آمریکا با سوریه چه کند؟


آمریکا با سوریه چه کند؟

 
دوشنبه 16 دی 1392
 
 

 قرار است در دوم بهمن ماه، نشستی با حضور 26 کشور در ژنو پیرامون مسائل سوریه تشکیل شود اجلاسی که قرار است راهکارهایی برای پایان دادن به جنگی که حدودا سه سال از شروع آن می‌گذرد بیابد جنگی که به گفته مقامات بی‌طرف حقوق بشری، ‌دستکم 40000 کشته غیرنظامی به ‌همراه داشته که حدودا 25 درصد این کشته‌ها را کودکان و زنان شامل می‌شوند.
مهمتر آنکه 5000 نفر در اثر حمله شیمیایی که هنوز عامل آن مشخص نشده، در سپتامبر گذشته جان باختند. در این اجلاس همچنین قرار است راهکارهایی برای کمک به آوارگان و پناهندگان سوری که رفته رفته در حال بدل شدن به معضل برای کشورهای همسایه و میزبان آنها هستند، پیدا شود. تا بدین‌جا به نظر می‌آید همه طرفین بر سر اهداف اجماع دارند. اما قطعا اصلی‌ترین مسئله مورد چالش توافق بر سر انتقال دولت است و همین جاست که کشتی آمریکایی‌ها به گل نشسته. اما مهم‌ترین مخاطرات آمریکا پیش از برگزاری این اجلاس چیست؟
1ـ عدم دعوت از ایران: با توجه به نقشی که ایران بعنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه به‌طور کلی و نفوذ آن بر حکومت دمشق بطور خاص ایفا می‌کند، ‌عدم حضور ایران در این نشست ممکن است توافق شکننده‌ای را که شاید امید اندکی به حصول آن باشد، ‌تحت‌الشعاع قرار دهد و از میزان قدرت اجرایی آن بکاهد.
ارتش به اصطلاح آزاد سوریه پس از اعلام موجودیت مورد حمایت‌های گسترده تسلیحاتی، ایدئولوژیک و مالی کشورهای قطر، ‌عربستان و ترکیه قرار گرفت. اما در عرصه میدانی، پس از کشمکش‌های پیچیده با ارتش سوریه منشعب شده، در جنگ به شاخه‌های انشعاب یافته و از دل آن دو فرزند نارس متولد شدند:
اولی جبهه النصره است و دومی که تازه‌تر نیز هست جبهه الاسلامیه است که از اتحاد 7 گروه، مسلح تندرو تشکیل شده، و اصلی‌ترین گرو‌های تشکیل‌دهنده آن «لواء توحید» «احرار الشام» و «صقور الشام»و «لواء الحق» است.
حال آمریکا باید به این سوال که اذهان بسیاری از ناظران بی‌طرف را به خود مشغول کرد، پاسخ دهد که چگونه حامیان طرف چندپاره شده ـ قطر، ‌عربستان و ترکیه ـ در این نشست حضور جدی و پررنگ دارند اما حامی اصلی طرف ظاهرا برنده ـ حداقل در عرصه میدانی ـ یعنی ایران باید در این اجلاس غائب باشد؟
2ـ آلترناتیو  بشار کجاست؟
در مصر، لیبی، تونس که اسلامگرایان تندرو و ایدئولوژیک، قدرتی نداشتند، پس از انقلاب شاهد اوضاع وخیم و نابسامان و بی‌ثباتی هستیم که هیچ آینده روشنی برای آن قابل ترسیم نیست حال در سوریه که تندروهای اسلامی یکه‌تازی می‌کنند، ‌پس از سقوط احتمالی اسد، چه آینده‌ای قابل تصور است؟ و این پارادوکس لاینحلی است که مقامات واشنگتن ماه‌هاست گرفتار آنند.
از سویی ارزش‌های آمریکایی و دموکراسی لیبرال از نظر دولتمردان کاخ سفید و کنگره، ‌با حضور و اقدامات اسد در تضاد است و از سوی دیگر گزینه جایگزین اسد سلفی‌های رادیکال و تندرو و بعضا انتقام‌جویی هستند که اگر نگوییم به همه، حداقل به بسیاری از ارزش‌های آمریکایی بدبین هستند.
این در حالی است که متحدان آمریکا در منطقه که از قضا همسایگان سوریه نیز هستند ـ ترکیه و اسراییل ـ از ادامه جنگ در سوریه متضرر خواهند شد. برای آنان نیز چون آمریکا چشم‌انداز سوریه بدون اسد،‌ مطلوب و چشم‌نواز نیست. چرا که تصور عمومی آنست که با سقوط اسد زمینه‌ای مساعد و مطلوب برای گسترش اسلامگرایی افراطی فراهم آمده و گروههای تروریستی نظیر القاعده در بهشتی امن سکنی خواهند گرفت و اگر چنین شود، منطقه می‌رود به سمت درگیری‌های قومی میان قوم هزار طایفه: شیعه با سنی، علوی با دروزی و مسیحی با یهودی، ‌و در چنین شرایطی دول طرفدار هر یک از این اقوام نیز بیکار ننشسته و وارد معرکه خواهند شد و این معرکه با حضور لبنان، اسراییل، ترکیه، عربستان، قطر، عراق و ایران، قطعا برنده‌ای نخواهد داشت.
و شاید به خاطر همین آینده مخوف است که بر پایه برخی گزارشات، مقامات غربی در دیدارهای اخیر خود از سوریه، ‌به دنبال احیا همکاری‌های امنیتی با حکومت اسد بودند. همکاری‌هایی که دو سال و نیم پیش به‌دنبال ناآرامی‌ها متوقف شده بود.
و امروز آنچه در دل نه زبان آمریکایی‌ها می‌‌گذرد آنست که کنار آمدن با بشار اسدی که همسایه‌ای قابل پیش‌بینی برای متحد اصلی ما در منطقه است و خودش در حال نابودی و امحاء سلاحهای کشتار جمعی است،‌ بسیار قابل تحمل‌تر از سلفی‌ها و اسلامگرایان رادیکال و ایدئولوژیک است و این چنین است که سه ماه پیش که آمریکا تا مرز حمله هوایی به سوریه پیش رفت و جان کری اسد را هم‌قطار هیتلر و صدام حسین دانست، کمی بعدتر از بشار به خاطر همکاری برای خلع سلاح شیمیایی تقدیر کرد.
و اگر آنچه در دل مقامات آمریکایی می‌‌گذرد، بر زبانشان جاری شود، سخت دل‌آزرده خواهد کرد کشورهایی را که تمام‌‌قد روبروی بشار ایستادند و از هیچ‌گونه کمکی به مخالفان دریغ نکردند. ترکیه، عربستان و قطر. از میان این سه، عربستان دل‌آزرده‌تر است چراکه آمریکا با رفیق دیروز و رقیب امروزش ایران توافقنامه منعقد کرده و قطعا مقامات آمریکایی نمی‌خواهند به خاطر اسد، متحد و وفادار و صمیمی خود را دل‌آزرده‌تر کند.