بازسازی افغانستان و چالشهای آن در پرتو کمکهای مالی بینالمللی
بازسازی افغانستان و چالشهای آن در پرتو کمکهای مالی بینالمللی
چهارشنبه 1 خرداد 1392

حضور معاون وزیر خارجه آمریکا در سالگرد توافقنامه استراتژیک کابل ـ واشنگتن در افغانستان اهمیت ویژهای دارد. گفتگو بر سر خروج آمریکاییها؛ برنامه کمکهای آتی؛ احداث نُه پایگاه در شهرهای کابل، بگرام، مزارشریف، جلالآباد، گردیز، قندهار، هلمند، شیدند و هرات درمقابل تداوم حمایتهای اقتصادی، تجهیز نیروهای امنیتی افغان؛ و تقویت ساختارهای دولتی این کشور از موضوعات مهم این دیدار بود. ازسویدیگر، در سطح داخلی افشاگریهای اخیر وزیر دارایی در پارلمان افغانستان و طرح اتهام علیه نمایندگان قندهار و غزنی که از خلال معاملات تجاری و کمکهای اقتصادی دست به قاچاق گسترده و تطمیع مقامات دولتی زدهاند، نگرانی درخصوص آینده بازسازی این کشور و دغدغه نظارت بر کمکهای مالی به آن را بار دیگر مطرح کرد.
سابقه معاصر ارائه کمکهای مالی را باید در حوادث پس از جنگ جهانی دوم جستجو کرد. این کمکها در قالب برنامههایی با عنوان مدرنیزاسیون، کمکهای بشردوستانه، رشد به کشورهای فقیرتر و در مناطق مورد نزاع به نام صلحسازی و ثباتسازی انجام میشد. هرچند تغییر در پارادایم توسعه و اولویت رژیم اقتصادی تجارت آزاد و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در دنیای بههمپیوسته امروز پذیرفته شده است، هنوز کمک خارجی بخش قابل توجهی از منابع جهانی را از کشورهای قدرتمند اقتصادی به کشورهای درحال توسعه منتقل میکند. مسلم است که مناطق بحرانزده همواره با جمعیت انبوه غیرنظامیاش توجهات جهانی را ـ چه از سر انساندوستی باشند، چه با رویکرد فرصتهای سیاسی و اقتصادی ـ به خود جلب میکند. کشورهای درحال توسعه همواره در طول دورههای نزاع و درگیری نظامی، با چالشهای مالی عمده مواجه میشوند. در این میان، کشورهای ضعیفی همچون افغانستان که درگیر فرایند دولت ـ ملتسازیاند، با مسائلی بهمراتب پیچیدهتر مواجه میشوند.
پس از سقوط طالبان، بازسازی اقتصادی افغانستان گزینه بیبدیلی بود که جامعه جهانی برای رهایی از فلاکت فقر و جهل بنیادگرایانه به آن امید داشتند. نخستین تلاشها در اجلاس نخست توکیو در ژانویه 2002 آغاز شد. 72 کشور و نهاد بینالمللی متعهد شدند سیزده میلیارد دلار کمک بلاعوض و 3/2 میلیارد دلار وام را با نظارت بانک جهانی و سازمان ملل متحد در دورهای پنج تا هفتساله به وزارت امور مالیه افغانستان پرداخت کنند.
درحالحاضر، کمکهای اهدایی به افغانستان بیش از 95 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص میدهد. مقامات افغان تأکید میکنند از سال 2014 تا 2025 که افغانستان خود را ازنظر مالی توانمند میسازد، حداقل ده میلیارد دلار برای هر سال نیاز دارد.
آمریکا از زمان سقوط طالبان تا پایان سال 2012 نزدیک به 83 میلیارد دلار به افغانستان کمک داده است که 51 میلیارد آن برای تجهیز و آمادهسازی نیروهای نظامی این کشور بوده است. لازم بهذکر است در فاصله سالهای 2001 تا 2012 مداخله در افغانستان هزینهای بالغ بر 557 میلیارد دلار داشته است.
