا که دو سوم تجارت نفت و 77 درصد بازرگانی بینالمللی از طریق دریا انجام میشود لذا کنترل بر دریا میتواند سبب مدیریت شریانهای اقتصادی شود.
چنین واقعیتی برای کشوری مانند ایران که دو سوی جغرافیای آن را آب فراگرفته و درحال تحریم نیز هست، اهمیت مضاعفی مییابد. افزایش تلاشهای این کشور درتوسعة نیروی دریایی در خلیج فارس و آبهای آزاد از سال 2001 موید این امر است که با شدت گرفتن جنگ اقتصادی علیه ایران، احاطه و کنترل مسیرهای دریایی در محیط پیرامونی برای ایران با تاکید آیتالله خامنهای محتاج «نیروی دریایی راهبردی» است. همانطور که به گفته آلفرد ماهان در نزاع بین بازیگران، کشورهایی که در موقعیت دریایی برتری قرار دارند از امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل برخوردار هستند.
محدودیتهای ایران در محیط پیرامون و نظام بینالملل ایجاب میکند که از یکسو، بواسطه نیروی دریایی ارتش برای کسب پرستیژ و تضمین بازرگانی بینالمللی چشماندازهای دریایی جدیدی برای نیروی دریایی ایران در محیط منطقهای و فرامنطقهای تعریف و عملیاتی شود و ازسوی دیگر از طریق نیروی دریایی سپاه در محیط پیرامونی تامین امنیت خطوط ساحلی و ایجاد بازدارندگی با تکیه براصل جنگ نامتقارن در دستور کار قرار گیرد.

در راستای این استراتژی، نیروی دریایی ارتش جهت ایفای نقش فعال در آبهای آزاد به سمت تجهیز با شناورهای سنگین و نیمهسنگین سوق یافت تا جاییکه با راهاندازی خط تولید ناوشکن در بندرعباس و بندرانزلی درحال افزایش تعداد ناوچههای خود است. ولی برعکس فرمانده نیروی دریایی سپاه ضمن بهرهگیری از شناورهای تندرو سبک و فوقسبک حتی احتمال استفاده از سلاحهای سنگین توسط این نیرو را منتفی دانسته آنها را مناسب برای جنگ نامتقارن نمیداند.
لذا، دو بازوی نظامی ایران با دو رویکرد متفاوت در تلاشند منافع دریایی ایران را در راستای منافع ملی و در دو جهت متفاوت به پیش برند. نیروی دریایی ارتش با گسترش حوزه ماموریت ناوگان دریایی ایران به منطقهای فراتر از خلیج فارس و دریای عمان، دریای سرخ را محیط پیرامونی امنیتی ایران محسوب میکند تا براینمبنا با بیش از 30 ماموریت بینالمللی موفق، فرمانده نیروی دریایی ارتش در آینده نزدیک از ورود ناوگروههای ایران به اقیانوس اطلس خبر دهد. پایههای این اعتماد بنفس از سال 1387با اعزام اولین ناوگروه نظامی ایران به خلیج عدن گذاشته شد تا جاییکه عبور از کانال سوئز و حضور در مدیترانه برای اولین با در تاریخ این نیرو محقق شد. دراینمیان، مبارزه با تروریسم و دزدان دریایی، اعزام زیردریایی به شرق اقیانوس هند و دریایی سرخ و آزمایش موشک در شمال اقیانوس هند در راستای ژئواستراتژی نیروی دریای ارتش در آبهای آزاد تحلیل میشود تا جاییکه فقط ناوگروه بیستوهشت نیروی دریایی ارتش با دریانوردی بالغ بر 22000 مایل دریایی، 12 فروند کشتی تجاری را اسکورت و 64 یگان نظامی شناور و پروازی فرامنطقهای را شناسایی کرده است.
ماحصل این حضور کمسابقة ایران در آبهای آزاد علاوهبر ثمرات نظامی و اقتصادی موجب شکلگیری دیپلماسی دفاعی ایران از طریق نیروی دریایی شده است تا جاییکه همکاری دریانوردی میان ایران و روسیه، عمان، قطر،جیبوتی، کشورهای شبهقاره هند،جنوب شرق آسیا و آسیای مرکزی و... را سبب شده است.
از طرف دیگر، توانمندی دریایی سپاه در دفاع از خطوط ساحلی از طریق جنگ نامتقارن با تکیه بر شناورهای تندرو بهحدی است که رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین آمریکا در واکنش به استراتژی نامتقارن سپاه پاسداران آن را عامل تضعیف قدرت دریایی آمریکا در خلیج فارس میداند. وجود 5000 شناور تندرو با سرعت 60 نات که توان حمل موشک کروز و موشکهای زیرسطحی را دارند بر توان بازدارندگی این نیرو افزوده است و باعث شده برغم حضور ناوگان پیشرفته آمریکا در خلیج فارس تاکنون تهدید چندانی متوجه آبهای سرزمینی ایران نشده باشد.
با وجود این، از منظر همسایگان ایران و در محیط پیرامونی پر از سوءتفاهم خاورمیانه پیگیری موارد یاد شده میتواند باعث مسابقه تسلیحات دریایی در این منطقه شده، برای جلوگیری از برتری ایران انگیزه ایجاد موازنه و اتحادهای چندجانبه علیه ایران را سبب شود اما تداوم سیاستهای همگرایانه ارتش و سپاه در توسعه دریانوردی با کشورهای منطقه و نیز عملیات ضدتروریستی علیه دزدان دریایی بهنفع کشورهای منطقهای و فرامنطقهای میتواند اعتمادساز و رافع سوءبرداشتها باشد.
