تشکیل باشگاه انرژی در سازمان همکاری شانگهای: از رویا تا واقعیت
پژوهشگر مسائل اوراسیا

سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهای منطقهای است که در آغاز هزاره سوم میلادی با هدف اعتمادسازی بین کشورهای عضو و مبارزه با تروریسم، افراطگرایی مذهبی و جداییطلبی و نیز به منظور مقابله با هژمونی یکجانبهگرای ایالاتمتحده آمریکا در نظام بینالملل، با عضویت کشورهای چین، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی (به استثنای ترکمنستان) و عضویت ناظر ایران، هند، پاکستان، مغولستان و افغانستان تشکیل شدهاست. بهمنظور پیشبرد اهداف سازمان، نشستهای دورهای متعددی در سطح سران، نخستوزیران، دادستانهای کل و وزاری مربوطه تشکیل میشود. در راستای همین نشستهای دورهای، یازدهمین نشست نخستوزیران سازمان همکاری شانگهای در بیشکک پایتخت جمهوری قرقیزستان در 15 آذر 1391 (6 دسامبر2012) برگزار گردید که محمدرضا رحیمی، معاون اول ریاستجمهوری ایران نیز به نمایندگی از کشورمان در این اجلاس شرکت نمود.
ایران در مقام عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای، طی سالهای اخیر به موازات اظهار تمایل شدید در تبدیل شدن عضویت ایران از عضو ناظر به عضو اصلی، پیشنهادات مختلفی را نیز مطرح ساخته است. در مورد پیشنهادات ایران در اجلاس بیشکک توجه به دو نکته شایان توجه است. نکته اول اینکه در سخنرانی معاون اول رئیسجمهور هیچگونه اشارهای به موضوع تبدیل عضویت ایران از ناظر به اصلی صورت نگرفت؛ مسالهای که در سخنرانی رئیسجمهور ایران در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در پکن نیز به چشم میخورد که حاکی از نوعی واقعبینی و احتیاط مقامات ایرانی در ارتباط با موضوعی است که ملاحظات سیاسی و امنیتی برخی از اعضا مانع جدی بر سر راه تحقق آن بهشمار میآید. از اینرو، ایران ترجیح میدهد بهجای تاکید فراوان و البته بدون نتیجه بر مساله تبدیل عضویت، تمرکز خود را معطوف به موضوعات دیگری نماید. نکته دوم، پیشنهادات متنوع ایران در اجلاس بیشکک بود که موضوعات متنوعی مانند تشکیل بانک مشترک، باشگاه انرژی، مشارکت در تشکیل صندوق ویژه تامین مالی پروژههای مورد توافق سازمان شانگهای و ایجاد ساختاری در چارچوب سازمان شانگهای جهت کمک به صلح و ثبات در افغانستان را شامل میشد. در بین پیشنهادات مطرح شده، طرح تشکیل باشگاه انرژی در سازمان همکاری شانگهای بسیار شایان توجه است چرا که ایده تشکیل چنین باشگاهی سالهاست که در سطح سازمان مطرح بوده اما ملاحظات مختلف مانع از تحقق عینی آن شده است.
ایده تشکیل باشگاه انرژی نخستینبار به پیشنهاد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور وقت روسیه در نشست سال 2006 سران در آستانه قزاقستان به تصویب رهبران کشورهای عضو رسید. در آن اجلاس، اعضا تصمیم گرفتند به منظور تحقق اهداف مندرج در مواد 1 و 3 اساسنامه که در آن به «تشویق همکاری کارآمد منطقهای در حوزه انرژی و کاربرد موثر زیرساختهای موجود و توسعه بخش انرژی» اشاره شده است و نیز هماهنگ ساختن خطمشیهای عرضه و تقاضا، تامین امنیت خطوط انتقال، رشد همکاریهای اقتصادی بین کشورهای عضو و نیز سازگاری با تحولات جدید در عرصه اقتصاد جهانی نهاد جدیدی را با عنوان «باشگاه انرژی» در سازمان همکاری شانگهای تصویب نمایند. در آن اجلاس محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز برگزاری نشست وزرای انرژی سازمان همکاری شانگهای را با هدف تعامل و همکاریهای نزدیک و بیشتر بین کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده (شامل اعضای اصلی و ناظر) به منظور تعیین رهیافتهای مشترک و سودمند، پیشنهاد کرد و از طرح دولت روسیه حمایت نمود.
