تحلیلی بر آینده روابط دولت روحانی و دولت اردوغان
تحلیلی بر آینده روابط دولت روحانی و دولت اردوغان
چهارشنبه 6 شهریور 1392

با روی کار آمدن دولت جدید و اوضاع منطقهای انتظار میرود همکاریهای ایران و ترکیه گسترش یابد. این دو کشور از دیرباز به عنوان بازیگران و قدرتهای منطقهای روابط و مناسبات پرنوسانی با یکدیگر داشتهاند. باوجوداین، به نقش تاریخی خود در حفظ و ارتقاء روابط واقفند و هرگز منافع گسترده و فراوانشان را - چه از جنبه عینی و مادی و چه از جنبه ماهوی و معنوی - قربانی منافع کوتاهمدت و مقطعی نخواهند کرد. با این تفاصیل، ایران و ترکیه بازیگران و رقبای مهم منطقهای هستند که با وجود تضاد و تعارض منافع، در بسیاری موارد برای حفظ و تقویت جایگاه منطقهای خویش ناگزیرند با یکدیگر همکاری کنند. در این مقاله تلاش شده است چگونگی فهم روابط ایران و ترکیه در پرتو انتخاب دکتر روحانی به مقام ریاستجمهوری ایران بررسی گردد و به این سؤال پاسخ داده شود که انتخابات ایران چه تأثیری بر روابط دو کشور خواهد گذاشت؛ ازسویدیگر، در متن حاضر سعی شده است تا با تأکید بر عوامل عینی و مادی و عوامل هویتی و معنایی روابط دو کشور تبیین گردد.
انتخاب دکتر روحانی به ریاستجمهوری فضای جدیدی را پیش روی دو کشور قرار داده که حاکی از خوشبینی و تمایل دو طرف به توسعه و تقویت روابط فیمابین است. درواقع، نشانههای فراوانی برای این خوشبینی وجود دارد. ترکیه نخستین کشوری بود که همة مقامات عالیرتبه آن (رئیسجمهور، نخستوزیر و وزیر امور خارجه) این انتخاب را تبریک گفت و وزیر امور خارجهاش در مراسم تحلیف ریاستجمهوری ایران شرکت نمود. آقایان روحانی و اردوغان نیز در گفتگوهای تلفنی بر عزم و اشتیاق دو طرف برای گسترش روابط و همکاریهای منطقهای تأکید نمودند. آقای روحانی در این گفتگو، نخستین قدم را توسعه روابط خارجی ایران با کشورهای همسایه عنوان کردند.
با انتخاب دکتر روحانی به ریاستجمهوری ایران، دیدگاه غالب در ترکیه درخصوص این انتخاب و توسعه روابط میان دو کشور خوشبینانه بود و نشان از اهمیت جایگاه منطقهای ایران برای این کشور داشت. در رسانهها و محافل سیاسی و علمی ترکیه نیز انتخابات ایران و انتخاب وزرا بهدقت رصد و تحلیل میشد.
برای بررسی و تحلیل روابط ایران و ترکیه، موضوع را باید از دو دیدگاه ارزیابی نمود: نخست از دیدگاه ساختاری و نظاممند و دوم، از دیدگاه فردی. حزب حاکم ترکیه بهعنوان حزب اسلامگرای میانهرو و توسعهگرا مطرح است که درپی تقویت مناسبات منطقهای و بینالمللی ترکیه بهویژه از جنبه اقتصادی است و سیاست مشکل «صفر با همسایگان» درهمینراستا مطرح گردید. این حزب در سیاستهایش توجه ویژهای به کشورهای مسلمان دارد و در ساختار حزبیاش بیشتر از نیروهای تکنوکرات بهره میگیرد. درمقابل نیز روحانی خود را نامزد جریان میانهرو و اعتدالگرا میداند که فارغ از جار و جنجال سیاسی درپی کاهش تحریمهای تحمیلی بر ایران و کاهش مشکلات اقتصادی کشور است و در این راه نیز از نیروهای معتدل و تکنوکرات بهره میگیرد.
