تحولات عراق، آینده کرکوک و انتظارات کردها


تحولات عراق، آینده کرکوک و انتظارات کردها
 
 
 
یکشنبه 15 تیر 1393
 
 
 

از زمانی که در سال 1927 میلادی، برای نخستین بار در شهر قدیمی و باستانی کرکوک نفت استخراج شد، اهمیت استراتژیک این شهر در معادلات سیاسی و اقتصادی عراق بیشتر گردید. این در حالی بود که پیش از ایجاد تأسیسات کامل نفتی و در دوران عثمانی هم، کرکوک به‌عنوان شهر مهمی مورد توجه دربار عثمانی قرار داشت و ترک‌ها با کوچاندن صدها تن از خانوارهای ترکمن، به‌دنبال تغییر بافت جمعیتی این شهر بودند. این پروژه پس از سقوط امپراتوری عثمانی و جریانات مربوط به پیمان لوزان و تأسیس عراق مستقل، به گونه‌ای دیگر توسط بغداد ادامه یافت و در دوران حکومت بعث نیز اعراب به این منطقه کوچانده شدند. کرکوک، تنها شهر مورد توجه عثمانیان و اعراب نبود، بلکه کردها نیز اهمیت این شهر و چاه‌های نفتی آن را به‌سرعت درک کردند و در دوران عصیان شیخ محمود برزنجی، رهبر کردهای عراق در اوایل سده بیستم، کرکوک برای کردها نیز از اهمیت والایی برخوردار بود، اما در همان مقطع، انگلیسی‌ها این موضوع را به‌عنوان خط قرمز توصیف کرده و از شیخ محمود خواستند کاری به این شهر نداشته باشد.
طی سال‌های 1960 تا 1970 نیز مسئله سرنوشت کرکوک همواره بین شورشیان کُرد به رهبری ملا مصطفی بارزانی و حکومت بعث مورد مناقشه بود و چانه‌زنی‌ها و جلسات طولانی در مورد این شهر، هیچ‌گاه به نتیجه نرسید. پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 و سقوط رژیم صدام، کردها خواهان الحاق کرکوک به دیگر مناطق اقلیم کردستان عراق شدند، اما دولت مرکزی این کشور در مقابل خواسته کردها مقاومت نمود و پل برمر آمریکایی و دیگر میانجی‌ها، دو طرف را قانع کردند که با طرح ماده‌ای به نام ماده 140 موضوع تعیین سرنوشت کرکوک منوط به برگزاری رفراندوم در آینده شود.
بدین‌ترتیب، با ارائه این راه‌حل موقت، مسئله کرکوک همچنان لاینحل باقی ماند. با مرور این تاریخچه کوتاه، دو نکته مهم توجه را جلب می‌کند: اول اینکه کرکوک همواره پراهمیت بوده و بین اعراب، کردها و ترکمن‌ها، بحث و جدل و اختلاف نظر در مورد هویت قومی و چهارچوب سیاسی این شهر وجود داشته است. دوم اینکه کرکوک نفت‌خیز، همیشه به‌عنوان یک گره کور بازنشده باقی مانده و حل این مشکل، مدام به آینده‌ای نامعلوم موکول شده است. آمارها نشان می‌دهد که چاه‌های نفتی کرکوک دارای ذخایر چهل میلیارد بشکه‌ای هستند و این میزان، 45 درصد از کل منابع نفتی عراق را تشکیل می‌دهد.
جریانات عرب و سنّی ملی‌گرا و همچنین ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی، تمایل چندانی به اجرای ماده 140 و تعیین سرنوشت کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه (دیاله، صلاح‌الدین و نینوا) ندارند. این مسئله دلایل سیاسی فراوانی دارد، ولی مهم‌ترین دلیل، ترس از به هم خوردن تعادل قدرت در عراق و ممانعت از رشد بیش از اندازه گفتمان کُردی است؛ اما مسئله به همین‌جا ختم نمی‌شود. در میدان عمل و در شرایط عینی، برای برگزاری یک همه‌پرسی بدون دردسر و تعیین سرنوشت این مناطق، مشکلات بزرگی وجود دارد؛ ازجمله اینکه فقط بخشی از شهروندان عرب حاضر به ترک منطقه هستند؛ موضوع ترکمن‌ها پیچیدگی‌های خاص خود را دارد؛ موضوع بازگرداندن زمین‌های کردها که در زمان صدام غصب شده، معضلات حقوقی و مادی ویژه‌ای دارد؛ نسل جدیدی در کرکوک شکل گرفته که حاضر به ترک این شهر نیست؛ و دیگر اینکه خود مردم این شهر با وجود تفاوت‌های قومی و مذهبی، بدون درگیری و تنش در کنار هم زندگی می‌کنند و این مسئله باعث می‌شود که برگزاری رفراندوم فقط پروژه‌ای سیاسی تلقی شود که توجیهات اجتماعی و فرهنگی معقولی ندارد.
از این گذشته، آنکارا هم در قبال کرکوک رویکردهای ویژه‌ای دارد و طی هفته‌های اخیر بارها مقامات حکومت ترکیه بر حمایت قاطعانه خود از ترکمن‌ها پافشاری کرده‌اند و ترکمن‌ها نیز برای ایجاد گروه‌ها و نهادهای نظامی اقداماتی انجام داده‌اند و ایجاد اقلیمی جدید در کرکوک با مشارکت ترکمن‌ها، می‌تواند برای ترکیه ایده جذابی باشد و آنان در حال حاضر در این حوزه از امتیاز مهم و مؤثری به نام روابط نفتی با اربیل برخوردارند و می‌توانند برای به هم نزدیک کردن کُرد و ترکمن، از ابزارهای خاص خود استفاده کنند.

