گام‌های نامطمئن عربستان در مسیر روابط هسته‌ای با پاکستان


گام‌های نامطمئن عربستان در مسیر روابط هسته‌ای با پاکستان
 

 
دوشنبه 4 آذر 1392
 
 
 

با گذشت بیش از دو سال از شروع انقلاب‌های عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا، فضای سیاسی، اقتصادی و نظامی این منطقه، همچنان بی‌ثبات و طوفانی است. به‌گونه‌ای که ماهیت سیال حوادث سیاسی و پیامدهای غیرمنتظره آن، امکان هرگونه پیش‌بینی آینده سیاسی آن را بسیار پیچیده نموده است. علاوه‌براین با غالب شدن تمایلات هویتی و قومیتی بر درگیری‌های خاورمیانه و توسعه شکاف‌های سیاسی میان سکولارها و احزاب اسلام‌گرا، ماهیت کشمکش‌‌های این منطقه نیز تغییر یافته و چهره‌ای هویتی یافته که به بارزترین وجه در سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه عربستان که می‌کوشد موازانه قوای منطقه را به نفع خود تغییر دهد نمود یافته است.
به‌خصوص آنکه، مشکلات داخلی، بی‌ثباتی سیاسی در مصر، سوریه، بحرین و یمن که با  اصطکاک شدید منافع با آمریکا همراه شده نه تنها قدرت منطقه‌ای عربستان را با چالش‌های اساسی روبرو نموده، بلکه سیاست خارجی یکجانبه‌گرایانه این کشور در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای را نیز در مسیری نامطمئن قرار داده است.
در این میان، انتقادات گسترده سعودی‌ها از سیاست‌های‌امریکا در منطقه و حتی سخن‌ گفتن از اتمام معادله بلند مدت نفت در برابر امنیت، نپذیرفتن عضویت غیردائم در شورای امنیت، طرح تشکیل ارتش ملی جدید از شورشیان سوری، افزایش کمک‌‌های مالی به دولت جدید مصر و توسعه مبادلات تجاری با کشورهای مهم شرق آسیا نظیر چین، کره‌جنوبی، اندونزی و هند همگی نشان از گام برداشتن سعودی‌ها در مسیری مبهم دارد.
با این وجود آنچه بر شدت مشکلات این کشور افزوده، پیشرفت هسته‌ای کشورمان می‌باشد که به اعتقاد سعودی‌ها، سنگ‌بنای تحکیم قدرت نرم شیعیان محسوب می‌گردد. برهمین مبنا، مقامات سیاسی و امنیتی این کشور جدای از درخواست‌های پنهانی از ایالات متحده برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، برای عقب نماندن از غافله هسته‌ای شدن، دست به دامان پاکستان شده است. البته، گزینه مذکور نیز چندان راهکار مطمئنی برای این کشور محسوب نمی‌گردد، زیرا پاکستان هرگز حاضر نخواهد بود منافع ملی خود را قربانی دفاع از عربستان سازد. همچنین، بعید است این کشور مایل به از دست دادن انحصار هسته‌ای خود به‌عنوان اولین کشور اسلامی باشد.
علاوه‌براین، پاکستان بر مبنای دکترین هسته‌ای خود تنها در صورتی اقدام به فروش تجهیزات و سلاح‌های هسته‌ای می‌نماید که با الزامات استراتژیکی بسیار مهم نظیر دستیابی به توازن هسته‌ای در برابر هند و یا حفظ روابط امنیتی با متحدان کلیدی خود روبرو باشد. برهمین مبنا می‌توان پیش‌بینی کرد فروش تسلیحات هسته‌ای به عربستان سعودی چندان در دستور کار مقامات امنیتی این کشور نخواهد بود.
علاوه‌براین، اگرچه پاکستان با ایران بر سر نفوذ در افغانستان رقابت دارد، یا همانند عربستان از نفوذ ایران شیعی در آسیای مرکزی واهمه داشته و نگران گسترش روابط امنیتی و هسته‌ای کشورمان با هند می‌باشد، ولی بازهم چندان ایران را در حکم تهدید امنیتی وجودی نمی‌نگرد.
