موانع خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای

در این نوشته ابتدا به بررسی مفاهیم «خلع سلاح»، «کنترل تسلیحات» و «بازدارندگی» پرداخته میشود و سپس با نگاهی گذرا به پارهای از موانع موجود در راه خلع سلاح خاورمیانه، راهکارهایی جهت تحقق خلع سلاح و کنترل تسلیحات در خاورمیانه ارائه میگردد.
مفاهیم
1. خلع سلاح: تلاش برای از میان برداشتن یا کاهش چشمگیر جنگافزارها را گویند. از انواع مختلف خلع سلاح میتوان به دو نوع منطقهای و عمومی اشاره کرد. بهنظر میرسد خلع سلاح منطقهای که با تمرکز بر یک منطقه خاص جغرافیایی صورت میگیرد، نسبت به خلع سلاح عمومی و کامل، جنبة کاربردیتری دارد.
2. کنترل تسلیحات: مجموعه تمهیدات همیارانهای است که دولتها برای بهبود امنیت مشترکشان در میان خود مقرر کردهاند. این تمهیدات بهصورت تنظیم شاخصی برای توان یا ظرفیت نظامی است. هدف دولتها از اتخاذ این تمهیدات کاهش احتمال جنگ، کاستن هزینههای اقتصادی و سیاسی حفظ آمادگی جنگی و پایین آمدن سطح خشونتهاست.
3. بازدارندگی: پیشگیری کسی از انجام عملی بهسبب ترس و وحشت تهدید و ترور را گویند. بازدارندگی اثر روانی بر دشمن داشته و او را از اندیشه حمله یا شروع جنگ بازمیدارد. در بازدارندگی عمل متقابل یا تلافیجویانه، نقش اساسی دارد.
دو شرط اصلی برای کامیاب شدن بازدارندگی «توانایی» و «باورپذیری» است. به این معنا که طرف بازدارنده باید توانایی کافی برای تلافی درصورت شکست بازدارندگی را داشته باشد و باید تهدیداتش باورپذیر باشد؛ یعنی طرف بازدارنده باید چالشگر را متقاعد کند که توانایی و اراده عملی ساختن تهدیدات را درصورت وقوع حمله دارد.
موانع
1. خاورمیانه بنا به دلایل زیر، منطقهای بهشدت فاقد ثبات و نامتوازن است:
1ـ1. قدرتهای بزرگ خارج از منطقه، بهجهت اهمیت چندجانبه منطقه خاورمیانه (از لحاظ ژئوپلیتیکی و استراتژیک، و همچنین منابع گسترده) در جهت نیل به منافع خود، بهدنبال یارگیری در این منطقه هستند.
در طول جنگ سرد، هریک از طرفین سعی در نفوذ بر بخشهایی از منطقه داشتند. آمریکا با حمایت تمامقد از رژیم اسرائیل در مقابل شوروی قرار گرفت که حمایت از اعرابِ مخالف اسرائیل را در دستور کار خود قرار داده بود. دراینمیان، مصر جانب آمریکا را گرفت و لیبی و الجزایر متحد شوروی باقی ماندند.
همچنین در جریان حمله شوروی به افغانستان در دهه 1980 آمریکا که بیم لشگرکشی حریف را به خلیج فارس داشت، هشداری جدی به این کشور داد.
با فروپاشی شوروی و تبدیل آمریکا به هژمون، سیاستهای این کشور و مذاکره و تعامل با دولتهای عربی منطقه، جملگی با هدف حفظ و پررنگ شدن نقش آمریکا از سویی و افزایش حمایت از رژیم اسرائیل ازسویدیگر بود.
1ـ2. وقوع انقلاب اسلامی نیز تحولی مهم در حوزه خاورمیانه بهطور اعم و حوزه خلیج فارس بهطور اخص بود.
این انقلاب سبب جدایی یکی از متحدان قدیمی آمریکا شد و با زیر سؤال بردن راهبرد دوستونی ریچارد نیکسون (طبق این نظریه ایران ژاندارم منطقه است و کشورهای ذرهای منطقه در قالب منظومه واحدی هستند که مدیریت آن در دست ایران است)، آمریکا را وارد چالش جدی کرد.
