پیامدهای جنگ غزه بر محیط داخلی و پیرامونی رژیم صهیونیستی
پیامدهای جنگ غزه بر محیط داخلی و پیرامونی رژیم صهیونیستی
سهشنبه 25 شهریور 1393

جنگ و جنگطلبی همواره از سازوکارهای امنیتزای رژیم صهیونیستی طی پنج دهه اخیر بوده است، اما همانطور که بن گوریون میگوید: اولین شکست برای رژیم صهیونیستی به معنای شروع دوره سقوط و افول خواهد بود. جنگهای 33 روزه،22 روزه و طولانیترین آن طی جنگ اخیر، سبب گردیده گفتمان جنگمحور در این کشور تضعیف شده و بنابراین، موضع احزاب جنگطلب و افراطگرایان مخاصمهجو و یا بهعبارتی بازها در اسرائیل بهنحو چشمگیری در عرصه سیاسی این رژیم دچار ضعف شود.
از طرفی، کارشناسان بر این باورند که با شکست در جنگهای متعارف، بازها در اسرائیل با شدت بیشتری بر بازدارندگی هستهای اصرار میورزند و بیش از پیش از ابهام هستهای برای ایجاد موازنه تهدید فاصله میگیرند.
واضح است این مسائل بر رویکرد کشورهای عرب نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ زیرا بعد از شکست اعراب در جنگهای بدو تأسیس این رژیم، دولتهای عرب منطقه به این نتیجه رسیدند که فاصله نظامی دو طرف منازعه در حدی است که امکان پیروزی بر رژیم صهیونیستی وجود ندارد؛ بنابراین، راهکارهای تعامل در دستور کار آنها قرار گرفت. اقداماتی که شاخصترین آنها در کمپ دیوید رقم خورد، اما کاهش فاصله نظامی مقاومت و رژیم صهیونیستی و عدم توفیق این رژیم به اهداف نظامی اعلام شده، فرایند به رسمیت شناختن میان برخی از این کشورها مانند قطر و عربستان را بهدلیل فشار افکار عمومی جهان عرب به تعویق خواهد انداخت.
این امر فقط منحصر به جهان عرب نبوده است، بلکه سایر بازیگران تأثیرگذار مانند اتحادیه اروپا را نیز شامل میشود، تا جایی که طبق نظرسنجیهای اخیر، شهروندان اتحادیه اروپا بر این نظرند که رژیم صهیونیستی مرتکب جنایات جنگی شده و لذا ایده حمایت از تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی بار دیگر به موضوع روز این اتحادیه تبدیل شده است، تا جایی که بارک فیلد، تحلیلگر روزنامه هاآرتص، بر این نظر است که این جنگ موجب نزول جایگاه رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی و منزوی شدن تلآویو گردید.
این تحلیلگر با بررسی تأثیر جنگ بر مهاجرت معکوس و اذعان بر اینکه مهاجرتها از سال 1948 تا 1954 سهم مهمی در رشد سریع اقتصادی دهه هفتاد رژیم صهیونیستی داشته است، پیشبینی میکند پدیده مهاجرت معکوس ناشی از ناامنی، تأثیر نامطلوبی بر اقتصاد این رژیم برجای گذارد.
بسیاری تغییر رویکرد افکار عمومی غرب را در قبال موضوع فلسطین بهدلیل کشتار کودکان فلسطینی در ادامه روندی که در کشتار صبرا و شتیلا در سال 1982 حادث شد میدانند. هفتاد درصد شهروندان در دانمارک، رژیم صهیونیستی را کشوری کودککش میدانند؛ بدینسبب، شکلگیری کمپینهای ضداسرائیلی در غرب در طی جنگ، افزایش چشمگیر داشته است. نمونه آن کمپین 112 در دانمارک است که حتی از ارسال تجهیزات موشکی نیز حمایت کرده است. بسیاری از کارشناسان اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه را موجب تجدید حیات فعالان صلح غزه در اروپا میدانند که طی دو دهه اخیر متوقف شده بود.
وقتی به این موارد، تحکیم مجدد روابط حماس و ایران را که بعد از بحران سوریه دچار واگرایی شده بودند اضافه کنیم، تأثیر جنگ بیش از پیش بر مناسبات امنیتی رژیم صهیونیستی مکشوف میشود.
گفتنی است حماس بهعنوان یکی از پایههای جریان مقاومت منطقه درپی پیروزی حاصلشده، جایگاه خوبی در فلسطین و منطقه یافته است. طبق نظرسنجی صورتگرفته، این جریان برای اولینبار محبوبیت بیشتری از جنبش فتح یافته است.
از سوی دیگر، محمود عباس بهدلیل انفعال در قبال موضوع جنگ در غزه از موقعیت خوبی میان فلسطینیان برخوردار نیست، لذا اوباما در 8 اوت در مصاحبه با نیویورک تایمز از نگرانی خود در مورد تشکیلات خودگران، مذاکرات صلح و رئیس تشکیلات سخن گفت.
