حمله به مواضع آمریکا و تأثیر آن بر وضعیت اوباما
حمله به مواضع آمریکا و تأثیر آن بر وضعیت اوباما
شنبه 15 مهر 1391

واکنش مسلمانان در بیش از ٢٠ کشور در اعتراض به فیلم توهینآمیز به پیامبر اسلام که با حمله به سفارتخانههای آمریکایی همراه بود بار دیگر نشان داد که دیدگاههای ضدآمریکایی و بیزاری از آمریکا در میان مسلمانان به ویژه در منطقه خاورمیانه به قوت خود باقی است. بعد از حملات ١١ سپتامبر مقامهای آمریکایی در تحلیلهای خود در مورد علت وقوع حملات به این نتیجه رسیدند که افزایش بیزاری نسبت به آمریکا و سیاستهایش یکی از دلایل مهم در وقوع چنین حملاتی بود و استمرار این وضعیت منافع آمریکا را در سالهای آینده در جهان و به ویژه در منطقه خاورمیانه با خطر جدی روبرو میکند. از طرف دیگر وقوع این حوادث در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و همزمان با سالگرد حوادث ١١ سپتامبر ٢٠٠١ این گمانهزنیها را به وجود آورد که چنین حوادثی بر نتیجه انتخابات اثر میگذارد و میتواند پی آمدهای منفی برای اوباما در برداشته باشد. حتی برخی بر این اعتقادند که انتشار فیلم توهینآمیز و در پی آن وقوع این حوادث از پیش برنامهریزی شده و به قصد تخریب چهره اوباما بوده است.
باراک اوباما از زمان مبارزات انتخاباتی اش در سال ٢٠٠٨ و راهیابی به کاخ سفید تلاش کرد تا با شعار تغییر موجب افزایش خوشبینی در آمریکا و در جهان نسبت به بهبود شرایط و سیاستهای آمریکا شود. نظرسنجیها در این زمان نشان داد که امید به تغییر سیاستهای آمریکا موضع مردم خاورمیانه نسبت به آمریکا را تغییر داده است. انتخاب اوباما به عنوان رئیس جمهور و تغییر لحن مقامهای آمریکایی و گفتگوی دوستانه با مردم خاورمیانه بیانگر شکل جدیدی از دیپلماسی عمومی آمریکا تلقی شد و این امیدواری را در محافل سیاسی آمریکا به وجود آورد که دیدگاههای منفی نسبت به آمریکا کمتر شود. با این حال و با گذشت نزدیک به ٤ سال، نظرسنجیها نشان میدهد که علیرغم اقدامات اوباما همچون خروج از عراق و برنامهریزی برای خروج از افغانستان آمریکا همچنان چهرهای قابل قبولی در منطقه خاورمیانه ندارد. این نظرسنجی نشان میدهد که هنوز بدبینی زیادی در بین مردم کشورهای منطقه خاورمیانه در مورد اقدامات آمریکا وجود دارد. هر چند که به زعم برخی بهبود نگاه منفی به آمریکا بیانگر موفقیت نسبی دیپلماسی عمومی آمریکا بوده است. برای مثال در نظرسنجی مرکز پیو در بهار ٢٠١٢، ٢٤ درصد مردم ترکیه سیاستهای اوباما را قابل قبول دانستند در حالی که در سال آخر دولت جورج بوش این میزان ٢ درصد بود. اما البته در کشورهایی که در آنها انقلاب مردمی رخ داده است این میزان کاملاً متفاوت است. در نظرسنجی پیو در مصر ١٩ درصد سیاستهای آمریکا را قابل قبول دانستند در حالی که قبل از وقوع تحولات در این کشور این میزان ٢٢ درصد بود. اما به طور کلی مقایسه سالهای ٢٠١٠ و ٢٠١١ نشان دهنده کاهش محبوبیت است. در واقع محبوبیت بالای اوباما در هنگام پیروزی در انتخابات پایدار نماند و با عدم تحقق وعدههای وی در سالهای بعد کاهش چشمگیری داشت. این مسئله بازتابهای داخلی نیز داشته است و حزب جمهوریخواه تلاش کرده است تا به عنوان حربه انتخاباتی از آن بهره ببرد و سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه، به ویژه در کنترل و مدیریت خیزش های اعتراضی در جهان اسلام، را شکستخورده نشان دهند. رسانهها و شخصیتهای طرفدار جمهوریخواهان تلاش کردند تا حملات به