بررسی روابط آمریکا با ازبکستان به بهانه دیدار «گریس شلتون» مسئول دفتر آسیای مرکزی وزارت امور خارجه آمریکا با مقامات ازبک


بررسی روابط آمریکا با ازبکستان به بهانه دیدار «گریس شلتون» مسئول دفتر آسیای مرکزی وزارت امور خارجه آمریکا با مقامات ازبک
 
 
شنبه 1 آذر 1393
 
 
 
در برشماری اهداف استراتژیک آمریکا در منطقة آسیای مرکزی و فققاز همواره از تلاش این کشور برای جلوگیری از نفوذ ایران، روسیه و چین در منطقة مورد اشاره، یاد می‌شود. تلاش برجداسازی این منطقه از کشورهای مذکور در کنار گسترش نفوذ در حوزه اقتصادی و جهت‌گیری مجدد از جنوب آسیا به‌ سوی آسیای مرکزی و قفقاز به‌منظور دسترسی به منابع هیدروکربن حوزة خزر و همچنین شکل‌دهی زیرساخت‌های نظامی آمریکایی در نزدیکی مرزهای داخلی، بازیگران بزرگ منطقه هم مدنظر قراردارد.
حضور و سفرهای پرشمار مقامات آمریکایی به این منطقه حاکی از این مطلب است که ژئوپلیتیک این کشورها که برخی از آنها تابعی از عوامل غیرجغرافیایی چون روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی منطقه است که نگاه امنیتی آمریکارا به خود جلب کرده است.
ازبکستان پرجمعیت‌ترین کشور این منطقه و بزرگترین تولیدکنندة پنبه درجهان ازجمله کشورهایی است که به‌دلیل برخورداری از منابع غنی انرژِی و طلا، درکنار جادة تاریخی ابریشم میان اروپا و آسیا، مورد توجه بیشتری قرار دارد و طی سال‌های اخیر نمایندگان سیاسی و نظامی واشنگتن بیش از دیگر کشورهای آسیای مرکزی از این کشور بازدید به عمل می‌آورند.
بررسی و مداقه در تاریخ همکاری‌های دوجانبه میان ازبکستان و آمریکا درطی سال‌های استقلال، نشان می‌دهد، رابطة این کشور با آمریکا همواره با فراز‌و‌فرودهایی مواجه بوده که سبب نشده نگاه ژئوپلیتیکی آمریکا به ازبکستان تغییرنماید. واشنگتن، تاشکند را دولتی محوری درآسیای مرکزی می‌داند و رشد و توسعه این کشور را موثر در مسائل مهم منطقه‌ای مانند: انرژی، آب، تجارت و درنهایت ثبات سیاسی اجتماعی درون منطقه‌ای قلمداد می‌کند.
گفتنی است که فراز‌و‌فرود‌های روابط دوجانبه متأثر از اوضاع داخلی کشور گاهی موجب تحریم‌های نظامی و زمانی به لغو آنها و توافق با فروش تجهیزات نظامی و سلاح می‌انجامید در تیره و روشن روابط گاهی شاهد افول و نزول و برخی مواقع به فراز سطح روابط بر می‌خوریم. لذا حرکت آونگی ازبکستان به شرق و غرب هم، در پاسخ به رویکردهای آمریکایی‌ها به قضایای داخلی این کشور مرتبط بود.
اسلام کریم‌اُف بر آن بود که در سیاست خارجی خود با چین، روسیه وغرب میانه‌روی درپیش گیرد تا کشورش به هیچ یک از این قدرت‌ها به‌طور کامل وابسته نگردد. به‌دنبال وقایع شهر اندیجان که با محکومیت شدید ازجانب غرب همراه بود، این موازنه بهم‌ خورد. در واکنش به این مسئله، کریم‌اُف به روسیه نزدیک‌تر شد که البته این حرکت با استقبال گرم روسیه نیز همراه بود. در‌نتیجۀ این رویدادها، ایالات متحده پایگاه‌های خود در کارشی خان‌آباد را تعطیل کرد.
شایان ذکراست که در ازبکستان به‌دلیل تنوع قومی و سوابق تاریخی گروه‌های تأثیر‌گذار و تزاحم منافع گروه‌های رسمی و غیر‌رسمی موجب پدیداری تعارضاتی می‌گردد که گاهی به درگیری‌های علنی و غیرعلنی و گاه تا خدشه به مشروعیت حکومت پیش می‌رود. مداخله و حمایت آمریکایی‌ها (از هرکدام از طرفین درگیر) در گذشته، و ازسویی وقوع انقلاب‌های رنگی ضمن اینکه به تشدید اختلافات می‌افزود در بدنه حاکمیت ایجاد هراس می‌کرد.