این موارد، بهطور مشخص بر سیاستهای اعمالی در کرانه باختری تأثیر خواهد گذاشت؛ به ویژه که ایران نیز از مسلح شدن کرانه باختری حمایت کرده است. لذا کارشناسان از احتمال صدور مقاومت به این منطقه و گرایش گروههای اسلامی ساکن کرانه باختری به جریان مقاومت سخن میگویند.
از طرفی، کارشناسان بر این باورند که با شکست در جنگهای متعارف، بازها در اسرائیل با شدت بیشتری بر بازدارندگی هستهای اصرار میورزند و بیش از پیش از ابهام هستهای برای ایجاد موازنه تهدید فاصله میگیرند.
واضح است این مسائل بر رویکرد کشورهای عرب نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ زیرا بعد از شکست اعراب در جنگهای بدو تأسیس این رژیم، دولتهای عرب منطقه به این نتیجه رسیدند که فاصله نظامی دو طرف منازعه در حدی است که امکان پیروزی بر رژیم صهیونیستی وجود ندارد؛ بنابراین، راهکارهای تعامل در دستور کار آنها قرار گرفت. اقداماتی که شاخصترین آنها در کمپ دیوید رقم خورد، اما کاهش فاصله نظامی مقاومت و رژیم صهیونیستی و عدم توفیق این رژیم به اهداف نظامی اعلام شده، فرایند به رسمیت شناختن میان برخی از این کشورها مانند قطر و عربستان را بهدلیل فشار افکار عمومی جهان عرب به تعویق خواهد انداخت.
این امر فقط منحصر به جهان عرب نبوده است، بلکه سایر بازیگران تأثیرگذار مانند اتحادیه اروپا را نیز شامل میشود، تا جایی که طبق نظرسنجیهای اخیر، شهروندان اتحادیه اروپا بر این نظرند که رژیم صهیونیستی مرتکب جنایات جنگی شده و لذا ایده حمایت از تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی بار دیگر به موضوع روز این اتحادیه تبدیل شده است، تا جایی که بارک فیلد، تحلیلگر روزنامه هاآرتص، بر این نظر است که این جنگ موجب نزول جایگاه رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی و منزوی شدن تلآویو گردید.
این تحلیلگر با بررسی تأثیر جنگ بر مهاجرت معکوس و اذعان بر اینکه مهاجرتها از سال 1948 تا 1954 سهم مهمی در رشد سریع اقتصادی دهه هفتاد رژیم صهیونیستی داشته است، پیشبینی میکند پدیده مهاجرت معکوس ناشی از ناامنی، تأثیر نامطلوبی بر اقتصاد این رژیم برجای گذارد.
بسیاری تغییر رویکرد افکار عمومی غرب را در قبال موضوع فلسطین بهدلیل کشتار کودکان فلسطینی در ادامه روندی که در کشتار صبرا و شتیلا در سال 1982 حادث شد میدانند. هفتاد درصد شهروندان در دانمارک، رژیم صهیونیستی را کشوری کودککش میدانند؛ بدینسبب، شکلگیری کمپینهای ضداسرائیلی در غرب در طی جنگ، افزایش چشمگیر داشته است. نمونه آن کمپین 112 در دانمارک است که حتی از ارسال تجهیزات موشکی نیز حمایت کرده است. بسیاری از کارشناسان اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه را موجب تجدید حیات فعالان صلح غزه در اروپا میدانند که طی دو دهه اخیر متوقف شده بود.
وقتی به این موارد، تحکیم مجدد روابط حماس و ایران را که بعد از بحران سوریه دچار واگرایی شده بودند اضافه کنیم، تأثیر جنگ بیش از پیش بر مناسبات امنیتی رژیم صهیونیستی مکشوف میشود.
گفتنی است حماس بهعنوان یکی از پایههای جریان مقاومت منطقه درپی پیروزی حاصلشده، جایگاه خوبی در فلسطین و منطقه یافته است. طبق نظرسنجی صورتگرفته، این جریان برای اولینبار محبوبیت بیشتری از جنبش فتح یافته است.
از سوی دیگر، محمود عباس بهدلیل انفعال در قبال موضوع جنگ در غزه از موقعیت خوبی میان فلسطینیان برخوردار نیست، لذا اوباما در 8 اوت در مصاحبه با نیویورک تایمز از نگرانی خود در مورد تشکیلات خودگران، مذاکرات صلح و رئیس تشکیلات سخن گفت.
این موارد، بهطور مشخص بر سیاستهای اعمالی در کرانه باختری تأثیر خواهد گذاشت؛ به ویژه که ایران نیز از مسلح شدن کرانه باختری حمایت کرده است. لذا کارشناسان از احتمال صدور مقاومت به این منطقه و گرایش گروههای اسلامی ساکن کرانه باختری به جریان مقاومت سخن میگویند.
نظر شما