ایران و ترکیه در معماری جدید خاورمیانه

مقدمه
سفر آقای روحانی، رئیسجمهور ایران، به آنکارا پس از آن صورت میگیرد که رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در جریان سفرش به ایران در اوایل سال میلادی جاری، رکود پیشآمده در مناسبات دیپلماتیک و سردی در روابط را شکست.
پس از تشکیل دولت جدید در ایران که با نشانههای آشکاری در زمینه تغییر در سیاست خارجی همراه بود، دولتمردان ترکیه از این تحولات استقبال کردند و از همان ابتدا در تلاش برآمدند تا از این فرصت بهخوبی استفاده نمایند. افزایش تمایل ترکیه برای ترمیم مناسبات با ایران و ارتقاء سطح روابط در شرایطی که این کشور در محیطهای سیاسی سوریه و عراق به ایران نیاز دارد و نیز در برخی مسائل منطقهای مانند مصر بهسبب اختلاف نظر با عربستان، ایران را دارای موضع مشترکی با خود میداند، نشان میدهد که سیاستمداران ترک با درک عمیق از شرایط ایران و نیز با پیشبینی آینده که نوید افزایش درخور توجه نفوذ منطقهای ایران را میدهد، سعی در استحکام روابط با این کشور را دارند.
حضور حدود ده نفر از اعضای کلیدی کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران در ترکیه و برگزاری کمیسیون عالی مشترک یا هیئت دولت مشترک (که تحلیلگران ترک از آن تحت عنوان شورای عالی استراتژیک نیز یاد میکنند) بیانگر این واقعیت است که ایران نیز به تلاش ترکها برای نزدیکی بیشتر به خود نگاه مثبتی دارد. سابقه تشکیل هیئت دولت مشترک در مناسبات دیپلماتیک ترکیه در سالهای قبل هم وجود داشته است. هرچند این تجربه درمورد مناسبات ترکیه با سوریه و عراق فرجام خوبی نداشت، ولی میتوان امیدوار بود که آینده همکاریهای ایران و ترکیه به سرنوشت آن دو دچار نشود؛ زیرا شرایط ایران کاملاً متفاوت بوده و برعکس دولتهای یادشده، ایران مانند ترکیه نهتنها بازیگر اصلی منطقهای است که در بسیاری موارد بازیساز هم میباشد.
شاخصههای معماری نوین منطقهای
اگر شرایط پیشآمده در سوریه، عراق و مصر را درنظر بگیریم و نیز با توجه به تجدید نفس سیاست خارجی ایران بعد از انتخابات اخیر ریاستجمهوری و نیز برقراری شرایط ثبات در ترکیه بعد از انتخابات شوراها و مجالس محلی میتوان گفت منطقه خاورمیانه و برخی مناطق پیرامونی آن نظیر شمال آفریقا، بهسمت شکلگیری نوعی معماری جدید پیش میرود. در این معماری نوین، به احتمال زیاد در ازای کاهش نقش نیروهای فرامنطقهای بهویژه آمریکا، نقش قدرتهای منطقهای بهویژه ایران و ترکیه افزایش خواهد یافت. تصمیم آمریکا برای کاستن از حضور مستقیم و نقش خود در منطقه خاورمیانه و توجه بیشتر به سایر مناطق بهویژه آسیا ـ پاسفیک، موضوعی است که بسیاری از تحلیلگران بر آن صحه میگذارند. در چنین شرایطی افزایش قدرت و نفوذ ایران و ترکیه امری بدیهی است و دراینمیان، دو کشور تصمیم دارند بهجای رقابت با یکدیگر برای تصاحب حوزههای نفوذ در منطقه، قدرت خود را در تعامل و همافزایی ارتقا دهند. البته منطقه خالی از رقبای دیگر نیست و برخی بازیگران منطقهای نظیر: رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی، بحرین و دولت نظامی مصر، از افزایش قدرت ایران و ترکیه بهویژه در شرایطی که این دو با هم همکاری نمایند و قدرتهای دیگری مانند قطر که به این جرگه بپیوندند، ناخشنود خواهند بود.