سفارتخانههای این کشور در خاورمیانه و به ویژه کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی، را ناشی از سیاست خارجی ضعیف اوباما قلمداد کنند. پل رایان، همپای انتخاباتی میت رامنی نامزد جمهوریخواه تأکید کرد که موجودیت و امنیت اسرائیل به عنوان متحد دیرینه واشنگتن به خاطر شکست سیاستهای دولت اوباما به خطر افتاده است. جمهوریخواهان به ویژه تلاش دارند تا بر عبارت «شکست سیاستها» تأکید کنند و نمونههای آن را نیز قدرت گرفتن گروههای تروریستی در لیبی و عدم بهبود روابط آمریکا با مصر بدانند. برخی دیگر نیز حمایت اوباما از انقلابهای مردمی در کشورهای خاورمیانه را اقدامی بیتدبیرانه دانستند که همه جوانب آن در نظر گرفته نشده بود. مسئله انتشار فیلم توهینآمیز با این حال تنها یکی از مشکلات آمریکا در منطقه است و محافل داخلی آمریکا نگران وضعیت سوریه و اقدامات ایران هستند.

با این حال نظرسنجیها نشان داد حمله به سفارتخانههای آمریکا در کشورهای عربی و اعتراضات به فیلم توهین آمیز اثر قابل ملاحظهای بر جایگاه اوباما در داخل آمریکا بر جای نگذاشته است. در حالی که پیشبینی میشد این حملات موقعیت وی در برابر رقیب جمهوریخواهش را بدتر خواهد کرد. نظرسنجیها بعد از این وقایع نشان داد ٤٥ درصد معتقدند عملکرد اوباما در مهار بحران در حمله به سفارتخانهها قابل قبول بوده است و ٣٦ درصد نیز اقدامات وی را رد کردند. همچنین ٢٦ درصد دیدگاههای میت رامنی را در مورد شکست سیاستهای اوباما در خاورمیانه تأیید کردند. با این حال این نظرسنجی نکته قابل توجهی در پی داشت و توجه مردم آمریکا را به موضوعات خارجی این کشور افزایش داد. ٤٣ درصد اعلام کردند که رویدادهای مربوط به تحولات اخیر در خاورمیانه را از نزدیک دنبال میکنند در حالی که در مورد انقلابهای مردمی در کشورهای عربی و حمله ناتو به لیبی در سال ٢٠١١ این میزان بسیار پایین بود. در این رابطه به نظر میرسد انتشار این فیلم توانسته باشد موجب پررنگ شدن مسائل سیاست خارجی آمریکا شود و تا حدی تمرکز مردم بر موضوعات اقتصادی را کم کند که میتواند به نفع اوباما و حتی به نفع رقیب جمهوریخواهش باشد. استمرار بحران اقتصادی و نگرانیهای مردم از آینده خود بزرگترین دغدغه اوباماست اما رقیب جمهوریخواه نیز به خاطر مواضع اقتصادی و پیشینه این حزب نمیتواند استفاده زیادی از این وضعیت ببرد. آخرین نظرسنجیها نیز نشان میدهد با وجود اختلاف اندک هنوز اوباما وضعیت بهتری دارد. نظرسنجی گالوپ میزان محبوبیت اوباما را ٤٧ درصد و میت رامنی را ٤٥ درصد نشان میدهد. این امر حاکی از این است که تلاشهای جمهوریخواهان برای استفاده از شرایط اقتصادی موفقیت زیادی در پی نداشته است و بنابراین اعضای این حزب گرایش زیادی به استفاده از رویدادهای خارجی و محکوم کردن اوباما در رابطه با آن دارند. یکی دیگر از این موضوعات احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران است که رسانهها تلاش دارند نشان دهند در صورت انجام این حملات اوباما وضعیت نامناسبی پیدا خواهد کرد. با این حال به نظر میرسد مهمترین اثر رویدادهای خارجی بر انتخابات آمریکا ایجاد فضایی است که افزایش مشارکت مردم در انتخابات و کاهش میزان بیتفاوتی را در پی داشته باشد. در واقع شرایط اقتصادی و سرخوردگی مردم از آینده خود باعث شده تا رغبت عمومی برای شرکت در انتخابات در مقایسه با سال ٢٠٠٨ کاهش یابد و این امر نتیجه مطلوبی برای سیستم سیاسی آمریکا نخواهد داشت.
