حضور نظامی چین در خلیج فارس

پهلو گرفتن ناوشکن چانگ چون و ناوچه شانگزو در بندرعباس و انجام رزمایش مشترک چهار روزه با نیروهای دریایی ایران درحالی اولین حضور نظامی چین در بندرعباس را رقم زد که ناظران و تحلیلگران سیاسی از عزم راسخ پکن برای ورود از حاشیه به متن خلیج فارس سخن میگویند.
اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی و تقاضای درحال افزایش چین برای نفت این منطقه بر هیچکس پوشیده نیست؛ تاجاییکه پنجاه درصد نفت این کشور از خلیج فارس تأمین میشود که این رقم تا سال 2020 به هفتاد درصد افزایش خواهد یافت.
واضح است چین نمیتواند با توجه به شرایط خاص منطقه به مقوله امنیت انرژی بیتفاوت باشد؛ لذا پکن با انجام مانور مشترک بهنظر میرسد برای تأمین امنیت انرژی ریسک برخورد و منازعه را پذیرا باشد و لذا شاهد آن هستیم که بعد از سرمایهگذاریهای کلان در بندر گوادر پاکستان، نگاه چین متوجه این سمت تنگه هرمز گردد تا با بهرهگیری از دیپلماسی دفاعی و پشتوانه اقتصادی برقراری ارتباط زیربنایی با کشورهای منطقه خلیج بهطور جدیتر میان نخبگان این کشور مطرح گردد؛ لذا تحلیلگران برایناعتقادند چین نهتنها در جستجوی بازارهای اقتصادی منطقه است بلکه با افزوده شدن خلیج فارس به محیط امنیتی این کشور، مشارکتهای راهبردی هدف اصلی حضور نظامی بیسابقه نیروی دریایی چین است.
در این میان، ایران بهعنوان کشوری که خطمشی مستقلی را در مدیریت منابع انرژی دنبال میکند و از ثبات سیاسی برخوردار است و سیاست نگاه به شرق را بعد از انقلاب اسلامی در پیش گرفته مشخصاً میتواند نقش مهمی را در نهادینه کردن حضور نظامی چین در خلیج فارس عهدهدار شود.
این درحالی است که ایران درحالحاضر سومین تأمینکننده نفت خام کشور چین است و سالیانه دوازده درصد واردات نفت چین را تأمین کرده است؛ بهطوریکه واردات نفت چین از ایران تنها در شش ماهه نخست سال ۲۰۱۴ میلادی به ۶۳۰ هزار بشکه در روز رسید که در مقایسه با سال گذشته ۴۸ درصد افزایش داشته است.
این ظرفیتها چین را مجاب نمود تا با حضور نظامی در خلیج فارس، همسو با سیاستهای منطقهای ایران در مهار غرب گام بردارد.
ازاینرو، همانطور که تنگ ژی چاوو، پژوهشگر مؤسسه مطالعات غرب آسیا و آفریقا در آکادمی علوم اجتماعی چین، میگوید: «رشد اقتصادی چین و نیاز حیاتی آن به انرژی ارزان خلیج فارس، نقش امنیتی پکن در خاورمیانه را دچار تصاعد کارکردی کرده است؛ لذا تمرین مشترک ایران و چین در خلیج فارس پذیرش ضمنی این نقش توسط چین تعبیر میشود».
چینیها که پیشتر با مشارکت در ساخت و تجهیز بندر آزاد گوادر، زمینههای حضور نظامی خود را در منطقه حساس و استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان فراهم کردهاند برای حضور نظامی در این منطقه استراتژیک با مشکل ساختاری چندانی روبهرو نیستند.
بنابراین آنطور که جان مرشایمر از نظریهپردازان برجسته رئالیسم تهاجمی میگوید چین که درطول یک دهه گذشته تلاش کرده برای تأمین منافع ملی خود با چراغ خاموش حرکت کند و ضمن تمرکز بر حوزه فعالیتهای اقتصادی، به پیشرفتهای نظامی خود جنبه پنهانی بدهد و در عرصه سیاسی نیز چندان باعث حساسیت قدرتهای غربی نشود، اما شرایط حال حاضر چین و منطقه خلیج فارس، منازعه بین چین و آمریکا را در این منطقه در آینده اجتنابناپذیر نموده است؛ چالشی که ناظران سیاسی اعتقاد دارند مهمتر از جریانهای افراطی گریبان آمریکا را خواهد گرفت و به چالش اول واشینگتن در خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
نظر شما