کنفرانس توکیو در ژوئیه 2012 آخرین گردهمایی کشورها و نهادهای بینالمللی برای بررسی آینده کمکها به افغانستان پس از سال 2014 بود که به «دهة تغییر» (2012 تا 2022) معروف شد. آمریکا و کشورهای ائتلاف در این کنفرانس وعده دادند تا سال 2015، شانزده میلیارد دلار کمک کنند و به تداوم این کمکها تا سال 2017 تأکید داشتند. علاوهبراینها، ژاپن متعهد شد پنج میلیارد دلار دیگر درطی سالهای 2012 تا 2017 و آلمان 550 میلیون دلار برای سالهای 2014 تا 2016 به افغانستان کمکرسانی کنند.
مطابق آمارهای وزارت امور مالی افغانستان از سال 2002 تا 2012، بیشترین کمکهای مالی به این کشور ازسوی دولتها و نهادهای خارجی بهترتیب متعلق به ایالات متحده آمریکا، ژاپن، اتحادیه اروپا، بانک توسعه آسیایی، بانک جهانی، هند، کانادا، ایران، استرالیا، سازمان ملل، چین، ترکیه، روسیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، و کره جنوبی بوده است.
تحقیقات نشان میدهد زیرساختهای توسعه یعنی آموزش، بهداشت، تأسیسات زیربنایی بهویژه پلسازی، راهسازی، دستیابی به انرژی، برخورداری از غذا، خطوط رفتوآمد، و ارتباطات باید مقصد اصلی دریافت کمکهای مالی باشند. افغانستان در عرصه آموزشی جهت ایجاد و بازسازی دانشگاهها و نهادهای آموزشیاش به 35 میلیون دلار در هر سال نیاز دارد. اکثر مردم آن از حداقل بهداشت عمومی برخوردار نیستند. برخی کشورهای عربی همچون مصر و اردن دراینراستا کمکهایی به مناطقی همچون بگرام داشتهاند. راهسازی یکی از معضلات زیربنایی در افغانستان است که نیاز به سرمایهگذاری کلان دارد. راههای پرپیچوخم این کشور که راز ماندگاری طالبان را در دل خود دارند، از برنامههای آتی بانک توسعه آسیایی در بازسازی این کشور است. ازجمله بزرگترین پروژهها دراینزمینه جاده قندهار به اورزجان بود که به سرانجام رسید و ولایت پنجشیر را به کابل پیوند داد. طرحهای آتی باید مسیرهای «خست ـ گردیز» و «سالنگ ـ بامیان» باشند. افغانها روند تجارت خارجیشان با آسیای مرکزی را مستلزم عبور از رودخانه پنجاب میدانستند که به تاجیکستان پیوندشان میداد؛ بههمیندلیل، در سال 2005 پلی با 33 میلیون دلار از محل کمکهای بینالمللی ساخته شد. ازجمله بزرگترین طرحهای موردنظر در حوزه انرژی نفت و گاز نیز میتوان به انتقال گاز شمال افغانستان با نام برنامه شهبرگان اشاره کرد که گاز طبیعی شمال این کشور را به مرکز مزارشریف منتقل میکند و هزینه آن 580 میلیون دلار برآورد شده که برای سال 2016 توسط بانک توسعه آسیا و گروههای خصوصی افغانی درنظر گرفته شده است.
بیانیه پایانی کنفرانس توکیو خطاب به دولت افغانستان اعلام کرد: چنانچه در حکمرانی خوب، غلبه بر فساد، برگزاری انتخابات آزاد و رعایت حقوق بشر کوشا باشد، این کمکها بهصورت بیستدرصدی از سال 2014 تا 2024 توسط صندوق بازسازی افغانستان (ARTF) و سایر سازوکارهای مؤثر افزایش خواهد یافت.
با آنکه به آینده روند بازسازی افغانستان امید هست، توجه به این نکته ضروری است که همواره کمکدهندگان به این کشور با چالش تقاضاهای کوتاهمدت برای تأمین اعتبار تأسیسات جنگی و نظامی در این کشور و نیز تقاضاهای بلندمدت برای توسعه پایدار اقتصادی مواجهند. بهنظر میرسد قضاوت درخصوص انگیزه کمکهای دولتها و نهادهای بینالمللی دراینباره، مستلزم گذشت زمان و قابلیت حکومتداری افغانها در فوریه 2014 و آیندة خروج نیروهای آمریکایی از این کشور باشد.
نظر شما