باراک اوباما از زمان مبارزات انتخاباتی اش در سال ٢٠٠٨ و راهیابی به کاخ سفید تلاش کرد تا با شعار تغییر موجب افزایش خوشبینی در آمریکا و در جهان نسبت به بهبود شرایط و سیاستهای آمریکا شود. نظرسنجیها در این زمان نشان داد که امید به تغییر سیاستهای آمریکا موضع مردم خاورمیانه نسبت به آمریکا را تغییر داده است. انتخاب اوباما به عنوان رئیس جمهور و تغییر لحن مقامهای آمریکایی و گفتگوی دوستانه با مردم خاورمیانه بیانگر شکل جدیدی از دیپلماسی عمومی آمریکا تلقی شد و این امیدواری را در محافل سیاسی آمریکا به وجود آورد که دیدگاههای منفی نسبت به آمریکا کمتر شود. با این حال و با گذشت نزدیک به ٤ سال، نظرسنجیها نشان میدهد که علیرغم اقدامات اوباما همچون خروج از عراق و برنامهریزی برای خروج از افغانستان آمریکا همچنان چهرهای قابل قبولی در منطقه خاورمیانه ندارد. این نظرسنجی نشان میدهد که هنوز بدبینی زیادی در بین مردم کشورهای منطقه خاورمیانه در مورد اقدامات آمریکا وجود دارد. هر چند که به زعم برخی بهبود نگاه منفی به آمریکا بیانگر موفقیت نسبی دیپلماسی عمومی آمریکا بوده است. برای مثال در نظرسنجی مرکز پیو در بهار ٢٠١٢، ٢٤ درصد مردم ترکیه سیاستهای اوباما را قابل قبول دانستند در حالی که در سال آخر دولت جورج بوش این میزان ٢ درصد بود. اما البته در کشورهایی که در آنها انقلاب مردمی رخ داده است این میزان کاملاً متفاوت است. در نظرسنجی پیو در مصر ١٩ درصد سیاستهای آمریکا را قابل قبول دانستند در حالی که قبل از وقوع تحولات در این کشور این میزان ٢٢ درصد بود. اما به طور کلی مقایسه سالهای ٢٠١٠ و ٢٠١١ نشان دهنده کاهش محبوبیت است. در واقع محبوبیت بالای اوباما در هنگام پیروزی در انتخابات پایدار نماند و با عدم تحقق وعدههای وی در سالهای بعد کاهش چشمگیری داشت. این مسئله بازتابهای داخلی نیز داشته است و حزب جمهوریخواه تلاش کرده است تا به عنوان حربه انتخاباتی از آن بهره ببرد و سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه، به ویژه در کنترل و مدیریت خیزش های اعتراضی در جهان اسلام، را شکستخورده نشان دهند. رسانهها و شخصیتهای طرفدار جمهوریخواهان تلاش کردند تا حملات به سفارتخانههای این کشور در خاورمیانه و به ویژه کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی، را ناشی از سیاست خارجی ضعیف اوباما قلمداد کنند. پل رایان، همپای انتخاباتی میت رامنی نامزد جمهوریخواه تأکید کرد که موجودیت و امنیت اسرائیل به عنوان متحد دیرینه واشنگتن به خاطر شکست سیاستهای دولت اوباما به خطر افتاده است. جمهوریخواهان به ویژه تلاش دارند تا بر عبارت «شکست سیاستها» تأکید کنند و نمونههای آن را نیز قدرت گرفتن گروههای تروریستی در لیبی و عدم بهبود روابط آمریکا با مصر بدانند. برخی دیگر نیز حمایت اوباما از انقلابهای مردمی در کشورهای خاورمیانه را اقدامی بیتدبیرانه دانستند که همه جوانب آن در نظر گرفته نشده بود. مسئله انتشار فیلم توهینآمیز با این حال تنها یکی از مشکلات آمریکا در منطقه است و محافل داخلی آمریکا نگران وضعیت سوریه و اقدامات ایران هستند.