اما اگر بخواهیم از نگاه فردی روابط دو کشور را بسنجیم، بیشک ارزیابی وزرای خارجه آنها بیانگر مسائل بسیاری خواهد بود: ازطرفی دکتر ظریف، وزیر امور خارجه ایران، دیپلمات خبره و باسابقهای است که در کارنامه خویش، چه در دوران حضور در سازمان ملل و چه در مذاکرات هستهای، همیشه نگاهی تعاملی، سازنده، و مثبت به مسائل داشته و معتقد به حلوفصل مشکلات ازطریق مفاهمه و گفتگوست و در سوی دیگر احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه قرار دارد که میتوان او را مغز متفکر دیپلماسی خارجی ترکیه دانست. داوود اوغلو با طرح سیاستهای «مشکل صفر با همسایگان» و «عمق استراتژیک» درعینحال که خود را سیاستمدار متفکر و دارای ایده معرفی نموده است، تفکراتش نشان از مشی سیاسی مبنیبر تقویت و توسعه روابط و مناسبات خارجی ترکیه دارد. شاید بتوان گفت دو دیپلمات کارکشته سکاندار سیاست خارجی دو کشورند که علاوهبراینکه از اعتبار و پرستیژ بینالمللی برخوردارند، در عقاید و افکارشان برای حل مسائل شباهتهای زیادی نیز وجود دارد. این دو مهره بهنوعی مهمترین و تأثیرگذارترین افراد در تعیین سطح روابط ایران و ترکیهاند و با توجه به نگاه تعاملی، مثبت، و سازندة هر دو میتوان آینده بهتری از روابط میان دو کشور را متصور شد. علاوهبراین، دکتر روحانی خود نیز با ادبیات عرصه بینالمللی، دیپلماسی، نظام سیاسی ایران، و مسائل منطقهای و بینالمللی آشناست.
ایران و ترکیه زمینههای فراوانی برای همکاری مشترک دارند. یکی از این زمینههای مشترک تحولات شکلگرفته در جهان عرب است. از آغاز خیزشها در جهان عرب، ترکیه بهعنوان بازیگر منطقهای نقش فعالی داشت و ایران بیشتر در جایگاه ناظر بود. با سرایت تحولات به سوریه، تنش منافع میان ایران و ترکیه شکل گرفت. سوریه متحد استراتژیک ایران است و بههمینسبب، ایران با تمام توان از او حمایت میکند، درحالیکه ترکیه از مخالفان حکومت سوریه و حامی جدی اپوزیسیون برای ساقط نمودن رژیم اسد است. این بحران باعث شکلگیری تنشهایی میان روابط ایران و ترکیه گردید؛ اما درنهایت، طرفین به این فهم مشترک رسیدند که راهحل این بحران، یافتن راهحل منطقهای از راه تعامل و گفتگو میان کشورهای منطقه و طرفهای درگیر است. درواقع، دو کشور بیش از هر زمان دیگری به تقویت همکاری دوجانبه برای حل مشکلات منطقهای واقفند.
موضوع دیگر مسئله هستهای ایران است. دولت جدید در ایران بر یافتن راهحلی برای پایان دادن به این موضوع و کاهش تحریمهای بینالمللی تأکید دارد و ترکیه میتواند بهعنوان کشور دوست نقش مؤثری در میانجیگری و کمک به حل بحران داشته باشد، همچنانکه در گذشته این کار را انجام داده و بارها بر تمایلش برای کمک به حل این مسئله تأکید نموده است.
موضوع دیگر بحث انرژی است که ترکیه به نفت و گاز ایران بهعنوان بازار مناسب، جایگزین و کمهزینه نیاز دارد. با ایجاد پیوند میان ارزشها و منافع میتوان روابط تهران و آنکارا را بسیار نزدیکتر دید و روابط جدید دو کشور را حاصل تفکر ژئوپلیتیک جدید ازیکسو و اولویتهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی ازسویدیگر دانست.
اساساً اعتقاد بر این است که علیرغم واقعیتهای ژئوپلیتیک و اقتصادی نباید انتظار داشت که تغییرات سریع و گستردهای در سیاست خارجی ایران درخصوص همسایگان و روابط با غرب ایجاد شود؛ اما با توجه به اوضاع اقتصادی ایران، سرعت تحولات در این حوزه در ارتباط با کشورهای دیگر بیشتر از تحولات سیاسی و امنیتی خواهد بود. دو کشور با توجه به امکانات موجود درپی به حداکثرسازی روابطند. شاید برای ایران و ترکیه زمانی فرارسیده باشد که بیش از هر دوره دیگری به همکاری و تعامل نزدیک و سازنده نیاز داشته باشند.
نظر شما