جنگ غزه نمود حاکمیت فراگیر سرزمینی جریان مقاومت


جنگ غزه نمود حاکمیت فراگیر سرزمینی جریان مقاومت
 
 
شنبه 1 شهریور 1393
 
 
 
 
تهاجم همه‌جانبه زمینی، هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه در پیشینه تخاصم از بعد شدت تخاصم یادآور سال‌های نخست منازعه دو طرف است. واشکافی اهداف رژیم صهیونیستی در این ابعاد روشن‌کننده استراتژی‌های جنگی و پیامدها و نتایج است.
تدقیق در کارکرد جنگ برای پیگیری منافع ملی و حزبی در راهبردهای سیاسی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که تصمیم به منازعه بدون اعلام شرایط جنگی ازسوی تل‌آویو نمی‌تواند صرفاً اهداف محدود جنگی داشته باشد. این امر در عملیات صخره سخت نیز مصداق می‌یابد تاجایی‌که تحلیلگران سطوح سه‌گانه برای اهداف آن درنظر گرفته‌اند. تحلیلگران در سطح خرد این جنگ را دارای کارکردی اقناعی توسط حزب حاکم برای احزاب تندرو و جنگ‌طلب می‌دانند.
در سطح میانی همگرایی فتح و حماس و ملاقات‌های ابومازن و خالد مشعل و هموار شدن مسیر توافقات ضداسرائیلی گروه‌های فلسطینی، نابودی پایه‌های ایجاد حاکمیت در غزه (براساس گزارش‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، تشکیلات خودگردان فلسطین توانسته بود به سطحی از توانمندی مالی ایجاد حاکمیت دست یابد) نابودی سایت‌های موشکی و نواحی استراتژیک جریان‌های مقاومت در نوار غزه و ایجاد کمربند حائل برای جلوگیری از حملات موشکی جریان مقاومت مدنظر استراتژیست‌های رژیم صهیونیستی بود.
در سطح کلان رژیم صهیونیستی با پیشرفت مذاکرات هسته‌ای ایران، این جنگ را جنگی نیابتی با ایران به‌عنوان تنها حامی حماس می‌داند و ازاین‌رو، طبق گفته‌های وزیر جنگ رژیم صهیونیستی عملیات صخره سخت زنگ خطری برای ایران است. از طرفی، واکنش مجامع بین‌المللی پیشتر در جنگ 22 روزه در قالب کمیته‌های حقیقت‌یاب ریچارد گلدستون با سیاست‌زدگی حقایق جنایت‌های جنگی را نادیده گرفته بود و ازاین‌رو، مقامات اسرائیلی با شعله‌ور نمودن این جنگ پشتوانه حمایتی این نهادها را از آن خود می‌دانستند.
ازاین‌رو، غزه که از سال 2007 به تعبیر ریچارد فالک، گزارشگر  شورای حقوق بشر سازمان ملل، به یک زندان سرزمینی روباز تبدیل شده بود، ابزار آسانی برای اهداف ذکرشده محسوب می‌شد، اما جریان مقاومت با شناسایی دقیق نقاط ضعف نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی درمقابل تهاجم همه‌جانبه به تدافع همه‌جانبه روی آورد؛ به‌طوری‌که از دریا پایگاه زیکیم را مورد حمله قرار داد، از زمین با  راهبرد جنگ نامتقارن و استفاده از تونل‌ها نسبت به دور زدن نیروهای رژیم صهیونیستی اقدام و حتی پایگاه ناحل را محاصره نمودند. حملات موشکی متعدد تا عمق 120 کیلومتری و حتی هدف قرار دادن نیروگاه دیمونا نشان از قدرت بازدارندگی و توانمندی جریان مقاومت در این جنگ دارد. جریان مقاومت تدافع نظامی را با تهاجم سایبری و ارسال پیامک به زبان عبری روی آنتن‌های تلفن همراه شهروندان اسرائیلی در جنگ روانی تکمیل کرد.
با اتخاذ چنین رویکرد جامع نظامی از طرف جریان مقاومت، رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف تعیین عملیات صخره سخت ناکام ماند و لذا از ترفند آتش‌بس بهره برد.
آتش‌بس در عملیات‌های نظامی رژیم صهیونیستی کارکردی ویژه دارد. در مناقشات قبل، رژیم صهیونیستی که با عملیاتی برق‌آسا به اهداف از پیش تعیین‌شده خود دست می‌یافت برای فرار از تلفات بیشتر، مشروعیت دادن به اقدام نظامی خود در مبارزه با تروریسم و نیز توجیه مجامع بین‌المللی و افکار عمومی جهانی به آتش‌بس روی می‌آورد.
اما این ابزار نیز در دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی به‌دلیل اقدام غیرقابل توجیه در حمله به اهداف غیرنظامی، بیمارستان‌ها و مدارس سازمان ملل کارکرد خود را از دست داد تاجایی‌که مذاکرات دو طرف در برقراری آتش‌بس با شروط منحصربه‌فرد جریان مقاومت مانند رفع حصر غزه، آزادی صید برای فلسطین تا فاصله دوازده مایل دریایی از ساحل غزه، باز شدن دائمی گذرگاه رفح و آزادی اسرای فلسطینی ازجمله نمایندگان مجلس قانون‌گذاری فلسطین روبه‌رو شد.
به گفته هگل اگرچه جنگ‌ها خانه‌ها را ویران می‌کنند، اما عزم و اداره ملت‌ها را برای تحول جوامع نیروی مضاعف می‌بخشند. جنگ 2104 غزه نیز اگرچه واجد تلفات جانی و مالی فراوان بود، اما به‌نظر می‌رسد پیامدهای این مناقشه در دفاع سرزمینی، همراهی مردم در کنار جریان مقاومت، دست بالا در چانه‌زنی شروط صلح اعتماد به نفس و اثبات‌کننده ایجاد حاکمیت مؤثر سرزمینی را نزد جریان مقاومت فلسطین ایجاد کرده است.
لذا، جریان مقاومت با همسویی با تشکیلات خودگردان می‌تواند با طرح حاکمیت فراگیر بر گستره سرزمینی فلسطین بر طبق منشور سازمان ملل مدعی بهره‌مندی حقوق و تکالیف بین‌المللی گشته، با پیوستن به معاهده رم نزد دادگاه جنایات بین‌المللی، داوری و... علیه کشتار غیرنظامیان با سلاح‌های ممنوعه فسفری و خوشه‌ای اقامه دعوی و جرم نماید.