با این حال نظرسنجیها نشان داد حمله به سفارتخانههای آمریکا در کشورهای عربی و اعتراضات به فیلم توهین آمیز اثر قابل ملاحظهای بر جایگاه اوباما در داخل آمریکا بر جای نگذاشته است. در حالی که پیشبینی میشد این حملات موقعیت وی در برابر رقیب جمهوریخواهش را بدتر خواهد کرد. نظرسنجیها بعد از این وقایع نشان داد ٤٥ درصد معتقدند عملکرد اوباما در مهار بحران در حمله به سفارتخانهها قابل قبول بوده است و ٣٦ درصد نیز اقدامات وی را رد کردند. همچنین ٢٦ درصد دیدگاههای میت رامنی را در مورد شکست سیاستهای اوباما در خاورمیانه تأیید کردند. با این حال این نظرسنجی نکته قابل توجهی در پی داشت و توجه مردم آمریکا را به موضوعات خارجی این کشور افزایش داد. ٤٣ درصد اعلام کردند که رویدادهای مربوط به تحولات اخیر در خاورمیانه را از نزدیک دنبال میکنند در حالی که در مورد انقلابهای مردمی در کشورهای عربی و حمله ناتو به لیبی در سال ٢٠١١ این میزان بسیار پایین بود. در این رابطه به نظر میرسد انتشار این فیلم توانسته باشد موجب پررنگ شدن مسائل سیاست خارجی آمریکا شود و تا حدی تمرکز مردم بر موضوعات اقتصادی را کم کند که میتواند به نفع اوباما و حتی به نفع رقیب جمهوریخواهش باشد. استمرار بحران اقتصادی و نگرانیهای مردم از آینده خود بزرگترین دغدغه اوباماست اما رقیب جمهوریخواه نیز به خاطر مواضع اقتصادی و پیشینه این حزب نمیتواند استفاده زیادی از این وضعیت ببرد. آخرین نظرسنجیها نیز نشان میدهد با وجود اختلاف اندک هنوز اوباما وضعیت بهتری دارد. نظرسنجی گالوپ میزان محبوبیت اوباما را ٤٧ درصد و میت رامنی را ٤٥ درصد نشان میدهد. این امر حاکی از این است که تلاشهای جمهوریخواهان برای استفاده از شرایط اقتصادی موفقیت زیادی در پی نداشته است و بنابراین اعضای این حزب گرایش زیادی به استفاده از رویدادهای خارجی و محکوم کردن اوباما در رابطه با آن دارند. یکی دیگر از این موضوعات احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران است که رسانهها تلاش دارند نشان دهند در صورت انجام این حملات اوباما وضعیت نامناسبی پیدا خواهد کرد. با این حال به نظر میرسد مهمترین اثر رویدادهای خارجی بر انتخابات آمریکا ایجاد فضایی است که افزایش مشارکت مردم در انتخابات و کاهش میزان بیتفاوتی را در پی داشته باشد. در واقع شرایط اقتصادی و سرخوردگی مردم از آینده خود باعث شده تا رغبت عمومی برای شرکت در انتخابات در مقایسه با سال ٢٠٠٨ کاهش یابد و این امر نتیجه مطلوبی برای سیستم سیاسی آمریکا نخواهد داشت.
نظر شما