این مسئله به شکل متغیری در روابط دوجانبه موارد زیر را توجیه می‌کند: نیاز تاشکند به حمایت غرب به‌منظور مشروعیت‌بخشی به رهبری خود؛ مقابله با تهدید عامل بی‌ثباتی کشور ناشی از فعالیت‌های گروه‌های مستقر در دره فرغانه و سایر مخالفان سیاسی؛ و مدرنیزاسیون ارتش و سیستم نظامی کشور؛ از‌این‌رو، همکاری تاشکند با آمریکا در حوزه‌های متفاوتی بارز شد.
بی‌شک اهداف راهبردی آمریکا در ازبکستان که کنترل فعالیت‌های روسیه، چین ایران و همچنین نفوذ در جنبش‌های اسلامی و کنترل بر فعالیت‌های این سازمان‌ها درآسیای مرکزی ومهم‌تر از آن استفاده از ظرفیت‌های منطقه بود تغییر نیافته و با تعدیل در مواضع خود در جستجوی گرمی روابط با این کشور برآمد.
در این برهه اقدام کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا در حذف ازبکستان از لیست سیاه کشورهای ناقض حقوق بشر از جمله عواملی بود که موجب رفع سردی روابط فیمابین شده و اندکی بعد با تلطیف روابط میان دو کشور و نیاز آمریکایی‌ها به پایگاه‌های جدیدی در آسیای مرکزی مصادف گردید.
به‌عبارتی آمریکا که کمی پیش‌تر اسلام کریم‌اُف را به‌عنوان یک دیکتاتور معرفی می‌کرد، جدا از مشروعیت بخشی به وی در ادامه دوران کنونی بیش ازآنکه به مسائلی همانند حقوق بشر ، اقتدارگرایی و غیره توجه کنند به منافع سیاسی، امنیتی و نظامی خود در منطقه می‌اندیشد.
دولت ازبکستان هم با حفظ نگاه امنیتی و نظامی و در برخی موارد نگاهی سیاسی به رابطه با غرب‌، به‌دنبال فاصله گرفتن از روسیه و خواستار در اختیار داشتن تجهیزات نظامی بیشتر از جمله هواپیمای بدون سرنشین، توپخانه مدرن، هلیکوپترهای جنگی، خودروهای زرهی و... بود و در‌نهایت هم خروج این کشور از پیمان امنیت دسته‌جمعی از اتفاقاتی است که به‌صورت جانبی برانتظارات و توافقات میان ازبکستان و آمریکا تاثیر خواهد داشت. این در‌حالی است که تاشکند تلاش می‌کند در برابر افزایش روابط روسیه با تاجیکستان و قرقیزستان در سایه گسترش روابط با آمریکا به‌نوعی در راه برقراری توازن حرکت نماید.
افزون برآن، ازبکستان همسایه‌ای بسیار تاثیرگذار و با روابط سازنده برای افغانستان قلمداد شده؛ وقوف این کشور در منطقة با اهمیتی که حلقة اتصال افغانستان با روسیه و کشورهای شرق اروپا محسوب می‌شود. شرایطی را برای همکاری تاشکند با آمریکا در حوزة افغانستان فراهم ساخت و نقش این کشور در ترانزیت محموله‌های نظامی آمریکا و کمک به خروج امن از افغانستان را پررنگ‌تر نمود.
از این منظر ودرراستای تحکیم روابط با غرب طی سال اخیر دوکشور دوره‌های پرآمد و شدی را درسطوح مقامات رسمی سپری کرده‌اند.
چنانچه اخیراً عبدالعزیز کامل‌اف وزیرامور خارجه ازبکستان در رأس هیئتی به آمریکا رفت و دیوید سیدنی معاون وزیر دفاع آمریکا نیز به همراه هیئتی از کنگره آمریکا به ریاست دانا لوراباخر در سفرهای جداگانه‌ای به تاشکند مذاکراتی با مقامات ازبک انجام داده‌اند.
به‌علاوه در سال جاری میلادی بازدید ویلیام برنز معاون وزیر امور خارجه، ژنرال لوید آستین مسئول فرماندهی مرکزی نیروهای مسلح، فاطیما سومر مشاور وزیر امور خارجه در امور آسیای جنوبی و میانه، سلست آنا اولندر دستیار ویژه رئیس جمهور و مدیر بخش روسیه و اوراسیای شورای امنیت آمریکا و...، از تاشکند اعلام شد و اخیراً هم گریس شلتون مسئول دفتر آسیای مرکزی وزارت امور خارجه آمریکا ضمن بازدید از تاشکند، با مقامات رسمی ازبکستان مذاکراتی انجام داد. که رسانه‌ها از طرح جزئیات دیدارها و اهداف رایزنی‌های جدید سیاسی میان واشنگتن و تاشکند خودداری کردند.
تحلیلگران منطقه‌ای توسعة روابط آمریکا و ازبکستان را در متن رقابت‌های ژئوپلیتیک منطقه تحلیل کرده و توسعة این روابط را ابزاری برای مقابله با حضور ژئوپلیتیکی روسیه قلمداد می‌کنند.