موانع اصلی در برگزاری رفراندوم
احزاب کُرد شمال عراق در مورد مسائل مختلف، دارای اختلاف نظرهای جدی هستند، اما وقتی سخن از آینده کرکوک به‌میان می‌آید، همه آنان به شکل متفق‌القول بر این موضوع تأکید می‌کنند که کرکوک بخشی از اقلیم کردستان است و باید به اقلیم ملحق شود. در انتخابات مجلس عراق در سال 2014 احزاب کُرد، توانستند از مجموع سیزده کرسی کرکوک (دوازده کرسی اصلی و یک کرسی اقلیت‌ها)، هشت کرسی به‌دست آورده و افزایش آراء 10 درصدی را نسبت به انتخابات سال 2010 به نام خود ثبت کنند. به عبارت دیگر، کردها توانستند در انتخابات اخیر 53 درصد از آراء مردم کرکوک را به‌دست بیاورند و 47 درصد باقی‌مانده نیز بین اعراب و ترکمن‌ها تقسیم شود. با توجه به اینکه پست استانداری کرکوک نیز طی این چند سال در اختیار کردها بوده و دکتر نجم‌الدین کریم، پزشک مخصوص مام جلال طالبانی، مقتدرانه بر این کرسی نشسته است، کردها در کرکوک از نفوذ و امتیاز بیشتری برخوردارند.

