تحولات سوریه: فرصتها و چالشهای کردها
تحولات سوریه: فرصتها و چالشهای کردها
شنبه 14 مرداد 1391

تحولات سوریه باعث ایجاد تغییراتی در این کشور شده و پیامدهای خاص منطقهای خود را نیز دارد. در این میان یکی از موضوعات قابل توجه تاثیر این تحولات بر جایگاه کردها به عنوان بزرگترین اقلیت قومی در این کشور است که حدود 10 تا 15 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. در حالیکه گروههای کرد در کشورهایی مانند عراق و ترکیه از چندین دهه گذشته فعالیتها و مبارزاتی را برای کسب حقوق و امتیازات بیشتر آغاز کرده که از جمله در شکلگیری اقلیم کردی در شمال عراق و مشارکت کردهای ترکیه در قدرت سیاسی منجر شده است، کردهای سوریه دارای سازماندهی ضعیفتر و فعالیتهای کمتری بودهاند. با این حال تحولات جدید در سوریه فضای خاصی را برای فعالیت و نقشآفرینی گروههای کرد سوریه و همچنین تاثیرگذاری بازیگران خارجی در مناطق کردنشین بهوجود آورده و این گروهها بهرغم اختلافنظرها و جهتگیریهای متفاوت دوره نوینی از حیات سیاسی خود را آغاز کردهاند. بر این اساس پاسخ به این پرسش اهمیت پیدا میکند که ناآرامیها و تحولات اخیر سوریه چه فرصتها و چالشهایی را برای کردهای سوریه ایجاد میکند؟
با آغاز ناآرامیها در سوریه این مساله که کردها میتوانند چه نقشی در تحولات این کشور برای کسب امتیازات و حقوق بیشتر ایفا کنند به عنوان مسالهای اساسی در میان اکراد سوریه و منطقه مطرح شد. دولت سوریه با درک اهمیت نقشآفرینی کردها و تاثیرگذاری آنها بر معادلات سیاسی و امنیتی داخل این کشور سعی کرد تا با برخی اصلاحات و اعطای امتیازات جدید مانند اعطای تابعیت به بیش از 300 هزار کرد بدون تابعیت، این گروه را به سوی خود جذب نماید یا حداقل اینکه از پیوستن آنها به مخالفین جلوگیری نماید. گروههای کرد سوریه نیز بهرغم بیطرفی اولیه در خصوص ناآرامیهای این کشور سعی کردند تا برای بدست آوردن امتیازاتی مناسب از فرصت موجود رویکرد فعالانهای را در پیش بگیرند و در این راستا بخشی از گروههای کردی در قالب شورای ملی کردهای سوریه به تعامل با شورای ملی سوریه به عنوان اصلیترین گروه مخالف دولت پرداختند. با این حال موضع رهبران این شورا و اختلافات آنها با کردها باعث چالشها و اختلافاتی بین دو طرف شد که کماکان ادامه دارد.
مهمترین فرصت پیشروی اکراد سوریه در نتیجه تحولات اخیر را میتوان بهرهگیری از فضای اختلافات موجود بین دولت و گروههای مخالف برای کسب امتیازاتی دانست که در شرایط عادی کسب آنها دشوار و حتی غیرممکن بوده است. بر این اساس است که کردهای سوریه با درک این مساله در تلاش بودهاند که حقوق و امتیازات مناسبی را کسب کنند و در این خصوص به رایزنی بپردازند. سازماندهی و هماهنگی گروههای سیاسی و گسترش تعاملات داخلی و منطقهای با بازیگران موثر در بحران سوریه در این خصوص مورد توجه اکراد سوریه بوده است. وضعیت کردهای عراق و ایجاد اقلیم کردی در سوریه از چشماندازهای مطلوب و مورد توجه کردهای سوریه محسوب میشود و در این راستا سعی شده است تا از تجارب و حمایتهای اقلیم کردستان عراق نیز به نحو مناسبی استفاده شود. موضوعی که در جلسات این گروهها در اربیل و با مدیریت مسعود بارزانی نمودار شده است.