در ضمن، هرچند پاکستان عضو معاهده ان‌پی‌تی نیست، ولی انتقال تکنولوژی‌‌های هسته‌ای مهم به عربستان می‌تواند با واکنش شدید آمریکا روبرو گردد. برهمین مبنا، مقامات امنیتی، سیاسی و نظامی پاکستان به این نکته آگاهی دارند که هرگونه ارسال تسلیحات هسته‌ای برای عربستان سعودی نه تنها پاکستان را با تحریم‌های اقتصادی شدید آمریکا و غرب روبرو خواهد کرد، بلکه آمریکا کمک سالانه دو میلیارد دلاری خود به این کشور را نیز متوقف می‌نماید.
علاوه‌براین، برخی از کارشناسان معتقدند اگر آمریکا حمایت خود را در صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی از پاکستان کاهش دهد، این کشور با توجه به اقتصاد آسیب‌پذیری که دارد با بحران‌های شدید مالی و بی‌ثباتی سیاسی روبرو خواهد شد. همچنین این امکان وجود دارد که آمریکا روابط نظامی، امنیتی و استراتژیک خود با هند را گسترش دهد که همین مساله می‌تواند از نظر دیپلماتیک پاکستان را در منطقه منزوی نماید.
ازسوی دیگر، مقامات سعودی به خوبی می‌دانند که ورود به مسابقه تسلیحاتی و ساخت بمب هسته‌ای، به علت هزینه‌های بالای اقتصادی و امنیتی گزینه مناسبی برای این کشور نمی‌باشد. زیرا نه تنها این امکان وجود دارد که با افتادن این سلاح‌ها بدست گروه‌های جهادی افراط‌گرا، ثبات سیاسی و امنیت داخلی این کشور با چالشهای اساسی روبرو شود، بلکه این مساله می‌تواند معادلات امنیت منطقه‌ای را پیچیده‌تر و روابط استراتژیک این کشور را نیز با آمریکا بحرانی‌تر نماید. برای مثال، در سال 1988، عربستان سعودی اقدام به خرید موشک‌های بالستیک سی اس اس-2 از چین نمود که پس از اطلاع یافتن آمریکا از این موضوع، روابط دو کشور تا مدت‌ها تیره شد. حتی کنگره تهدید نمود که فروش تجهیزات مورد نیاز این کشور در زمینه هشدار هوابرد و سیستم کنترل هوایی را متوقف خواهد نمود. در واقع می‌توان گفت وابستگی امنیتی - استراتژیکی عربستان به آمریکا یکی از موانع بسیار مهمی است که از هسته‌ای شدن این کشور جلوگیری می‌نماید.
همچنین، دستیابی این کشور به تسلیحات هسته‌ای، اقتصاد رانتیر این کشور را در برابر تحریم‌های احتمالی جامعه جهانی بیش از گذشته آسیب‌پذیر نموده و مشروعیت سیاسی خاندان آل‌سعود را در شرایط کنونی با بحران‌های اساسی روبرو می‌نماید. به‌خصوص آنکه بیش از 29 درصد از جمعیت این کشور زیر 14 سال بوده و همین مسئله می‌تواند هرگونه بحران اقتصادی را به بی‌ثباتی‌های گسترده سیاسی تبدیل نماید.
یکی دیگر از موانع مهمی که سر راه هسته‌ای شدن عربستان سعودی وجود دارد، نگرانی از حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای این کشور همانند آنچه در سال 1981 در مورد عراق اتفاق افتاد، می‌باشد. به اعتقاد اکثر تحلیل‌گران شاید مهمترین مانع مقامات سعودی از دست یافتن به تجهیزات هسته‌ای همین موضوع باشد.
علاوه‌براین، عربستان سعودی با محدودیت‌های تکنولوژیکی بسیار زیادی نیز در مسیر هسته‌ای شدن روبرو است. زیرا این کشور به علت جوان بودن ساختار جمعیتی از تجربه علمی و عملی لازم جهت تولید و غنی‌سازی اورانیوم برخوردار نبوده و از همه مهمتر فضایی که از نظر جغرافیایی و امنیتی بتواند مناسب استقرار تاسیسات هسته‌ای باشد را نیز در اختیار ندارد.
در نهایت می‌توان گفت سابقه تاریخی رفتار مقامات امنیتی و سیاسی این کشور در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که به علت محدودیت‌های مذکور، این کشور هرگز نتوانسته جهت مقابله با چالش‌های منطقه‌ای به گزینه هسته‌ای بیندیشد.