نیروی بعثی ـ تکفیری (داعش)، رویدادهای موصل و تأثیر آن بر مسئله کرکوک
پس از حملات گروه بعثی ـ تکفیری داعش و تسخیر موصل توسط این گروه، نیروهای ارتش عراق نه‌تنها موصل بلکه کرکوک را ترک کردند و هزاران نفر از نیروهای پیش‌مرگ کُرد برای محافظت از این منطقه حساس، به دستور مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان، در کرکوک صف‌آرایی کردند. دو نکته جالب توجه در مورد حضور نیروهای پیش‌مرگ کُرد در کرکوک وجود دارد: 1. دکتر فؤاد حسین، رئیس دیوان رهبری در اقلیم کردستان عراق که به‌عنوان دست راست بارزانی شناخته می‌شود، در گفتگو با رسانه‌ها اعلام کرد که اعزام پیش‌مرگ‌ها به کرکوک، به درخواست بغداد صورت گرفته است؛ 2. از فردای حضور پیش‌مرگ‌های کُرد در کرکوک، بسیاری از سیاستمداران و فرماندهان نظامی کُرد تأکید کردند که آنان هیچ‌گاه از کرکوک خارج نخواهند شد.
مسعود بارزانی پا را از این فراتر نهاد و رسماً اعلام کرد که ماده 140 درخصوص تعیین سرنوشت کرکوک اجرا شده و این شهر جزئی از اقلیم کردستان به‌شمار می‌آید. حتی برخی از رسانه‌های اقلیم از قول بارزانی اعلام کردند که برگزاری رفراندوم بدون هماهنگی با آمریکا و ایران، در دستور کار کردها قرار گرفته است. منابع رسانه‌ای اربیل همچنین معتقدند که مسعود بارزانی در دیدار با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، آشکارا اعلام کرده که کردها از این به بعد کرکوک را رها نخواهند کرد. طی همان روزها، بسیاری از رسانه‌ها، شایعه‌ای را مطرح نموده و ادعا کردند که نیچروان بارزانی، نخست‌وزیر اقلیم کردستان عراق، در تهران و در دیدار با دریابان شمخانی، پیشنهادی از سوی دولت مرکزی عراق دریافت کرده و در این پیشنهاد چنین ذکر شده که بغداد حاضر است کرکوک را به کردها واگذار کند، اما در مقابل، کردها نیز باید تعهد دهند با داعش بجنگند. اگرچه این شایعه مورد تأیید قرار نگرفت، اما نشان داد که در شرایط کنونی، کرکوک به کارتِ بازی و ابزار چانه‌زنی تبدیل شده و بعید نیست که دولت مرکزی، نه در قبال قول جنگ نیروهای پیش‌مرگ در برابر نیروی بعثی ـ تکفیری داعش، بلکه در مقابل کوتاه آمدن از اعلام استقلال و جدایی، در این خصوص کوتاه بیاید و کرکوک را با یا بدون برگزاری رفراندوم به کردها واگذار کند.
البته نوری المالکی در حال حاضر در شرایط سختی قرار گرفته و انجام چنین اقدام متهورانه‌ای دست‌کم در دوران پیش از رسیدن به ثبات نسبی، دشوار به‌نظر می‌رسد. اما بالاخره این یکی از سناریوهایی است که مطرح شده و در شرایطی که آمریکا، انگلیس و دیگران تمایلی به تأیید جدایی کردها ندارند، اعطای چنین امتیازی می‌تواند آب بر آتش خبر استقلال بریزد. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود: در صورتی که اقامت داعش در موصل به طول بینجامد و ساختاری دوفاکتو یا رسمی سنّی در استان‌های سنی‌نشین ایجاد شود، آیا گروه‌های سنّی، ملی‌گرایان عرب، بعثی‌های قدیمی و نیروهای متعصب عرب، که به‌سبب هم‌پیمانی کردها با احزاب شیعه و همکاری در براندازی رژیم صدام از همه احزاب کُردی کینه به دل دارند، حاضرند در مقال کردها کوتاه آمده و اجازه دهند که این منطقه حساس به خاک اقلیم کردستان عراق ملحق شود؟ این سؤال مهم هنوز پاسخ روشنی ندارد؛ اما سناریوی محتمل دیگری نیز وجود دارد که قطعاً باب میل کردها نیست. سناریو این است: اگر حکومت مرکزی عراق، موصل را دوباره در اختیار بگیرد و زمینه‌های سر برآوردن یک ساختار سنّی هم از میان برود، در این صورت کردها می‌توانند باز هم بر ماندن در کرکوک اصرار کنند؟ آیا آنان حاضرند در این موضوع آن‌قدر پافشاری کنند که برای مثال، حرف و توصیه تهران و واشنگتن را نیز نادیده بگیرند؟ حتی اگر چنین چیزی روی دهد و بارزانی حاضر به پذیرش هیچ توصیه‌ای نباشد، ادامه روند عدم ارسال بودجه و اعتبارات از سوی بغداد و پیچیده کردن تنش‌های خط اربیل ـ بغداد، برای ساختار نوپای اقلیم کردستان، تا چه اندازه قابل تحمل است؟ چنین سؤالات و تردیدهایی نشان می‌دهد که بارزانی و دیگر سران کُرد عراقی در مورد کرکوک شتاب‌زده اقدام کرده‌اند و در معادلات و محاسبات خود، همه جوانب را در نظر نگرفته‌اند و این موضوع می‌تواند منجر به تداوم وضعیت قبلی شود. این خطای آشکار، گذشته از آنکه هزینه‌هایی برای کردها به‌دنبال می‌آورد، موجب می‌شود در مقاطع تاریخی آینده و در مسیر پیشِ رو، اعتماد به کردها از بین برود و گروه‌های مختلف عراقی تمایل چندانی به ائتلاف با کردها نداشته باشند.