در معماری جدید خاورمیانه که بعد از انقلابهای عربی آغاز شده است و نشانههای آن بعد از سه سال تلاطم و آشوب کمکم بروز میکند، تعامل و تقابل بازیگران با هم نسبی است و دوستان مطلق و دشمنان مطلق در بین کشورهای منطقه بهندرت پیدا میشود. ترکیه و ایران بهرغم اشتراک دیدگاههای اساسی و مهم، در مواردی مثل سوریه با هم اختلاف نظر اساسی دارند. ایران و عربستان، ترکیه و عربستان، ترکیه و مصر، ایران و مصر، و غیره در عین تعامل دارای تقابل نیز هستند؛ ولی اگر نوعی دستهبندی نسبی بین کشورهای منطقه قائل شویم، میتوان گفت که محور ایران ـ سوریه ـ دولت مرکزی عراق ـ حزبالله لبنان در برابر محور عربستان ـ بحرین ـ کشورهای غربی تقابل اصلی را در منطقه دارند و کشوری مانند ترکیه که قبلاً به محور عربی ـ غربی نزدیکتر بود، اکنون منافع خود را در اتخاذ مشی معتدل در میان این دو محور و حتی گرایش بهسمت همکاری با ایران میبیند.
این تغییر معادله در شرایطی است که تلاش آمریکا و اروپا برای رفع اختلاف با ایران هنوز ادامه دارد و درصورت نتیجهبخش بودن، دست ترکیه در گرایش بیشتر بهسمت ایران بازتر خواهد بود؛ زیرا علاوهبر موضعگیریهای سیاسی، جمهوری ترکیه از نظر تاکتیکی و در عرصه اجرایی همکاریهای خارجی بهسبب تحریمهای غربی در تنظیم روابط اقتصادی با ایران مشکلات زیادی دارد. دراینمیان، رژیم اسرائیل بهرغم اینکه در جریان جنگ سوریه خود را برنده این معرکه میپنداشت، از تغییر معادله در منطقه بسیار نگران است؛ بهویژه که این تغییر معادله همراه با نزدیکی ایران و آمریکا و همپیمانی ترکیه ـ ایران باشد و ازهمینروست که تلآویو برای رفع تنش با آنکارا عجله دارد.
نتیجهگیری
عزم جدی ایران و ترکیه برای همکاری عمیق و گسترده دوجانبه و منطقهای، از اظهارات رسمی مقامات دو کشور مشهود است. انتقاد شدید اردوغان از تحریمهای غرب علیه ایران و محدود نمودن شرکتهای ترک در زمینه همکاری با ایران و سخنان جودت ییلماز، وزیر توسعه و فیکری ایشیک، وزیر علوم، صنایع و تکنولوژی و سایر مقامات ترک در حمایت قاطع از تعمیق روابط با ایران در آستانه سفر رئیسجمهور ایران به ترکیه، علاقهمندی طرف ترک را برای این همکاری بهخوبی نشان میدهد؛ ولی مهمتر از همه اینها سخنان آقای روحانی، رئیسجمهور ایران بود که در کنفرانس خبری قبل از سفر، با هم بودن ایران و ترکیه را به معنای وصل کردن اقیانوس هند به اقیانوس اطلس تعبیر کرد و افق باز نگاه جمهوری اسلامی ایران را برای تشریک مساعی با ترکیه در مسائل منطقه تبیین کرد.
اکنون با شرایط پیشآمده و با درنظر گرفتن فرصتهای طلایی فراروی ایران و ترکیه، نیاز دو کشور برای همکاریهای آتی، ایجاد همپیمانی استراتژیک است تا در آینده اختلاف دیدگاههای تاکتیکی روابط دوجانبه را خدشهدار نسازد. ایران و ترکیه باید در روزهای گرم مناسبات، آذوقه لازم را برای روزهای سرد احتمالی ذخیره نمایند تا بدینترتیب فصول سرد احتمالی را بهخوبی پشت سر بگذارند. تعمیق پیوندها و وابستگیهای متقابل اقتصادی، پویایی بیشتر در حوزه مغفولمانده همکاریهای فرهنگی، مطابقت بیشتر و همسنگسازی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، برای تسهیل همکاریهای فیمابین، از لازمههای اساسی مناسبات دو کشور محسوب میشوند.
نظر شما