اما علیرغم تمایل شدید روسیه به تشکیل باشگاه انرژی و حمایت کشورهایی چون ایران، این ایده با وجود پیشرفتهایی در برخی از حوزهها به دلایل مختلفی هنوز تحققنیافته و با دشواریها و ملاحظاتی روبهروست. از یکسو، سازمان همکاری شانگهای از پتانسیل عظیمی در بخش انرژی برخوردار است. این سازمان با دربرگرفتن یکچهارم جمعیت جهان، کنترل 23 درصد نفت، 55 درصد گاز طبیعی و 35 درصد ذغالسنگ جهان را در اختیار خود دارد. این پتانسیل با الحاق کشورهای ناظر بهویژه ایران برجستگی و ظرفیت بیشتری نیز پیدا میکند. در یک نگاه کلی به وضعیت انرژی در سازمان همکاری شانگهای، برجستهترین نکتهای که جلب توجه میکند، وجود بزرگترین تولیدکنندگان انرژی در کنار بزرگترین مصرف کنندگان انرژی جهان است که این امر جنبه همتکمیلی جالبی را پدید میآورد و درصورت تحقق ایده باشگاه انرژی، وضعیتی متفاوت از سازمانی مانند اوپک خواهد داشت. درحالی که اوپک با هماهنگ ساختن یازده تولیدکننده نفت که به صورت بالقوه رقیب هم هستند، نماینده تولیدکنندگان بهشمار میرود و در مقابل آن آژانس بینالمللی انرژی با تنظیم و توصیه سیاستهای خاص به عنوان نماینده مصرفکنندگان عمل میکند، سازمان همکاری شانگهای، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را یکجا در خود جای داده است. بدین ترتیب که کشورهای روسیه، ایران، قزاقستان و ازبکستان به عنوان عرضهکنندگان انرژی و کشورهای چین، تاجیکستان، قرقیزستان، پاکستان، هند و افغانستان به عنوان مصرفکنندگان انرژی، جنبه همتکمیلی اعضا را در بخش انرژی بهروشنی نشان میدهد.
اما با وجود چنین ظرفیت مناسبی، برخی ملاحظات سیاسی و اقتصادی اعضا مانع از تحقق طرح تشکیل باشگاه انرژی در سازمان همکاری شانگهای از سال 2006 تاکنون شده است. مهمترین عامل را باید عدم تمایل چین و کشورهای منطقه آسیای مرکزی از اجرای این طرح دانست. سیاست تامین انرژی و یا صادرات انرژی کشورهای یادشده بر مبنای ایجاد تنوع در بازارهای مصرف و صادراتی شکل گرفته است. به عنوان مثال، پکن مایل است نیازهای عظیم انرژی خود را از منابع متنوعی نظیر ایران، روسیه، عربستان سعودی و عراق تامین نماید تا با عدم اتکای کامل به یک کشور بتواند امنیت واردات انرژی خود را تامین نماید. از اینرو، پکن نگران انحصار روسیه در بازار انرژی منطقه آسیای مرکزی است. در واقع پکن ترجیح میدهد در چهارچوب مناسبات دوجانبه با کشورهایی چون قزاقستان، ازبکستان و حتی روسیه در حوزه انرژی همکاری نماید. به نظر میرسد ایران که به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و امنیتی اعضای اصلی شانگهای، سالها است پشت درهای بسته این سازمان قرار گرفته، با طرح پیشنهاد تشکیل باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای در پی روزنهای برای ورود به این سازمان و نقشآفرینی در پرتو بازار چالش برانگیز انرژی و نیز عبور از حصار تحریمهای اقتصادی غرب علیه بخش انرژی ایران است. اما با توجه به پیشینه طرح تشکیل باشگاه انرژی و عدم تحقق آن طی سالهای اخیر، ایران باید ملاحظات و موانع موجود بر سر راه تحقق این طرح را مد نظر قرار دهد. ضمن اینکه عضویت احتمالی ایران در این باشگاه و نیز موارد مشابهی مانند اوپک گازی نباید خدشهای به نقشآفرینی ایران به عنوان یک بازیگر مهم در حوزه عرضه و ترانزیت انرژی وارد نماید.
نظر شما