1ـ3. وقوع جنگهای مختلف در منطقه (جنگ ایران و عراق، حمله عراق به کویت و آخرین مورد آن، حملة آمریکا به عراق) نیز اثرات مخربی در این منطقه آبستن بحران داشتند.
1ـ4. تحولات اخیری که در منطقه آغاز شده موجب برهمخوردن آرامش ظاهری این منطقه گشته و آشفتگی سیاسی و بحران در مصر با جنگ و کشتار در سوریه توأم شده است.
1ـ5. کشورهای ذرهای حوزه خلیج فارس که واسطه بیثباتی امنیتی، و درضمن نگران آینده خود هستند، در شکل و در عمل، فاقد هویت سیاسیاند. این کشورها که در قالب شورای همکاری خلیج فارس گرد هم جمع شدهاند، اساساً فاقد اثرگذاری مهم هستند و درضمن عدم حضور ایران و عراق در این شورا، سؤالات جدیای را در نقش این شورا ایجاد کرده است.
در نتیجه این بیثباتی، شرایطی در منطقه پدیدار شده که موجب گشته کشورهای حاضر در آن، در فضای پر از غبار تردید و بدبینی نسبت به هم بهسر برند و تحت تأثیر شانتاژهای خارج از منطقه بهجای رو آوردن به پیمانهای امنیتی کارآمد و عملی در سطوح منطقهای، با قدرتهای خارجی پیمانهای دو یا چندجانبه منعقد کنند که حاصل آن افزایش تنش و بیاعتمادی است. در همین راستا، این کشورها بازدارندگی را در تجهیز و مدرنسازی انبار مهمات خود میبینند.
یکی از عوارض این بیثباتی آن است که سبب شده راستیآزمایی موافقتنامههایی که در حوزه خلیج فارس توسط کشورهای منطقه منعقد و امضا شده، مورد تردید جدی قرار گیرد.
2. رژیم اسرائیل با در دست داشتن حدود دویست کلاهک هستهای در زرادخانههای خود، تنها دولتی از منطقه خاورمیانه است که تاکنون عضو اِنپیاتی نشده است. این رژیم با توجیه اینکه این سلاحها در راستای بازدارندگی هستند، تاکنون به 26 قطعنامه مجمع عمومی و همچنین قطعنامه 687 شورای امنیت، کاملاً بیتفاوت و بیاعتنا بوده است. ازجمله عوارض نامیمون داشتن سلاح هستهای توسط اسرائیل میتوان به افزایش مسابقه تسلیحاتی و رواج برداشت تهاجمی از نیات این رژیم در میان غالب بازیگران صحنه خاورمیانه اشاره نمود.
راهکارهای پیشنهادی
1. با توجه به فشار افکار عمومی و معاهدات بینالمللی و هزینههای زیاد تسلیحات هستهای، امکان استفاده از این سلاح، بهشدت کاهش یافته است. نظر به اینکه درحالحاضر، معاهده اِنپیتی مهمترین سند در این زمینه است، باید با همکاری همه کشورهای عضو شورای امنیت بهخصوص آمریکا، رژیم اسرائیل مجاب به عضویت در این معاهده گردد.
2. روابط تیرهوتار دولتهایی نظیر ایران و عربستان، باید طی پروسهای زمانبندیشده و گامبهگام بهبود یابد. در این مسیر، انجام اقدامات صلحآمیز و اعتمادزا، همچنین پرهیز از اتخاذ مواضع تنشزا و تدابیری که به سوءتفاهمات دامن میزند، میتواند کارگشا باشد.
نتیجه این اقدامات، نگاه به درون خواهد بود. بدین معنا که دولتهای منطقهای بهجای انعقاد پیمانهای فرامنطقهای، بهسمت پیمانهای درونی رفته و با تصحیح رفتارها و اجرایی شدن این پیمانها، زمینه رسیدن به نقطه تعادل منطقهای فراهم شده و درپی این ثبات، مقدمات کنترل تسلیحات میسر میگردد.
نظر شما