اما با وجود فرصتهای قابل توجه برای اکراد سوریه، باید به چالشها و موانع جدی پیشروی آنها نیز اشاره نمود. اختلافات درونی بین اکراد سوریه بهخصوص در میان شورای ملی کردها و حزب اتحاد دموکراتیک که اولی تحت حمایت اقلیم کردستان عراق و دومی نزدیک به پ.ک.ک محسوب میشود را میتوان نخستین چالش برشمرد که حتی میتواند به صورت درگیری نظامی بین آنها نیز جلوهگر شود. دومین چالش تفاوت شرایط جغرافیایی و جمعیتی اکراد سوریه و سازماندهی آنان در مقایسه با اکراد عراق است، به گونهای که به عنوان نمونه پراکندگی جغرافیایی مانع از یکپارچگی و انسجام لازم برای هرگونه خودمختاری و تشکیل اقلیم کردیست. مخالفتهای داخلی و منطقهای با خودمختاری و فدرالیسم کردی در سوریه و احتمال مداخله خارجی برای ممانعت از تحقق این موضوع نیز از چالشهای اساسی است که کردهای سوریه با آن مواجه هستند. در سطح داخلی، نظام سیاسی حاکم قایل به خودمختاری اقلیم کردی در این کشور نیست و رویکردهای گذشته آن نیز چنین موضوعی را بهخوبی نشان داده است. شورای ملی سوریه به عنوان اصلیترین ائتلاف سیاسی مخالف نیز به شدت با فدرالیسم کردی در سوریه مخالفت میکند، موضوعی که بارها باعث اختلافات و فاصله گرفتن کردها از این ائتلاف شده است. برهان غلیون رئیس پیشین شورای ملی سوریه عنوان نمود که سرزمینی به نام کردستان در سوریه نداریم و کردها بهتر است از این توهم که منطقهای به این نام در سوریه وجود دارد بیرون بیایند. عبدالباسط صیدا رئیس جدید این شورا نیز بهرغم اینکه خود کرد است، دیدگاه مثبتی در مورد ایجاد اقلیم کردی همانند عراق در سوریه ندارد و در مجموع گروههای مخالف سوری بهرغم نیازمندی به همراهی کردها با خود در مقابل دولت، حاضر به دادن وعدههایی مبنی بر اعطای امتیازات جدی به اکراد در آینده احتمالی نیستند. در سطح منطقهای نیز دولتهای حامی گروههای مخالف مانند عربستان سعودی و بهخصوص ترکیه هرگونه خودمختاری و فدرالیسم کردی در سوریه را به شدت نفی میکنند و حتی مقامات ترکیه احتمال دخالت خود در مناطق کردنشین سوریه را برای مقابله با تحرکات کردی رد نمیکنند.
با توجه به مولفههای فوق چشمانداز آرمانی کردها برای کسب امتیازات اساسی در چهارچوب کشور سوریه در نتیجه تحولات اخیر با واقعیتهای ژئوپلتیک و همچنین رویکرد بازیگران داخلی و خارجی تاثیرگذار بر سوریه انطباق چندانی ندارد. حتی این احتمال وجود دارد تا درنتیجه مداخله بازیگران خارجی مانند ترکیه در مناطق کردنشین سوریه و درگیری آن با نیروهای حزب کارگران کردستان ترکیه و نیروهای متحد آن، این منطقه با چالشها و ناامنیهای نوینی روبرو شود. بر این اساس بهرغم تلاشهای موجود برای همراه کردن کامل گروههای کرد با مخالفین دولت در سوریه، فقدان چشمانداز مثبت از وضعیت کردها در آینده این کشور تداوم نوعی ابهام در جهتگیری جدی گروههای کرد را باعث شده است.
نظر شما