چنین واقعیتی برای کشوری مانند ایران که دو سوی جغرافیای آن را آب فراگرفته و درحال تحریم نیز هست، اهمیت مضاعفی مییابد. افزایش تلاشهای این کشور درتوسعة نیروی دریایی در خلیج فارس و آبهای آزاد از سال 2001 موید این امر است که با شدت گرفتن جنگ اقتصادی علیه ایران، احاطه و کنترل مسیرهای دریایی در محیط پیرامونی برای ایران با تاکید آیتالله خامنهای محتاج «نیروی دریایی راهبردی» است. همانطور که به گفته آلفرد ماهان در نزاع بین بازیگران، کشورهایی که در موقعیت دریایی برتری قرار دارند از امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل برخوردار هستند.
محدودیتهای ایران در محیط پیرامون و نظام بینالملل ایجاب میکند که از یکسو، بواسطه نیروی دریایی ارتش برای کسب پرستیژ و تضمین بازرگانی بینالمللی چشماندازهای دریایی جدیدی برای نیروی دریایی ایران در محیط منطقهای و فرامنطقهای تعریف و عملیاتی شود و ازسوی دیگر از طریق نیروی دریایی سپاه در محیط پیرامونی تامین امنیت خطوط ساحلی و ایجاد بازدارندگی با تکیه براصل جنگ نامتقارن در دستور کار قرار گیرد.

در راستای این استراتژی، نیروی دریایی ارتش جهت ایفای نقش فعال در آبهای آزاد به سمت تجهیز با شناورهای سنگین و نیمهسنگین سوق یافت تا جاییکه با راهاندازی خط تولید ناوشکن در بندرعباس و بندرانزلی درحال افزایش تعداد ناوچههای خود است. ولی برعکس فرمانده نیروی دریایی سپاه ضمن بهرهگیری از شناورهای تندرو سبک و فوقسبک حتی احتمال استفاده از سلاحهای سنگین توسط این نیرو را منتفی دانسته آنها را مناسب برای جنگ نامتقارن نمیداند.
لذا، دو بازوی نظامی ایران با دو رویکرد متفاوت در تلاشند منافع دریایی ایران را در راستای منافع ملی و در دو جهت متفاوت به پیش برند. نیروی دریایی ارتش با گسترش حوزه ماموریت ناوگان دریایی ایران به منطقهای فراتر از خلیج فارس و دریای عمان، دریای سرخ را محیط پیرامونی امنیتی ایران محسوب میکند تا براینمبنا با بیش از 30 ماموریت بینالمللی موفق، فرمانده نیروی دریایی ارتش در آینده نزدیک از ورود ناوگروههای ایران به اقیانوس اطلس خبر دهد. پایههای این اعتماد بنفس از سال 1387با اعزام اولین ناوگروه نظامی ایران به خلیج عدن گذاشته شد تا جاییکه عبور از کانال سوئز و حضور در مدیترانه برای اولین با در تاریخ این نیرو محقق شد. دراینمیان، مبارزه با تروریسم و دزدان دریایی، اعزام زیردریایی به شرق اقیانوس هند و دریایی سرخ و آزمایش موشک در شمال اقیانوس هند در راستای ژئواستراتژی نیروی دریای ارتش در آبهای آزاد تحلیل میشود تا جاییکه فقط ناوگروه بیستوهشت نیروی دریایی ارتش با دریانوردی بالغ بر 22000 مایل دریایی، 12 فروند کشتی تجاری را اسکورت و 64 یگان نظامی شناور و پروازی فرامنطقهای را شناسایی کرده است.
ماحصل این حضور کمسابقة ایران در آبهای آزاد علاوهبر ثمرات نظامی و اقتصادی موجب شکلگیری دیپلماسی دفاعی ایران از طریق نیروی دریایی شده است تا جاییکه همکاری دریانوردی میان ایران و روسیه، عمان، قطر،جیبوتی، کشورهای شبهقاره هند،جنوب شرق آسیا و آسیای مرکزی و... را سبب شده است.
از طرف دیگر، توانمندی دریایی سپاه در دفاع از خطوط ساحلی از طریق جنگ نامتقارن با تکیه بر شناورهای تندرو بهحدی است که رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین آمریکا در واکنش به استراتژی نامتقارن سپاه پاسداران آن را عامل تضعیف قدرت دریایی آمریکا در خلیج فارس میداند. وجود 5000 شناور تندرو با سرعت 60 نات که توان حمل موشک کروز و موشکهای زیرسطحی را دارند بر توان بازدارندگی این نیرو افزوده است و باعث شده برغم حضور ناوگان پیشرفته آمریکا در خلیج فارس تاکنون تهدید چندانی متوجه آبهای سرزمینی ایران نشده باشد.
با وجود این، از منظر همسایگان ایران و در محیط پیرامونی پر از سوءتفاهم خاورمیانه پیگیری موارد یاد شده میتواند باعث مسابقه تسلیحات دریایی در این منطقه شده، برای جلوگیری از برتری ایران انگیزه ایجاد موازنه و اتحادهای چندجانبه علیه ایران را سبب شود اما تداوم سیاستهای همگرایانه ارتش و سپاه در توسعه دریانوردی با کشورهای منطقه و نیز عملیات ضدتروریستی علیه دزدان دریایی بهنفع کشورهای منطقهای و فرامنطقهای میتواند اعتمادساز و رافع سوءبرداشتها باشد.
نظر شما